طرفداری- امروز می خواهیم همه چیز را از نگاه بازیباز ها،شخصیت ها و بازیساز ها ببینیم آن ها هم در سه پرده. جالب اینجاست که بدانیم مثل همیشه، بودن یا نبودن مسئله است. شاید این مقاله در قلب شما جای گیرد و شاید حوصله سربر ترین مقاله ای شود که خوانده اید. پس در ابتدا انتخاب کنید. شاید همزاد شما در جهانی موازی، همین الان این صفحه را ببندد اما شما، ما را تا آخر این بررسی؛ همراهی خواهید کرد.
مردم:
مجسمه ایلیدن در موزه مشاهیر بلیزارد
در کتاب و همینطور بازی شهیر وارکرفت آمده است: ایلیدن و آرتاس هردو برای یکی شدن با لیچ کینگ به سمت سریر یخی حرکت کردند و جنگ های میان آنها در گرفت که گاهی آرتاس پیروز می شد و گاهی هم ایلیدن، اما جنگ اصلی،تن به تن؛ میان آرتاس و ایلیدن شکل گرفت. آرتاس ایلیدن را بر زمین کوفت و به سمت تاج و تخت یخ زده و یکی شدن با لیچ کینگ حرکت کرد. او یکی شده بود. حالا او هم یکی از آنها بود نه نه یکی از آنها نه. او تبدیل به شیطان شده بود. پسر ترناس که پادشاه انسان ها بود...
بازی وارکرفت حالا نه تنها یک بازی سرگرم کننده بود بلکه کتابش هم که قبل از ساخت بازی چندان مشهور نبود یکدفعه به فروش میلیاردی در سطح جهان رسید اما حالا می بینیم متاسفانه یک داستان اساطیری بر مردم هم تاثیر گذاشته است. انسان هایی که با خوی و منش انسانی حالا تبدیل به قصابینی بی رحم شده اند فرقی نمی کند، چه در عراق و سوریه و چه در فلسطین و فرانسه حالا آنها هم شیطان شده اند اما متاسفانه سریری ندارند که تشخیص داده شوند! حالا می توان گفت کسی که بازی وارکرفت را بازی کرده باشد یا کتابش را خوانده باشد می تواند مردم را گاهی با سریر لیچ کینگ و گاهی با طمع ایلیدن نگاه کند.
حال این بازی ها، به ورزش، موضوع مورد علاقه ما نیز وارد شده اند و هرچند وقت یکبار خبر از قرارداد یک لیگ یا تیمی مشهور را با بازی های مذکور به گوش می رسد.
علم:
سیاهچاله ها و کرمچاله ها شاید به مانند یک باگ عمل کنند...
شاید برایتان جالب باشد، نظریه جهانی ماتریکسی فقط از دو چیز نشات گرفته است؛ اولی نام نظریه که از فیلم مشهور ماتریکس گرفته شده است و دومی پایه و اساس نظریه است که از بازی های جهان باز الهام گرفته شده است. شاید ما هم به مانند Ezio (یکی از شخصیت های اصلی بازی assassin's creed) باشیم. قطعا او هم جهان خود را پر زرق و برق و آکنده از قوانین فیزیکی می بیند و حس می کند که واقعیست. ما هم شاید جهان خود را واقعی تصور می کنیم. مطمئن باشید اگر خداوندگار جهان ما، معین می کرد که به جای اینکه زمین گرد شود، مکعبی یا بیضوی باشد ما نیز دلیلی پیدا می کردیم که چرا زمین مکعبی شکل است و اسم آن را علم می گذاشتیم. پس می بینید؛ حالا حتی بهترین درک دانشمندان ما از خالق خود هم بخاطر هنر بازی های کامپیوتری و لطف نرم افزار هایی به مانند 3dmax یا maya است. از گذشته در بازی ها باگ هایی بوده که با استفاده از آنها میتوان کار های خارق العاده انجام داد. برای مثال در بازی Stronghold crusader یا همان قلعه یک خودمان، اگر یک ساختمان جلوی در های ورودی قلعه های دشمن می ساختید تمامی چیز های بیرون قلعه مانند چوب بری ها، حفاری های ذخایر و محل های ساخت غذا نابود می شدند. عده ای از نوابغ و دانشمندان هم میگویند شاید بتوان این باگ ها را در سیاهچاله ها یا کرمچاله ها یافت. اما قطعا ذهن کوانتومی خالق ما چندین تریلیون برابر بیش از ذهن مدیر استودیو firefly (سازنده قلعه یک) گنجایش و توانایی تفکر و خلق دارد!
از این گذشته، برخی از روانشناسان معتقدند، وقتی که انسان ها، خود را در موارد ارتکاب جرم های سنگین در دنیای واقعی قرار می دهند، تحت تاثیر عذاب وجدان بازی جنگی و دلخراشی که قبل ها انجام داده قرار گرفته و دیگر خونریزی را تکرار نخواهند کرد.
حتی اگر هم تمامی این جهان بزرگ و بی انتها، فقط یک بازی کامپیوتری باشد باز هم ما خواهیم جنگید تا پیروز بازی باشیم نه Game Over.