مادرم
هرگز کافی نخواهد بود اما فقط می خواهم بگویم ممنونم، واقعا بسیار ممنونم.
توانایی که تو داشتی برای اینکه به من در هر لحظه از زندگیم حتی بدون اینکه بر زبان بیاوری یا در کنارم باشی، عشق بورزی، هرگز فراموش نخواهد شد. تو یک جنگجو بودی، یک جنگجوی کوچک ولی با دلی مثل دریا. و تو همیشه آن دل بزرگ را در طبق اخلاص می گذاشتی.
تمام چیزی که در طول زندگی خود از زمان کودکی به یاد دارم می خواستم این بود که مایه سربلندی تو باشم و می دانم که شاید به آن نزدیک بودم چون هر وقت نام من می آمد یا زمانیکه تو در استادیوم بازی مرا تماشا میکردی، قلب تو بیش از هر کس دیگری برای من می زد. من دیگر فقط می توانستم صدایت را بشنوم و تو را ببینم که میگویی (چی گفتی، خب باشه، این پسر منه) هیجان زده بودی، محافظ من بودی، وقتی نیاز بود سرد و گرم بودی، بشدت عاشق بودی، تو به من نظم دادی، تو مرا پیوند دادی و تمام هستی من بودی.
حالا من اینجا نشسته و در فکر فرو رفته ام و تنها چیز بدی که می توانم به آن فکر کنم این است که تو پشت تلفن طولانی صحبت میکردی. تو همه زندگیت را فدا کردی تا مطمئن شوی که همه چیز برای من، برادرانم، خواهرم، نوه هایت و همسرت پیتر بر وفق مراد است (برای دوستان بیشمار و اعضای خانواده نیز همینطور بودی) در سخت ترین شرایط، تو ستاره درخشان من بودی و خود را موظف میدانستی که در آن لحظه کنار من و فرزندانم باشی. باورم کن که آن کارهایت هرگز فراموش نخواهد شد. تا مدرسه دنبال آنها می رفتی و در تکالیفشان به آنها کمک میکردی تا آنها را خوشحال کنی. آنها را روی کمرت سوار میکردی و اسب سواری میدادی. فرزندانم اینها را فراموش نخواهند کرد مادر.
تو مخلص ترین و فداکارترین فردی بودی که من در زندگی به چشم دیده ام، که تمام آنها از عشق پاکت منشا می گرفت.
طوری که تو قلب افراد بسیاری را بدست آوردی، فراموش نخواهد شد و باعث خواهد شد که بسیاری تو را فراموش نکنند مادر.
تو در بسیاری از زمینه ها یک فرد الهام بخش بودی، یک روز قادر خواهم بود که همه اینها را رو در رو برایت بگویم.
دوستت دارم مادرم.
ریو
