متاورزش- سعید فضل اولی که نزدیک به یک ماه پیش راهی آلمان شد تا تمریناتش را در این کشور ادامه دهد، اعلام پناهندگی کرد. تصمیم گرفتیم در این مورد و البته در مورد مسائل دیگری از جمله وضعیت اردوهای تیم ملی و دلیل خروج از ایران با ایشان مصاحبهای داشته باشیم که می توانید مشروح گفتگوی خبرنگار متاورزش را مطالعه بفرمایید.
کمی از خودتان بگویید جناب فضل اولی٬ چند سال است در این رشته فعالیت می کنید؟ و به چه دلایلی به این رشته علاقمند شدید و در این راه چه مدال هایی کسب کردید؟
سعید فضل اولی هستم متولد 18 / 5/ 1371 یعنی 23سال دارم و متولد استاد گیلان شهرستان بندر انزلی از سال 85 قایقرانی را شروع کردم و از سال 86 به عضویت تیم ملی در آمدم تا همین سال 94. دلیل علاقه هم این بود که ورزش اول مردم انزلی قایقرانی است یعنی همه ورزش قایقرانی را دوست دارند و انجام می دهند. من هم پدرم کارمند شیلات بود و باشگاه بنادر کشتیرانی درون اداره شیلات بود آن موقع٬ من هم چون زیاد به پدرم سر می زدم این رشته را دیدم٬ علاقمند شدم و آن را ادامه دادم.
مدال هایی که کسب کردم: دو مدال طلای آسیایی جوانان٬ یک مدال طلای آسیایی جوانان٬ یک نقره آسیایی جوانان٬ یک برنز مسابقات انتخابی المپیک بزرگسالان٬ دو نقره و یک برنز قهرمانی آسیا و یک مدال بازی های آسیایی اینچئون و یک مدال نقره و برنز زیر 23 سال جهان.
4رکورد ایران در دست من است؛ کایاک دو نفره هزار متر ٬ کایاک دو نفره 500متر٬ کایاک دو نفره 200 متر و کایاک 1 نفره 500 متر و البته اولین نفراتی هستیم که در رشته کایاک به فینال A جهانی راه پیدا کردیم و در کاپ های جهانی نهم٬ هشتم و هفتم جهان شدیم٬ همین.
از شرایط خودتان در تیم ملی بگویید٬ اوضاع تیمملی چطور بود؟
در مورد شرایط تیم ملی تا آنجایی که مربی خارجی داشتیم شرایط عالی بود یعتی یک نه وجود داشت و یک آره٬ اینطور نبود که حالا شاید و بذارم و بشه و این جور موارد نبود. شما نگاه کنید مربی که ما داشتیم سطح سوادش تا دیپلم است و حتی خودش می گوید که دانشگاه رفتم دیدم چیزی نمی گویند ادامه ندادم. در این سه ساله واقعا تیم ملی پیشرفتی نکرده است. هرکسی هم نتیجه خوبی گرفته است مانند خودم که زیر نظر یک دکتر بودم. یعنی بیش تمرینی می کردم با دوستم و با تمریناتی که خودمان ابداع می کردیم و انجام می دادیم این نتایج را به دست آوردیم نه اینکه بگوییم مثلا مربی و رئیس فدراسیون زحمت کشیدند. نه٬ این آقایان برنامه شان روز به روز باعث افت بدنی ما میشد
تمرینات و سرمربی چطور؟
من خودم بارها و بارها می گفتم که تمرینات شما به بدن ما فشار نمی آورد و همیشه هم جوابشان اینگونه بود که تو نمی فهمی. شرایط اینگونهای در آنجا حاکم بود. مربی خارجی نمی آوردند به هردلیلی٬حالا چه رابطهای و چه ضابطهای مربی و رئیس فدراسیون با هم داشتند را نمی دانیم.
آیا خواسته های شما عملی می شد؟
خواسته که چه بگویم. آنجا مثلا به من ورزشکار که اهمیت نمی دادند و هر کاری که دلشان می خواست می کردند. نه به خواسته ما نه به خواسته هیچ ورزشکاری اهمیت نمی دادند. اصلا الان که اینجا هستم می فهمم که منِ ورزشکار فقط به عنوان یک وسیله آنجا و برای آن فدراسیون بودم که فقط یک مدال بگیرم و آنها بگویند که فدراسیون ما یک مدال گرفت یا مثلا از مدال من بروند و بودجه بیشتری بگیرند و پز مدال را بدهند. هیچ چیزی به من ورزشکار نمی رسید. الان حق و حقوق من در فدراسیون مانده است. حقوق یک ماه من را فدراسیون نداده است اما در رسانهها گفتند که پرداخت می کنند که دروغ گفتند. تمام جایزه ها هم نصف شده است و الان هم که برگشتهاند و گفتهاند که این آقا اصلا تیم ملی نبوده است در صورتی که من با شواهد و مدارک دارم می گویم که از تاریخ 9 شهریور تا 29 شهریور تاریخ اردویم خورده است. من خودم در اردوها شرکت نکردم٬ صلاح ندانستم و شرایط را جوری ندانستم که بخواهم در اردوها شرکت کنم چون همه ش حق خوری و رانت و رشوه و اینجور مسائل باعث می شد که حق کس دیگری یا حتی حق خودم خورده شود.
بعد هم این را می خواستم بگویم که آقای امینی اصلا صلاحیت این را ندارد که در مورد من صحبت کند چون اگر قرار باشد در مورد من صحبت کنند من صحبت های بیشتری در مورد آقای امینی دارم که بگویم. در مورد دوره ریاست فدراسیون قبلی که چرا این آقا را بیرون انداخته بودند. پس لطف کنند به همان شکلی که می گویند که این آقا دیگر کارهایش به تیم ملی مربوط نیست الان هم لطف کنند دیگر در مورد من اظهار نظر نکنند که من بیشتر از این نگویم که ایشان چه آدمی بودهاند تا همه مردم اینها را بشناسند.
این هم که می گویند فلانی با پول بیت المال به اینجا رسیده هم دروغ است چون هرچه هزینه می کردم از جیب خودم بود و پدرم به من داده بود و از پول پدرم استفاده می کردم و با آن ناهار و شام می خوردم چون هیچکدام از غذاهای آنجا را نمی خوردم٬ یعنی می خوردم اگر شاید یک روز خوب بود. فقط ماهی 2میلیون تومان هزینه بدنم و استفاده از مکمل ها و غذا و پزشک بود.
بعدهم گفتهاند که آقای فضل اولی خودش دنبال رسانه هاست که شلوغش کند. باور کنید من اصلا 15 روز گوشی دستم نبوده و تازه همین دیروز گوشی به دستم رسیده است و الان هم که دارم مصاحبه می کنم فقط جواب ادعاهای دروغین آقای امینی را می دهم.
این تا اینجا٬ باز هم اگر مسئله دیگری مد نظر دارید بفرمایید تا توضیح بدهم.
آقای امینی گفته بودند که شما عضو تیم ملی نبوده اید. مسئلهای که شما کلا تکذیب کردید و فرمودید از شما دعوت شد اما مصلحت ندانستید در اردوها شرکت کنید.
شنبه 7 شهریور 94 در سایت فدراسیون لیست تیم ملی اعلام شد. می توانید در آنجا لیست تیم ملی را ببینید. (خبر را نشانمان می دهد با شماره خبر 5054)
نامه های اردو را هم دارم٬ خب آقای امینی دروغ زیاد می گویند الان هم می بینند چیزی در دستشان نیست و همه حقایق در حال رو شدن است رو آوردهاند به دروغ گفتن. چون من الان ایران نیستم ایشان فکر می کنند که من الان هیچ مدرکی ندارم در صورتی که من همه مدارک را دارم و در مورد هر مسئلهای صحبت می کنم با سند و مدرک است.
مربی قبلی چرا برکنار شد؟ فدراسیون دلیل خاصی داشت؟
مربی قبلی چرا برکنار شد را من اطلاعی ندارم. چون ایشان اصلا علاقهی زیادی به پول خرج کردن ندارند. پول که به ما نمی دادند به مربی هم نمی دادند٬ ما نمی دانیم پول داخل جیب چه کسی می رود! جالب است که ایشان می گویند که من با صلاحدید مربی تیم ملی کنار گذاشته شدم. این اصلا خنده دار است.
آقای محسن میلاد که رئیس کمیته آبهای آرام و مدیر تیم های ملی بودند هر روز لطف می کردند و با ما صحبت می کردند. آقای ناصر طالبی که نائب رئیس فدراسیون و مشاور ارشد فدراسیون بودند تماس میگرفتند و با من صحبت می کردند.
آقای مرادی دبیر فدراسیون هم آخرین بار با ما جلسه گذاشتند و گفتند مشکلات را حل می کنیم و به تیم ملی بر گردید. پس حالا چطور من با صلاحدید سرمربی از تیم ملی کنار گذاشه شدهام؟ تنها نفراتی که با من صحبتی نکردند همین آقای اقلیمی بود و آقای امینی چون واقعا نمیخواستند ما باشیم. آقای اقلیمی اصلا دوست ندارند که هیچ انزلیچی داخل تیم باشد.
چطور شد رفتید آلمان؟ هدفتان برای تمرینات بود یا از اول قصد مهاجرت داشتید؟
من از تیم ملی کشورم٬ یعنی اردوی تیم ملی فرار کردم کلا. بعضیها را دیدید که خارج که می آیند فرار می کنند؟ من در همان تهران از تیم ملی کشورم فرار کردم. در واقع من را فراری دادند و اینجا آمدم. من اینجا آمدم و اعلام پناهندگی کردم و می خواهم تمریناتم را انجام دهم. البته کار و زندگی هم می کنم اینجا.
الان تکلیف فعالیت شما چطور می شود؟ می توانید برای کشور دیگری پارو بزنید؟
اگر کشوری فکر کند که من می توانم برای آنها مفید واقع شوم هیچ مشکلی ندارد.
با شرایط پناهندگی الان فقط برای آلمان می توانید پارو بزنید؟
نه برای ایران هم می توانم پارو بزنم ولی تا زمانیکه آن کادر فنی باشند نه٬ آخر اینها مصاحبه کردهاند که به من نیازی ندارند. واقعا هم به من نیازی ندارند اما با این حال اگر احساس کنم جایی می توانم مفید باشم در خدمت هستم ولی با این کادر به هیچ وجه.
از کشورهای دیگری هم پیشنهاد داشتید؟
در مورد این موضوع صحبت نکنیم بهتر است. یعنی نمی خواهم حرفهایی که پشت سرم می زنند دو برابر شود.
الان که شما پناهنده شده اید می توانید به ایران رفت و آمد داشته با شید؟
فعلا نه
خیلی ممنون از اینکه وقت در اختیار ما قرار دادید. اگر حرف و سخنی هست بفرمایید.
نه حرف خاصی نیست. ممنون از شما و آرزوی موفقیت برای تمام بچه ها