زینالدین زیدان چهارشنبه شب نام خودش را در تاریخ باشگاه رئال مادرید جاودانه کرد و تیمش را برای دومین فصل پیاپی به فینال چمپیونز لیگ رساند، اتفاقی که از سالِ 1959 بدین سو (در جام باشگاههای اروپا) سابقه نداشت.
با اینکه اتلتیکو مادرید در بازی برگشت، در آخرین شب اروپاییاش در ویسنته کالدرون، راحت تسلیم نشد، اما گل ایسکو آّب سردی بود روی شانس شاگردان دیگو سیمئونه برای صعود به یک فینال دیگر. سیمئونه و تیمش حالا در آستانهیِ فصل جدیدی قرار دارند، با نقل به مکان به خانهیِ جدیدشان در استادیوم متروپولیتانو و نامشخص بودن آیندهیِ چندی از ستارههایشان. حتی آیندهیِ خود ال چولو هم هنوز قطعیت پیدا نکرده و وسوسهیِ بازگشت به اینتر همچنان دور و برش میچرخد.
در نقطهیِ مقابل اما زیدان این هفته شاهد رنگ باختن هرگونه شک و تردیدی دربارهیِ آیندهاش بود. زیدان حالا تنها سه بازی با دوگانهای داخلی و اروپایی فاصله دارد، موفقیتی که آخرین بار آنتونیو کارنیلیا در سالِ 1958 روی نیمکت رئال بهش رسید. چهار امتیاز از دو بازی باقی ماندهیِ رئال در لیگ اولین قهرمانیِ لا لیگا بعد از پنج سال را برای مادریدیها به همراه خواهد آورد. و بعد میماند مسئلهیِ کوچکی به نام فینال چمپیونز لیگ مقابل یوونتوس.
اورلیو دی لورنتیس، مالک باشگاه ناپولی، این هفته دربارهیِ مربیاش مائوریتزیو ساری گفت با کمال میل حاضر است بعد از عملکردش در دو فصل اخیر او را بدل به سر الکس فرگوسنِ تیمش کند. فلورنتینو پرز هم در سالی که انتخابات ریاست باشگاه برگزار میشود بد نیست رویکردی مشابه را پیش بگیرد. اگرچه به احتمال زیاد پرز این بار هم بدون رقیبی جدی برندهیِ انتخابات خواهد شد، اما استفاده از زیدان به عنوان مردی که میتواند یک دهه آیندهای درخشان برای باشگاه بسازد میتواند کوچکترین شک و تردیدی دربارهیِ یکهتازی او را هم از بین ببرد.
زیدان لایق رسیدن به این مرحله از دوران مربیگریاش است. او فصل پیش رافائال واران را قانع کرد که در باشگاه باقی بماند، بازیکنی که اصلا خودش اولین بار بهش زنگ زده بود و ازش خواسته بود به رئال بپیوندد. زیدان به مارکو آسنسیو هم قول داد آیندهای پررنگ در باشگاه خواهد داشت. در ضمن رئال حالا در آستانهیِ خرید پدیدهیِ اتلتیکو مادرید که این فصل به صورت قرضی برای آلاوس بازی میکرد، یعنی تئو هرناندز است. وینیسیوس جونیرِ جوان و برزیلی هم دیگر پدیدهایست که رئال قصد به خدمت گرفتنش را دارد.
بازیکنانی مثلِ آسنسیو، کاسمیرو، لوکاس وازکز و متئو کوواچیچ همین فصل بار مسئولیت قابل توجهی روی دوششان بود و زیدان بهشان کمک کرد با همان آزادیای که خودش بازی میکرد خودشان نشان بدهند. زیدان مربیای رویایی برای بازیکنان نامدار است. او خودش را تاکتیسینی نابغه نمیداند، حداقل فعلا، اما بهترین استفاده را از بازیکنانی که در اختیار دارد میبرد و از آنها تیمی میسازد که با نهایت پتانسیلش بازی میکند.
شاید اگر مربی دیگری بود کیلور ناواس را در اوایل فصل نیمکتنشین میکرد، یا کریم بنزما را به خاطر بازی دادن به آلوارو موراتا از ترکیب اصلی بیرون میبرد. اما زیدان به بازیکنانش اعتماد کرد و این اعتماد را در فضای رسانهای هم نشان داد. ناواس و بنزما اتفاقا نقشهایی کلیدی در صعود رئال به فینال چمپیونز لیگ داشتند.
این تاثیر ویژهیِ عامل زیدان بر رئال است. زیدان که خودش در مقام یک بازیکن با رئال به تمام افتخارات رسیده، استاد مدیریت نیروهای انسانیاش است. اتفاقی نیست که وقتی رئال با کارلو آنچلوتی بالاخره لا دسیما را فتح کرد، زیدان دستیارش بود. آنچلوتی جزو معدود مربیانی در جهان فوتبال است که تقریبا تمام بازیکنانی که باهاش کار کردهاند دوستش دارند، مربیای که دقیقا استاد مدیریت منابع انسانی، به خصوص ستارههای بزرگ است، رویکردی که زیدان هم آن را پیش گرفته.
نیمی از قهرمانی فصل پیش چمپیونز لیگ را باید مدیون رافا بنیتز بدانیم، مربیای که تیمش را در دور گروهی سرگروه کرد تا با قرعهیِ سادهیِ رم، ولفسبورگ و منچستر سیتی در بازیهای حذفی به فینال برسد. در نقطهیِ مقابل فصل پیش اتلتی برای رسیدن به فینال بارسلونا و بایرن مونیخ را شکست داد.
داستان این فصل اما تفاوت داشت. رئال در گروه خودش پشت سر بوروسیا دورتموند قرار گرفت و مجبور شد برای رسیدن به فینال از سد ناپولی، بایرن مونیخ و اتلتی بگذرد، راهی که دیگر از این سختتر نمیشد. بنابراین زیدان و تیمش کاملا لایق قهرمانی در اروپا هستند. کنار این افتخار بزرگ آنها میتوانند برای اولین بار در شصت سال اخیر لیگ را هم کنار جام باشگاههای اروپا ببرند. استفادهیِ زیدان از سیستم چرخشی و بهره بردن از تمام اسکوادش نقشی کلیدی در قرار گرفتن رئال در آستانهیِ این موفقیت بزرگ داشته.
زیدان این فصل پرسونای مربیگری خودش را نشان داده. درسته که شخصیت و هویت او با فرگوسن تفاوت دارد، اما سابقهیِ او هم مثل مربی بزرگ و سابق منچستر یونایتد ریشه در طبقهیِ کارگر دارد. از این منظر است که پرز هم میتواند مثل دی لورنتیس به مربیاش نگاه کند و از شخصیت بزرگی که همین حالا 17 سال در باشگاه، در نقشهای مختلف سابقه دارد، برای آیندهای بلندمت بهره ببرد.
پرز بعد از اینکه آنچلوتی را اخراج کرد گفت: «بعد از دو سال تجربه و با توجه به اینکه رئال همیشه باید در بالاترین سطح باشد، نوبت راهی جدید رسیده بود.» اما حتی اگر زیدان این فصل را بدون جام هم به پایان ببرد، کنار گذاشتن او توسط پرز و دنبال راهی جدید گشتن دیوانگی محض خواهد بود، چون قطعات پازل رئال برایِ آیندهای بلندمدت حالا به خوبی کنار هم قرار گرفتهاند.