در فوتبال، وقتی قرعهکشی انجام میشه و چهار تیم کنار هم قرار میگیرن که هیچکدوم قابل پیشبینی نیستن، همه فقط یک اسم براش دارن:
گروه مرگ.
جایی که اشتباه کوچک، بهای بزرگی داره.
جایی که هیچ تیمی حاشیه امنیت نداره
و هر بازی میتونه کل مسیر رقابت رو تغییر بده.
امشب منچ وارد دقیقاً همین فضا میشه.
منچ بازی کن!
چهار بازیکن، چهار رنگ، یک تخته.
هیچکس تنها بازی نمیکنه،
و هیچ حرکتی بدون تأثیر روی بقیه نیست.
هر تاس، مثل قرعهی یک بازی حساسه؛
ممکنه مسیرتو هموار کنه
یا درست همون لحظه بندازت وسط خطر.
در رقابت چهارنفره منچ، شانس فقط عددی نیست که روی تاس میاد.
شانس یعنی اینکه بدونی کی جلو بری،
کی عقب بکشی و کی صبر کنی تا حریف اشتباه کنه.
بعضیها با چند حرکت خوب جلو میافتن و فکر میکنن کار تمومه.
بعضیها عقب میمونن، اما هنوز تو بازی هستن.
و بعضیها با یک تاس غیرمنتظره،
کل گروه رو به هم میریزن.
اینجاست که منچ شبیه فوتبال واقعی میشه:
پر از فشار، پر از تصمیمهای لحظهای و پر از لحظاتی که فقط یک نفر ازش سالم بیرون میاد.
امشب، گروه مرگ منچ شروع میشه.
چهار نفر وارد میشن،
اما هیچ تضمینی وجود نداره که همه تا آخر بمونن.
اینجا نه سابقه مهمه، نه اسم نه ادعا.
فقط شانس، تصمیم، و لحظهای که تاس روی تخته مینشینه.
منچ بازی کن!