مطلب ارسالی کاربران
آيا ميلان به قدرت بازميگردد؟
اين سوال سال هاست که در ذهن هواداران پرشمار ميلان است. باشگاهي که در گذشته اي نه چندان دور از قطب هاي فوتبال ايتاليا بوده و افتخارات پرشماري به دست آورده، اما در سال هاي اخير رو به زوال گذاشته و کاملا از روز هاي خوب خود دور است.
کسب نتايج جديد اميد را در دل هواداران ميلان زنده کرده و به نظر مي آيد اين باشگاه پر سابقه دوباره در مسير کاميابي قرار گرفته است. حال به بررسي دلايل افت شديد ميلان در چند فصل اخير و تغيير و تحولات اين باشگاه مي پردازيم.
اگر بخواهيم عملکرد ميلان در پانزده سال اخير را بررسي کنيم، مي توانيم آن را به دو دوره کلي تقسيم کنيم:
دوره مربيگري کارلو آنچلوتي و دوره پس از کارلو آنچلوتي.
دوره مربيگري کارلو آنچلوتي:
يکي از درخشان ترين سال هاي باشگاه ميلان در زمان او رقم خورد. ميلان کارلتو زيبا بازي مي کرد، خوب نتيجه مي گرفت، جام مي برد و هواداران را راضي به خانه مي فرستاد. البته کارلتو مربي يکي از طلايي ترين نسل هاي ميلان بود. روسونري آن زمان از وجود ستارگاني همچون مالديني، نستا، شوچنکو، کاکا، کافو و اينزاگي بهره مي برد؛ اما کاريزماي قوي کارلتو، مديريت صحيح همه پتانسيل هاي تيم، مديريت حاشيه ها و نظم و ديسيپلين او، همه و همه از ميلان يک تيم منسجم و يکدل ساخت و ميلان را به جايگاهي که به آن تعلق دارد و مطلوب هواداران است رساند. لازم به ذکر است کارلتو از سال 2001 تا 2009 در ميلان مربيگري کرد.
دوره پس از کارلو آنچلوتي:
پس از کارلتو ميلان ديگر رنگ موفقيت به خود نديد و رو به افول گذاشت که عوامل متعددي داشت:
نا کارآمدي مربيان بعدي، بالارفتن سن ستارگان تيم، سوء مديريت و...
همه عوامل بالا و بسياري عوامل ديگر ميلان را در مسير افول قرار دادند که مختصرا آن ها را تشريح مي کنيم:
مربيان جديد در سطح کارلتو نبودند:
بعد از آنچلوتي ميلان مربيان زيادي عوض کرد تا بلکه کسي بتواند تيم را به جايگاه حقيقي خود برگرداند، اما کاملا ناموفق بود و اوضاع روز به روز بدتر مي شد. از جمله مربياني که بعد از کارلتو روي کار آمدند مي توان به لئوناردو (2009-2010)، آلگري (2010-2014)، تاسوتي (2014)، سيدورف (2014)، اينزاگي (2014-2015)، ميهايلويچ (2015-2016)، بروچي (2016) و مونتلا(2016) اشاره کرد.
بالا رفتن سن ستارگان تيم:
بعد از کارلتو ستارگان تيم همچون مالديني، نستا ،شوچنکو و... به علت بالا رفتن سن به شدت افت کرده و يکي يکي از فوتبال خداحافظي کردند. به اين ترتيب ميلان عملا در مضيقه قرار گرفت و چون پشتوانه اي هم نبود که بتواند جاي اين بازيکنان را بگيرد تيم از هم پاشيد. به طور مثال خداحافظي مالديني و نستا که سال ها قلب دفاع را بيمه کرده بودند ميلان را در اين پست به شدت با مشکل مواجه کرد.
سوء مديريت:
يکي از مهم ترين عواملي که ميلان بعد آنچلوتي اين چنين به مشکل خورد مديريت غلط مديران وقت باشگاه بود. آنها با تصميماتي اشتباه مثل فروختن ستارگاني چون کاکا و عدم خريد جايگزين مناسب براي آنها و تلاش بر پايين آوردن هزينه ها، از ميلان يک تيم معمولي ساختند که اصلا شباهتي به تيم مدعي و قدرتمند نداشت. مديران باشگاه به شدت درتلاش براي کاهش هزينه ها بودند تا سود بيشتري به دست بياورند و همين ترجيح دادن منفعت هاي شخصي به منفعت تيم، ميلان را از قدرت گرفت.
ظهوري دوباره با مونتلا:
با روي کار آمدن مونتلاي جوان انقلابي در ميلان رخ داد و يک تيم معمولي و از پا افتاده با تعدادي جوان، به يک تيم منسجم و قدرتمند تبديل شد و دوباره در جمع مدعيان قهرماني ديده شد. مونتلا جان تازه اي به ميلان بخشيد و با تفکر متفاوت خود هم در جهت کسب نتيجه گام برداشت و هم در جهت ارائه يک بازي تماشاگر پسند. البته نبايد از عملکرد خيره کننده دروازبان جوان آنها يعني دوناروما و آمادگي کارلوس باکا ساده بگذريم. حال بايد ديد مونتلا تا پايان مي تواند به اين روند ادامه دهد يا خير؟به نظر شما دلایل افت میلان در سالهای گذشته کدام یک از موارد فوق میباشد