دلورس آویه رو، مادر کریستیانو رونالدو جزئیاتی را در مورد روزهای بچگی پسرش مطرح کرده. او گفته که وقتی کریس بچه بود، او را «نی نی کوچولو» می نامیدند:« کریس را نی نی کوچولو می نامیدند؛ چون خیلی زود اشکهایش جاری می شد و خیلی سریع عصبانی می شد. کافی بود که یکی از هم تیمی هایش توپ را به او پاس ندهد؛ یا خودش یا یکی دیگر یک موقعیت گل یا یک پاس خوب را خراب کند و یا تیمش آن طوری که او دلش می خواهد بازی نکرده باشد تا کریس شروع به گریه کند.»
علاوه بر این صحبت ها، در کتاب «کریستیانو رونالدو، داستان جاه طلبی بی مرز» نوشته لوکا کایولی، مادر رونالدو در صحبت هایی گفته:« وقتی کریس بچه بود او را زنبور صدا می کردند. دلیل این لقب این بود که زنبور حتی یک لحظه هم متوقف نمی شود و یه دقیقه هم نمی ایستد. کریس هم همیشه با توپ در زمین مشغول بود.»
کانال پلوس هم در گزارشی به بازتاب بخشی از صحبت های مادر رونالدو در مورد روزهای نوزادی و کودکی این ستاره پرتغالی پرداخته و در گزارشی ویدئویی از زبان مادر کریس می شنویم: من حامله بودم و نمی دانستم که بچه ام پسر است؛ خواهرم که در استرالیا بود، اسم کریستیانو را برای پسرم انتخاب کرد و من هم رونالدو را انتخاب کردم. به خاطر رئیس جمهورآمریکا( رونالد ریگان) اسم رونالدو را برای پسرم انتخاب کردم؛ چون از اسم او خوشم می آمد و به همین خاطر هم اسم پسرم را گذاشتیم: کریستیانو رونالدو»
روی سانتوس سرمربی تیم دوران کودکی رونالدو در آندورینیا هم در صحبت هایی گفت:«رونالدو نمی خواست هیچ بازی ای را از دست بدهد. وقتی می باختیم او خیلی عصبانی می شدو خیلی هم شیطان بود.»
آنتونیو مندوزا، سرمربی رونالدو در تیم ناسیونال هم درمورد او گفته:«وقتی رونالدو در تیم بود و تیم می باخت، او خیلی عصبانی می شد. خیلی وقتها هم هنگامی که هم تیمی هایش آن ریتم خوب بازی را به نمایش نمی گذاشتند و یا او را درک نمی کردند، کریس از دست آنها به شدت عصبانی می شد.»
مادر رونالدو ادامه داد:«کریس اصلا توپ را پاس نمی داد.اصلا... و هروقت هم که توپ را به هم تیمی هایش می رساند وآنها توپ را از دست می دادند، کریس گریه می کرد.»
یکی از همسایه های کریس و همسرش درباره شخصیت او در دوران کودکی می گوید:« برای او مدرسه عذاب آور بود.همیشه با توپ پشت خانه مشغول بازی بود.او درتمام مناطق حوهمه خانه به توپ بازی می پرداخت.اصلا درسخوان نبود و همیشه به فوتبال بازی کردن فکر می کرد.وقتی از مدرسه برمی گشد ، بالفاصله می رفت و فوتبال بازی می کرد و اصلا اهل ماشین بازی یا بازیهای دیگر نبود..فقط فوتبال.»
مادر رونالدو ادامه داد:« وقتی کریس از مدرسه به خانه می آمد ، او را تنبیه می کردم و در اتاقش انداخته ودر را رویش قفل می کردم. ولی او از پنجره فرار می کرد تا برود و فوتبالش را بازی کند.»
یکی ازمسئولان اولین تیم های حرفه ای رونالدو هم در مورد او گفته:« سرمربی تیم پایه ای تیم ما به من گفته که پسری را پیدا کرده که درتیم آندورینیا بازی می کند وپر از مهارت است و تواناست و آینده روشنی دارد.من برای تماشای بازی او به تیم آندورینیا رفتم و دیدم که واقعا هم اطلاعات خوب و درستی به من داده شده بود.»
آقای مندوزا در ادامه صحبت هایش گفت:« او با سرمربی و با هم تیمی هایش به مشکل می خورد؛ یکی از مشکلاتی که او داشت این بود که هیچ وقت توپ رابه کسی پاس نمی داد. حالا که بازیهای رونالدو را می بینم، یاد کارهایی که در بچگی هایش انجام می داد می افتم. سرعت بالا، شوتهای قوی، و توانایی رویارویی با بازیکنان حریف. او تیم حریف را برهم می ریزد وبا هر دو پایش خیلی سریع و خوب بازی می کند.»