مطلب ارسالی کاربران
افشاگر ... مصمویتی مرموز
افشاگر، فیلم مخدوش، گنگ، بی در و پیکر و پر از حفره است ... اصلا به نظر ماقبل از سینماست، یک ژورنالیست نمای الکن که شبیه به یک مقاله است تا سینما، اصلا ساخت سینمایی آن به چه درد میخورده؟ داستانی که نه درام دارد و نه بایدی سینمایی، از ابتدا تا انتها در حال دیالوگ گفتن، در حال ور زدن و اطلاعات بیهوده دادن به مخاطب، کم کم سرتان را به درد می آورد، نمیگذارد تا اجزا را کنار هم بگذارید، روایتی شکل دهید حتی اگر خودش ندارد شما برایش بسازید، نمیتوان لحظه ای از این فیلم را دید که سینما در آن دستی داشته باشد، هر کجای آن را پلی کنید یک نفر چند کاغذ به دست داشته و دارد فک میزند ... آدم ها معلوم نیست چ چیزی هستند، تیپ؟ من میگویم کاش تیپ باشند، اینها بیشتر به مدل های تبلیغاتی شبیه هستند تا تیپ، یک سری سیاهی لشکر که نه عمقی دارند، نه درونی، نه تیپی، نه شخصیتی، نه نوع نگاهی، نه حتی آنچه مینمایند هستند، بیشتر به محصولات یک فروشگاه شبیه اند تا آدم ... سر دبیری که بیش از آدم بودن، یک موش کور است ... دختری که شبیه به پوستر روی جلد روزنامه هاست، شبیه به یک شایعه شهری از یک آدم میانه کاربلد، روفالو چیه؟! یک مرد کاتولیک گریز، داغ نما؟! یک انسان روشنفکر اجتماعی، که دنبال آزادی ـست؟! داستان چیست؟! یک گروه مامور پرونده ای ژورنالیتستی میشوند و باید ادم بدها را افشا کنند! به طرز ناشیانه ای آدم بدها حتی مدل هم نیستند، باید از بیرون بدانیم چی بودن، چون خود فیلم که نمیداند و نمی گوید! کشیش، کلیسا هر دو به ماسک ها بد ماجرا تبدیل شده اند انگار که قرار است نقش بدمن های داستان را با یکی دوتا پلان ایفا کنند، به قول هیچکاک تا بدمن شما درست نشود، فیلم تان هم خوب نخواهد بود ... تام مک کارتی به قدری مرعوب کوباندن کشیش و کلیسا بوده که وقت فکر کردن برای ساخت بنایی باورپذیر که قدرت زورنالیستی کارش را بیشتر میکرد هم نداشته، البته این با فرضیه قبلی عاقل بودن مک کارتی ـست! چرا که به نظرم دانش سینمایی در این فیلمساز حداقل در این فیلم چیزی نزدیک به صفر و یا حتی در نگاه واقع گرایانه تر زیر صفر است ... دوربین تهوع آور،شما را عرض نیم ساعت آنی هیستامین نیاز میکند! بازیهای مسخره و مشکل نما، آدم های پوشالی، کارتونی ... به قدری همه چیز این فیلم بد است که من در سه پارت سرانجام توانستم آن را تا انتها تحمل کنم، نمیدانم جو زدگی منتقدان غربی چیست؟! چرا فیلم باید 93 از 100 بگیرد در متا؟! چرا باید نمره آن و مثلا شاهکاری چون "خون به پا خواهد شد" یکی باشد؟! اگر داستان درباره خاخم های جهودی هم بود همین نمره را میدیدیم؟! سوال خوبی است، مگر نه؟
این فیلم ژورنالیست نمای ابلهانه را بگذارید کنار یک فیلم روزنامه ای درست و حسابی مثل زودیاک آقای فینچر ... مثالی که همه ما دیدیم، زودیاک چگونه شخصیت میسازد، چگونه درام شکل داده و چگونه مخاطب را درگیر مسائل خود، کاغذبازیها، اطلاعات، و هویت ژورنال فضا میکند، چگونه معما شکل میدهد، شخصیت جلینهال چه باور عمیقی میگیرد، درامی که محوریت اساسی یک استعاره معنایی قدرتمند است، در این مقایسه ما افشاگر را کنار زودیاک میگذاریم، چه چیزی قرار است از افشاگر بماند؟! من به شما میگویم ... شرمندگی برای سینما و هالیوود ...