مطلب ارسالی کاربران
ویرایش
بعد از اتمام بازی چلسی و پاریسن ژرمن کاربران شبکه های اجتماعی ازتیم های مختلف باخت چلسی را درمقابل پاریسیها را جشن گرفتند و با فرانسوی های مشتاق به همسرایی پرداختند و بساط ناملایمتی و فحاشی را علیه چلسی به راه انداختند .
ازطرفی کارتونیست هاو بزله گویان از هنر خویش استفاده کردند و علیه چلسی و مورینیو قیام کردندو تا توانستند کشیدندو گفتند وکوبیدند .
این مسله بهانهای به دست داد تا دلایل و عواملی که باعث تنفر علیه چلسی و مورینیو دربین اهالی فوتبال و حتی گزارشگران ومخاطبان فوتبالی دیده میشود را ازمنظر جامعه شناسی و گاها از دیدگاه روانشناسی شخصیت تحلیل نماییم.
1:نیاز ها و خواسته های سرکوب شده و استبداد شخصیتی
روان شناسان معتقد هستند که رفتار فرد برخواسته از تمایلات و نیاز ها و حتی نیاز های سرکوب شده و رویاهای به تحقق نپیوسته میباشد که واکنش وی را نسبت به موضوعات و مسایل مختلف به جوش و خروش درمی اورد.
از جمله این نیاز ها عبارتند از :
1:نیاز های جسمی:Physiological Need
2: نیازهای امنیتی:Security،Safety
3:نیاز به روابط اجتماعی و محبت: Affiliation ،Love
4:نیاز به تایید و احترام:Recognition،ESTEEM
5:نیاز به خویشتن یابی:Self Actualization
ازبین نیاز هایی که درج شد متاسفانه مساله نیاز به خویشتن و همچنین نیاز به تاییدو احترام درفرهنگ عمومی بشدت می لغزد تا جاییکه تاثیر خود را در ضمیر ناخود اگاه فرد میگذارد. از این رو وقتی مسله خود کم بینی و استبداد در خوی و منش فردی نهادینه شود درهر کجا و هر مسله ای که در مقابلش ایستادگی کند ویا خود نمایی کند بشدت سرکوب میکند ویا با انواع واقسام توهین هاو فحاشی ها با ان برخورد خواهد کرد. این مسله مخصوصا در مورد شخصیت مورینیو هویدا می باشد چرا که تحلیل شخصیت مورینیو نسبت به خویش به گونه ای می باشد که اورا در زمره انسان های موفق قرار داده است. شاید مخالفت ویا حتی تنفرعده ای ازشخصیت مورینیو دلایلی میباشد که باعث موفقیت او شده و در مقابل افرادی که از او نفرت و تنفر دارند کمتر در خود ان موارد مهم روانی را رعایت میکنند .
1:دوست داشتن خود
2:اعتماد بنفس
3:هدف و ایجاد انگیزه در نزد خود و کادر فنی تیم
4:کوشش و تلاش تحسین بر انگیز و مستمر
5:درس گرفتن از شکست ها
از جمله دلایل بر جستگی های شحصیتی مورینیو میباشد که به مذاق مخالفانش خوش نمی اید.
2:رسانه و مهندسی افکار عمومی و مسله ای تحت عنوان سایکو سایبرنتیک:
در باب بحث رسانه ها و خط و مشی که انان در اذهان مخاطب ایجاد میکنند هارولد لاسويل فرمولی جالب را به تحریردر می اورد او می نویسد :
چه کسی چه چیزی را به چه کسی ازچه مجرایی و با چه تاثیری می گوید؟ این فرمول ((چه))(محتوا)((چه کسی ))( کنترل) و ((به چه کسی))( مخاطب) القا میکند . اینکه این فرمول برای چه گروه های از مردم می باشد و برای چه اهدافی تعیین شده است شاید مارا به مصاحبه مورینیو در باب ایجاد کمپین علیه چلسی بیندازد.چرا که به هیچ عنوان کسانی که در حوزه رسانه فعالیت میکنند و با مهندسی افکار عمومی اشنا می باشند بسیار قابل درک می باشد.
در مهندسی ذهنی نیز به گونه ای مباشد که اولا مخاطب شما به شما و برنامه تان ویا حتی به گزارشتان اعتماد داشته باشد و چه بسا به شما نیز علاقمند باشید. ان موقع است گه میتوانید به صورت نهفته وبازی با کلمات ویا حتی با شدت ویا کم کردن لحن خود به مخاطب خط دهید ونظریات شخصی خودرا القا نمایید.
((هر کنش انسان در بردارنده پیام و معنایی و دارای وجهی ارتباطی نیز میباشد لذا بستن پنجره تا مشتیگره کرده و از بنا کردن تخت جمشید تاساخت یک رایانه همگی دارای پیام و با اهدافی خواص ساخته و پرداخته شده است ))
همین امر نیز سبب میشود تصویری که بیننده از گزارش شما در ذهن خود مجسم میکند تصویری می باشد بر اساس تمایلات و علاقمندی های شما .خوشبختانه درایران کتابهای خوبی در زمینه ارتباطی وجود دارد که خواننده میتواند به انها مراجع کند .
3:فحاشی به یکدیگر همچون اهرمی برای فشارناملایمات روحی و سرخوردگی های اجتماعی :
فحاشی در استادیوم ها ی ورزشی نتنها ازاردهنده است بلکه حرکتی نا پسندیده در فرهنگ ایرانی به شمارمیرود اما چرا با اینکه اهرم های اجتماعی وفرهنگی این حرکات را همیشه تقبیح میکنند باز هم شاهد این حرکات مخصوصا دراستادیوم های میباشیم خود سوالی است که پاسخ ان نمیتواند فقط به واسطه نشا ن دادن سیاهی های زشت اجتماعی ویا به عنوان حرکتی نا فرهنگی در رسانه ها وجراید از ان نام برد. بلکه این فشار های روحی و روانیست که باعث شده این فحاشی ها جای خود را در اذهان عمومی باز کنند. اینکه شما طرفدار تیمی باشید که دربیشتر بازیها با برد مواجه هست و شما نیز برای تیم مورد علاقه دوست خود کل کل کنید و بعد ازبرد تیمتان تیم اورا خوار و خفیف نمایید وبساط فحاشی را علم کنید یکی از لذت ها و یکی از ابزار هایی هست که برای تخلیه روحی وروانی کسانیی که سرخورده گان اجتماعی هستند و نیاز مفرط به شادی دارند معمولا از ان استفاده میکنند .
باری با وجود اینکه چلسی در بازی مقابل پاریس سن ژرمن باخت چیزی از شایستگی های این تیمو مربی با تجربه اش کم نکرد بلکه هرمربی با تدیبر و با استراتژی خاص خود پا به عرصه میدان میگذارد میداند که سه امتیاز بازی و برد بازی سودها و سهام باشگاه و دلالها را بالا ویا پایین میبرد. شاید برای مخاطبین ایرانی و حتی خارجی زیبا بازی کردن ولذت بردن از بازی تیم بزرگترین علت های دیدن بازی های تیمش باشد ولی برای کسی مثل مورینیو وقتی درچالشی بزرگ قراردارد و مسله اعتبار مدیر باشگاه و سرمایه های نجومی وی به میان می اید باید طوری استراتژی و مهره های بازی را بچیند که بتواند اهداف باشگاه را تحقق بخشد.
با این وجود داستان چلسی با مالک روسی خود و داستان ها و لایه ها و مافیایی که فوتبال را به خود الوده کرده است شاید برای علاقمندان حوزه سیاست جالب باشد داستانی که در ان چرخه سرمایه های عربی و امریکایی جریان دارند و شاید به نوعی در مسیر موفقیت چلسی نیز سنگ اندازی هایی هم می کنند ولی با این وجود نکته قابل تمجید از تیم های مورینیو این است که با تمام سنگ اندازی ها و کار شکنی ها باز هم همچون سانتیاگو پیرمرد دوست داشتنی ارنست همینگوی به دل دریا می زند و در تلاش کسب افتخارات عظیم تقلا می کند و با زبانی رسا و قابل فهم به گونه ای این شعار را برای مان تداعی میکند که مرد برای شکست خوردن افریده نشده است. مرد ممکن است نابود شود .اما هر گز شکست نمیخورد .یک مرد هر گز ناتوان و عاجز نمی ماند