1. پپ گواردیولا: وقتی در بارسلونا بودم، تلاش بسیاری کردم تا لیونل مسی را تبدیل به بهترین بازیکن جهان کنم، اما این مسی بود که من را یکی از بهترین مربیان جهان کرد.
2. اریک کانتونا: من نه در برابر تیم حریف، بلکه در برابر فاجعهای به نام شکست مبارزه میکنم.
3. ساموئل اتوئو: من به شما قول گلزنی نمیدهم اما فردا در میدان به اندازه یک سیاه که میخواهد مانند یک سفید زندگی کند، خواهم دوید.
4. آریگو ساکی: نمیدانستم برای اینکه سوارکار شوی لازم است قبلا اسب بوده باشی. (در جواب منتقدینی که میگفتند چون ساکی بازیکن نبوده نمیتواند مربی خوبی باشد.)
5. پل اسکولز در جواب پیشنهاد ماسیمو موراتی برای پیوستن به اینتر: اگر میخواهید برای شما بازی کنم، یک راه پیش رو دارید، منچستر یونایتد را بخرید.
6. زلاتان ابراهیموویچ: وقتی 17 ساله بودم آرسن ونگر من را برای تست دادن دعوت کرد. دعوتش را رد کردم، با خودش چه فکری کرده بود؟ واقعا فکر میکرد که زلاتان نیاز به تست و امتحان دارد؟ من این چیزها را در 10 سالگی پشت سر گذاشته بودم.
7. فلورنتینو پرز: اگر تیم بارسلونا بهعنوان رقیب دیرینه ما وجود نداشت، ما آنها را به وجود میآوردیم.
8. خبرنگار: چه زمانی برای اولین بار به خداحافظی فکر کردی؟ دیوید بکام: یک بار لیونل مسی توپ را از سمت راستم انداخت و از سمت چپم فرار کرد (دریبل دوطرفه) در آن لحظه به طور جدی به این فکر افتادم که باید کفشهایم را بیاویزم.
9. خوزه مورینیو در زمان سرمربیگری در پورتو: پول کافی برای خرید تو را ندارم، پسرعمو یا پسرخالهای در ساحل عاج نداری که مانند تو بازی کند؟ دروگبا: یک روز سرمربی تیمی میشوی که توان خرید من را دارد.
10. زین الدین زیدان: وقتی با پسرم در حیاط خانه فوتبال بازی میکردیم، هردوی ما محبوبترین بازیکنانمان میشدیم. پسرم زین الدین زیدان میشد و من رونالدو (برزیلی).
11. میشل پلاتینی: تیمهای بزرگ بهخاطر فتح جامهای مختلف مورد تحسین قرار میگیرند و تیمهای کوچک بهخاطر شکست دادن تیمهای بزرگ.