مطلب ارسالی کاربران
نوستالژی نگاهي به فوتبال آلمان به مناسبت دوازدهمين سالگرد فروريزي ديوار برلين
جمعه 16 آذر 1380
Friday, December 7, 2001
دیوار مشهور و بدفرجام برلین 40 سال پیش ، یعنی در سال 1961 ساخته شد و اضافه بر شئون سیاسی و اقتصادی فاصله عظیمی بین ورزش و فوتبال دو کشور نیز انداخت . فاصله ای که 12 سال پس از برچیده شدن و کوبیدن "دیوار" هنوز سر جایش است و باشگاه های ثروتمند غرب آلمان را از تیمهای کوچک و بسیار فقیر شرق این سرزمین سراسر سیاسی، جدا و متمایز میکند.فروپاشی دیوار برلین باید خالق برابری شد؛ اما بجز ورشکستگی ، سقوط و گمنامی هیچ چیز برای فوتبال در شرق آلمان و زبده ترین تیمهای آن که روزگاری در لیگ آلمان شرقی سر به آسمان می سائیدند و حتی در اروپا نیز حرفهایی برای گفتن داشتند، به ارمغان نیاورده است . تیمهای آشنایی مثل دیناموبرلین ، دینامودرسدن و کارل زایسینا.یورگن نولدنر که از1959 تا1971 برای فوروارتس برلین باشگاه بسیار مطرح آلمان شرقی بازی می کرد، امروزه می گوید: مشکل ما این است که اقتصاد ما بسیار ضعیف است ؛ به جای این که شرکت های بزرگ تجاری بیایند و اینجا شعبه بزنند، فقط قدری درمورد پرداخت سوبسیدها به ما کمک شده که کافی هم نیست و تا وضع چنین است ، مشکلات هم ادامه خواهد یافت."فوروارتس برلین " تیم نولدنر، در دهه 1960 لیگ آلمان شرقی را که اوبرلیگا خوانده می شد، قبضه کرد و5 بار به قهرمانی آن رسید. مشکلات شدید اقتصادی که از آن یاد کردیم ، سبب شد تیمهای آلمان شرقی پس از متحد شدن آلمان نتوانند جای پایی محکم در بوندس لیگا بیابند و اکنون نیز فقط هانساروشتوک و انرگی کوتبوس از آن کشور، در لیگ مزبور حضور دارند. البته یونیون برلین از منطقه شرق کشور، فصل پیش شگفتی ساز شد و در جام حذفی آلمان به رتبه دوم رسید و بر پایه آن جواز حضور در جام یوفا را به دست آورد و اکنون در دسته دوم آلمان روزگار میگذراند.اما همین تک نماینده ها و معدود نشانه های فوتبال آلمان شرقی نیز وضع تیره ای دارند. باز از نولدنر بشنوید که دلیل رویکرد فراوان و بی سابقه انرگی کوتبوس به بازیگران خارجی را چنین توصیف می کند: اگر کوتبوس 13 بازیکن خارجی دارد، به این خاطر است که بازیگران آلمانی بسیار گران تمام می شوند؛ درحالی که نفرات شرقی و آفریقایی را می توان با قیمتی کمتر ابتیاع کرد و نفرات بسیار خوبی هم هستند.تیم مورد بحث ، چندی پیش با چیدن 11 بازیکن خارجی در زمین و در ترکیب ثابتش اولین باشگاه در تاریخ 39 ساله برگزاری رقابت های بوندس لیگا شد که حتی یک آلمانی را نیز در یکی از بازیهایش به خدمت نگرفته است . نولدنر که حالا از دبیران نشریه پیشرو و معتبر کیکر است ، بی پشتوانه حرف نمی زند و در ایام جوانی 30 بازی ملی برای آلمان شرقی سابق هم انجام داد.حتی در زمان حیات آلمان شرقی سابق و با وجود بسیاری قواعد بازدارنده و محدودیت ها، تعدادی از ملی پوشان آن کشور برای کسب درآمد بیشتر راهی باشگاه های متمول غرب اروپا شدند. با وجود تفاوت های عظیم در بودجه دو کشور آلمان شرقی و غربی و در زمان جدایی آنان ، ورزش در آلمان شرقی بسیار موفقتر از همسایه غربی اش بود و فقط در فوتبال آلمان غربی پیشتازی می کرد. درعین حال اکنون در بوندس لیگا چیزی حدود70 نفر از بازیگران ، کسانی هستند که در شرق آلمان به دنیا آمده اند.در بایرن مونیخ که باشگاه حاکم بر بوندس لیگا و حتی قهرمان اروپاست ، تعداد نماینده های شرق کم نیست . ینس یره میس آشنا و تازه رهایی یافته از مصدومیت مزمن زانو، زاده آلمان شرقی است و فوتبال را از6 سالگی با تیم موتورگورلیتز در آن کشور شروع کرد.کارستن یانکر دیگر عضو دوباره سالم شده بایرن مونیخ نیز زاده شهری کوچک در منطقه مکلن بورگ در شرق آلمان است . توماس لینکه و الکساندر زیکلر نیز محل تولدشان آلمان شرقی بوده است."یورگ هارین ریش " پیستون چپ ملی پوش بوروسیا دورتموند که چند صباحی در فیورنتینا توپ می زد، قبلا در آلمان شرقی و در تیم فوروارتز فرانکفورت بازی می کرد. مارکو رمر و اشتفان باین لیش از هرتابرلین )تیم علی دایی ( نیز از شرق کشور می آیند. میشائیل بالاک هافبک جوان و ملی پوش بایرلورکوزن و اینگو هرتچ مدافع و هافبک هامبورگ نیز هر دو در شهر چم نیتز رشد کرده اند؛ شهری که در ایام حکومت کمونیسم بر آلمان شرقی، "کارل مارکس اشتاد" خوانده میشد.می1961 که گفتیم سال کاشتن دیوار برلین بود، اوبرلیگا توسط دینامودرسدن فتح شد. این فقط یکی از "دینامو"ها و تیم های موسوم به "موتور" بود که در لیگ آلمان شرقی جولان می دادند و نامشان نیز از کارخانه های بزرگ صنعتی نشات می گرفت . در کشوری که اقتصاد موفق آن برپایه کار منظم همین کارخانه ها و کارگاه ها استوار می شد، این مساله و وابستگی جای تعجبی هم نداشت فوتبال اصولا در شرق بسیار صنعتی و ماشینی شده آلمان خیلی مهم تقلی می شد. اولین دوره پیکارهای فوتبال قهرمانی باشگاه های آلمان به سال 1903 توسط تیمی از شرق آلمان با نام وی اف بن لایپزیک فتح شد که این تیم بر تیمی موسوم به وی اف سی پراگ غلبه کرد.لایپزیک بعدا این قهرمانی را در سالهای 1906 و1913 تکرار کرد. در اوج جنگ جهانی دوم که آلمان و شخص هیتلر برپاکننده آن بودند، دینامودرسدن در ادوار1943 و1944 لیگ در صدر ایستاد در دوران استیلای کمونیسم فوتبال مثل سایر ورزشها در آلمان شرقی بشدت تشویق و تبلیغ می شد نولدنر دراین باره می گوید: شرایط در آن زمان با حالا خیلی فرق داشت و به عنوان یک فوتبالیست خیلی به شما می رسیدند درست است که اصلا با دستمزدهای جاری در غرب اروپا برابری نمی کرد، اما فوتبالیست ها درقیاس با شرایط حاکم بر آلمان شرقی زندگی مرفهی داشتند و به آنها خانه ای راحت و ماشینی شیک می دادند. کمکهای دیگری نیز در کار بود مهمتر از همه این که مقامها روی تعاون و همکاری گروهها و تیمها بسیار تاکید می کردند و ابتدا به جمع اندیشیده می شد و سپس به فرد. قواعد کار بندرت تغییر می یافت و ابتدا به مصالح باشگاه می پرداختند امروزه همه چیز فردی شده است و هر کس به فکر خودش است.نولدنر می افزاید: مقامهای سیاسی مرتبط با تیم و مثلا نماینده حزب کمونیست ، امور تیم را رتق و فتق می کردند و یک خط سیاسی قوی در فوتبال حس می شد. مثل تئاترهای دولتی می ماند! البته هر فرد با استعدادی را حمایت می کردند. مدارس ویژه و آموزش های ورزشی و فوتبال را نیز داشتیم که مستعدترین افراد در آن اجتماع می کردند و تلاش روی تبلور بیشتر توانایی ورزشی شان صورت می گرفت . در چنین سیستمی بود که شماری از بهترین و معروفترین فوتبالیست های 15 سال اخیر آلمان ساخته شدند. مردانی مثل ماتیاس سامر مربی کنونی بوروسیا دورتموند، اولف کرشتن که هنوز در36 سالگی برای بایرلورکوزن خوب و زیاد گل می زند و اولاف تون که همسن کرشتن است در بعضی روزها برای شالکه به میدان می آید و باز نولدنر به عنوان یک منبع بسیار مطلع اضافه می کند: کارهای ورزشی در آلمان شرقی ، با زور شدید سیاسی انجام می شد و در نتیجه جواب می داد؛ البته فدراسیون فوتبال آلمان واحد درحال حاضر هم کار مشابهی را انجام می دهد و مدارس فوتبال زیادی را به راه انداخته است ؛ اما این روند، فاقد خط و انگیزه سیاسی است.چندی پیش هزاران تن از طرفداران تیم فوتبال ماگدبورگ پیروزی تیمشان را بر دیناموبرلین جشن گرفتند و این صحنه ها یادآور فضای سابق فوتبال آلمان شرقی بود. موقعی که دیناموبرلین 10 سال متوالی فاتح لیگ آن کشور شد و همیشه این اتهام به آن وارد می شد که از حمایت دولت و نفوذ پلیس مخفی آلمان شرقی )که حامی مالی و معنوی باشگاه بود( در این راه سوءاستفاده کرده و حتی حریفان را خریده است در آن زمان چه کیا و بیایی داشت دیناموبرلین و حتی اف سی ماگدبورگ ؛ اما موقعیت و شانس تازه ای که از آن یادکردیم ، طبعا نه در ارتباط با آن سالها و آن حکومت ها، بلکه محصول کسب مجوز حضور در دسته سوم لیگ آلمان و پس از پیروزی در مرحله پلی اف دسته چهارم کشور بود هر دو تیم در سالهای اخیر مشکلات عظیم مالی داشته اند و عجیب است که هنوز منحل نشده اند و وضعشان در تضاد کامل با شعارهایی است که در اوایل اتحاد دو آلمان درمورد رسیدگی به آلمان شرقی و اعتلای آن داده شد و به واقع الان وضع این قسمت صدبرابر بدتر از سابق است ماگدبورگ قبل از شروع مسابقات پلی اف امیدوار به جلب حمایت مالی یک شرکت بازاریابی ورزشی بود تا بتواند با تکیه بر آن در لیگ دسته سوم آلمان حضوری خوش داشته باشد اما این شرکت در آخرین روزها جا زد و ماگدبورگ تنها ماند اکنون نیز با کمکهای مردمی و هر سه قرارداد کوچک تبلیغاتی قادر به شرکت در رقابت های دسته سوم شده که به طور منطقه ای و ایالت برگزار می شود. وضع دینامو از این هم بدتر بود و با کلی وعده و وعید توانسته بود سر بازیکنانش را برای رضایت دادن و انجام مسابقه با ماگدبورگ شیره بمالد! بازیگرانی که چندماه حقوقشان به تاخیر افتاده بودهمه می دانند که امید چندانی به بهبود و ترمیم این اوضاع نیست ؛ یعنی باشگاه هایی مثل دیناموبرلین و ماگدبورگ سقف پروازشان همین است و همین که نمیرند، بسیار هنر کرده اند و همه مطلع اند که یک مرتبه سقوط دیگر به دسته ای پایین تر بپاخیزی مجدد را در پی نخواهد داشت و پایان کار خواهد بود به واقع این یک دنیای بسیار متفاوت با دنیای امثال بایرن مونیخ و بایرلورکوزن و بوروسیا دورتموند و شالکه است اینجا که پول و حمایت هست و اثری از فقر شرق در آن دیده نمی شود؛ اثری که نتیجه بی توجهی دولت آلمان به بخش شرقی و کمونیست مانده کشور و بی توجهی افزونتر صنایع غرب به ناحیه ها و مناطقی است که هنوز بوی کهنگی میدهند و دود تیره آلمان شرقی را هنوز با خود دارند.