مطلب ارسالی کاربران
در سوگ این بازی همه سر باخت/ چشم هایت را باز کن رفیق (برای اختلاف کی روش و برانکو)
آنها که فکر می کنند بازی را بردند، یا آنها که باختند. آنها که وزیر پرسپولیس، استقلالی سر می دهند اینجا آنجا همه جا هر روز هر شب، آنها که بمب میخواهند هر روز، که فکر می کنند ته فوتبال همین است همین جاست.
شمایی که شمشیر به دست رو به روی تیم ملی ات ایستاده ای، پُز می دهی که ما بیشتریم، دُم شیریم، این تو بمیری نه آن تو بمیری ست. ذهن های مغرور که توهم می زنند برای هیچ، برای پوچ.
کی روش میخواهد ما نتیجه نگیریم. وزیر میخواهد ما بازیکن نگیریم.
آنها که به قول خودشان از کی روش دفاع می کنند تا برانکو زمین گیر شود. آنها که برانکو تنها نیست راه انداخته اند. موافق هایی که مخالف شدند، مخالف هایی که موافق. همین شمایی که امشب عاشق کاوه رضایی، فردا فحش کشش کردید. شمایی که امروز بمب می ترکانید و یادتان نیست دیروز وزیر پرسپولیسی بود.
حالا میان این همه بچه بازی های مجازی که امان نمی دهند به تفکر به تعقل، چند دقیقه ای جو گیر نباشید.
اردوی تیم ملی که زمانش اشتباه اندر اشتباه بود، که کاش از اول برنامه اش ریخته نمیشد، امروز مثل بمب های نقل و انتقالاتتان ترکید و به هوا رفت. به دست ما شمشیر، روی گردن تیم مثلا ملی که امروز به هوا رفت.
بازی بدی بود که کاش از همان اول سوتش زده نمی شد. بازی بدی که شکست تیم ملی، فریاد پیروزی را از درون به گوش رساند.
بازی دوسر باختی که کاش راه نمی افتاد. من به شما، شما به من، کی روش به برانکو، برانکو به کی روش، تیم ملی به پرسپولیس، پرسپولیس به تیم ملی، همه به هم باخته ایم.
بازی همه سر باختی بود که کاش دیگر تکرار نشود. آن هایی که برای ماهی آمدند( از راه دور، از تبریز). وسط بازی همه سر باخت ما، آمدند تا پیروز شوند. ( حتما می دانید چه کسانی)
کی روشی که قرار بود 30 روز شبانه روز با این بچه های از همه جا، از شوشتر و سر پل ذهاب و ممسنی تا تهران کار کند حالا می تواند پای راستش را روی پای چپش سوار کند و قهوه نوش کند. برانکویی که قرار بود همه فکر و ذکرش برای پرسپولیس باشد حالا درگیر حواشی تیم ملی، بازی های رسانه ای که مثل باتلاق است.
بد بازی کردیم. همه از هم بازی خوردیم.
راستی، 2 روز پیش سالگرد بازی جلوی آرژانتین بود. تلخ اما دوست داشتنی. آن حس غرور هنگام بازی را با چند قهرمانی استقلال و پرسپولیس تاخت میزنید؟