مطلب ارسالی کاربران
آخرین احادیثی که امیرالمومنین (ع) از حضرت رسول (ص) نقل کرده است
اصبغ بن نباته رحمه الله گويد: در واپسين لحظات اميرمومنان علی عليه السلام - كه فرق مباركش از شمشير كين ابن ملجم لعين شكافته شده بود - به عيادت مولايم رفته بودم، آن حضرت عليه السلام به من فرمود:
اى اصبغ! بنشين و حديثی از من بشنو كه پس از اين روز ، ديگر از من سخن نخواهی شنيد. بدان اى اصبغ! من نيز - همچنان كه تو هم اكنون به عيادت من آمده اى - به عيادت رسول خدا صلی الله عليه وآله وسلم رفته بودم، رسول خدا صلی الله عليه وآله وسلم به من فرمود:
اى اباالحسن! برخيز به مردم بگو: براى نماز جماعت در مسجد حاضر شوند، آنگاه بر فراز منبر برو و يك پله از مقام من پايينتر بنشين و به مردم بگو:
ألا من عقّ والديه فلعنة اللَّه عليه ، ألا من أبق من مواليه فلعنة اللَّه عليه ، ألا من ظلم أجيراً اُجرته فلعنة اللَّه عليه .
آگاه باشيد! هر كه بر والدين خود جفا كند، لعنت خدا بر او باد.
آگاه باشيد! هر بنده اى كه از مولايش بگريزد، لعنت خدا بر او باد.
آگاه باشيد! هر كه در مزد و اُجرتِ كارگرى ستم كند، لعنت خدا بر او باد.
اى اصبغ! من فرمان حبيبم رسول خدا صلی الله عليه وآله وسلم را انجام دادم. در اين هنگام مردى از گوشه مسجد برخاست و گفت: اى اباالحسن! آنچه گفتی سه عبارت مختصر بود آنها را شرح داده و توضيح بده .
من پاسخ او را ندادم، تا اين كه خدمت رسول خدا صلی الله عليه وآله وسلم شرفياب شدم، و آنچه آن مرد گفته بود به استحضار حضرتش رساندم.
اصبغ گويد : در اين هنگام ، علی عليه السلام دست مرا گرفت و فرمود :
اى اصبغ! دست خود را بگشا!
من دستم را گشودم، حضرت يكى از انگشتان مرا گرفت و فرمود:
اى اصبغ! همانگونه كه من انگشت تو را گرفتم، رسول خدا صلی الله عليه وآله وسلم انگشت مرا گرفت، آنگاه فرمود:
يا أباالحسن ! ألا وإنّي وأنت أبوا هذه الاُمّة فمن عقّنا فلعنة اللَّه عليه ، ألا وإنّي وأنت موليا هذه الاُمّة فعلى من أبق عنّا لعنة اللَّه ، ألا وإنّي وأنت أجيرا هذه الاُمّة ، فمن ظلمنا اُجرتنا فلعنة اللَّه عليه .
اى اباالحسن! به راستی كه من و تو پدران اين اُمّت هستيم، هر كه به ما جفا كند، لعنت خدا بر او باد.
به راستی كه من و تو مولاى اين اُمّت هستيم هر كه از ما بگريزد، لعنت خدا بر او باد.
به راستی كه من و تو ، دو اجير اين اُمّت هستيم هر كه در پاداش ما ستم نمايد، لعنت خدا بر او باد .
آنگاه فرمود : آمين .
اصبغ گويد: حضرت اين سخن بگفت و بيهوش شد، سپس به هوش آمد، فرمود:
اى اصبغ! هنوز نشسته اى!
عرض كردم: آرى، اى مولاى من!
فرمود: می خواهی حديث ديگرى اضافه كنم؟
عرض كردم: آرى، خداوند، از خيرات فراوانش بر تو بيفزايد.
فرمود: روزى پيامبر خدا صلی الله عليه وآله وسلم در يكی از كوچه هاى مدينه با من ديدار كرد، من غمگين بودم به گونه اى كه آثار حزن و اندوه از چهره ام پيدا بود.
آن حضرت رو به من كرد و فرمود: اى ابا الحسن! تو را غمگين می بينم، آيا می خواهی حديثی براى تو بگويم كه هرگز محزون نشوى؟
عرض كردم: آرى.
فرمود: وقتی روز قيامت فرا می رسد، خداوند منبرى بلندتر از منبر پيامبران و شهيدان براى من قرار می دهد، آنگاه به من دستور می دهد تا بر فراز آن بالا روم، سپس به تو دستور می دهد كه يك پله پايين تر از من صعود كنی. آنگاه به دو فرشته امر می كند كه يك پله پايين تر از تو بنشينند، موقعی كه همه بالاى آن منبر قرار گرفتيم هيچ كس از پيشينيان و آخرين نمی ماند جز آنكه همه در پيرامون آن حاضر می شوند
يكی از فرشتگانی كه پايينتر از تو نشسته فرياد می زند:
اى مردم! هر كه مرا می شناسد كه می شناسد، و هر كه مرا نمی شناسد اينك خودم را معرّفی می نمايم. من رضوان، خازن بهشت هستم، آگاه باشيد! خداوند به احسان، كرم، فضل و جلالش به من دستور فرمود تا كليدهاى بهشت را به حضرت محمّد صلی الله عليه وآله وسلم واگذار نمايم، و حضرت محمّد صلی الله عليه وآله وسلم به من دستور داد تا آنها را در اختيار علی بن ابى طالب عليه السلام قرار دهم، پس شما در اين امر گواهی داده و شاهد باشيد.
آنگاه فرشته اى كه پايينتر از او بوده بر می خيزد و چنان فرياد می زند كه همه جمعيّت صداى او را می شنوند، و می گويد:
اى مردم! هر كه مرا می شناسد كه می شناسد، و هر كه مرا نمی شناسد من هم اكنون خودم را معرّفی می نمايم، من مالك، خازن دوزخ می باشم، آگاه باشيد! همانا خداوند به احسان، كرم، فضل و جلالش به من دستور فرمود تا كليدهاى دوزخ را به حضرت محمّد صلی الله عليه وآله وسلم واگذار نمايم ، و حضرت محمّد صلی الله عليه وآله وسلم به من دستور داد تا آنها را در اختيار علىّ بن ابی طالب عليه السلام قرار دهم، پس شما در اين امر گواهی داده و شاهد باشيد.
در اين هنگام علی عليه السلام كليدهاى بهشت و دوزخ را می گيرد.
سپس رسول خدا صلی الله عليه وآله وسلم فرمود: اى علی! پس از آن تو از دامن من، و خاندانت از دامان تو و شيعيانت از دامان خاندانت می گيرند.
علی عليه السلام می فرمايد: من دستانم را بر هم زدم و گفتم: اى رسول خدا ! به سوى بهشت می رويم!
پيامبر خدا صلی الله عليه وآله وسلم فرمود: آرى، سوگند به پروردگار كعبه!
***********
پ.ن:بیایید شیعه واقعی امیرالمومنین (ع) باشیم نه فقط زبانی
قطعا منظور از شیعه،شیعه واقعیست