در یک غروب ناامید کننده منچستر یونایتد در استادیوم بریتانیا در مقابل استوک سیتی بازی را با نتیجه ۲-۲ به اتمام رساند.
یونایتد فنز – استوک اکثر اوقات در لاک دفاعی فرو رفته بود و به خاطر نمایش خوبی که به اجرا گذاشت جای تحسین دارند خصوصا بازیکنانی چون کورت زوما، دارن فلچر و جک باتلند. شیاطین سرخ نیز در زمینی بازی می کردند که پس از مربیگری فرگوسن تا به حال موفق به شکست کوزه گرها نشده اند.
۱- اشتباه در به کار گیری تعداد هافبک ها
خوزه با تغییر چیدمان به ۳-۳-۴ و افزودن آندر هررا به عنوان هافبک میانی سعی بر این داشت که با کنترل بازی در میانه میدان آزادی بیشتری برای مهاجمین ایجا کند، که البته این تئوری بر روی کاغذ بسیار هوشمندانه به نظر می رسد ولی در عمل اینطور نبود. اول از همه این که هررا اولین بازی فصل خود را انجام می داد و به نظر میرسید تا حدی از عدم آمادگی بدنی رنج می برد دوم این که مخیتاریان را در پست وینگ راست قرار داد و همانطور که مطلع هستیم تبحر او در میانه خط حمله است، همین مساله باعث شد که یونایتد در این ناحیه دچار کمبود شده و بازی سازی محدود شود.
در مقابل تیمی چون استوک با سه دفاع آخر که تمایل دارند توپ را به حریف بسپارند، نیاز این است که عرض بازی را در اختیار بگیرید. ولی مورینیو به جای این که با سیستم ۱-۳-۲-۴ اقدام کند و لینگارد یا مارسیال را در سمت راست قرار دهد همه مهره ها را در یک مرداب باریک قرار داد و اجازه نداد تیم روند معمول خود را پیش گیرد. البته واضح است که در ادامه فصل جایی که حریف بر توپ تسلط دارد قراردادن سه هافبک الزامیست ولی زمانی که توپ در اختیار ماست باید به پوگبا و ماتیچ اعتماد کرد و میانه را در اختیار آنها قرار داد.
۲- درخشش چوپو موتینگ
اریک ماکسیم چوپو موتینگ تا بدین جای فصل حضور پررنگی نداشت، او در هر سه بازی در میدان بود و دو بار نیز نود دقیقه را به طور کامل توپ زد. او هیچ گل یا پاس گلی به نام خود ثبت نکرده و در واقع از چهار شوت او فقط یکی در چهارچوب بود و دو پاس کلیدی نیز در کارنامه داشت.
ولی در مقابل یونایتد موفق شد ارزش خود را به نمایش گذارد و دلیل جایگزینی مارکو آرناتوویچ را روشن ساخت. ملی پوش کامرونی نبوغ خود را با گریز از اریک بایلی به اثبات رساند و پاس درخشان میم دیوف را تبدیل به گل کرد، این اولین گلی بود که یونایتد در این فصل دریافت می کرد. در ادامه او پس از دریافت دو گل با کرنری که شکیری ارسال داشت در دقیقه ۶۳ بعد از ظهر خود را بیش از پیش دل انگیز ساخت.
۳- مجموعه فوق العاده
تا دقایق پایانی نیمه اول یونایتد درحال تجربه کردن اولین باخت خود در فصل بود تا اینکه در وقت اضافه روی ضربه کرنر بی نظیر مخیتاریان به گل دست یافتند. نمانیا ماتیچ با پشت سر ضرب توپ را گرفت و آن را ساخته و پرداخته کرد مانند ماشینی که از روی سرعتگیر عبور می کند و با این کار باتلند را از معادله خط زد، سپس پوگبا با ضربه سر توپ را به سمت دروازه شلیک و پس از برخورد با پشت راشفورد کمانه کرد و به تور دروازه چسبید.
بدین صورت یونایتد نتیجه را به تساوی کشاند، این را باید مدیون همان ترکیب فوق العاده ای باشند که در این فصل تا به حال در هر بازی موفق شده اند حداقل یک گل به ثمر برسانند، این یک روند خارق العاده است که این امکان را برای تیم فراهم می آورد که مستقل از نحوه بازی و نوع عملکرد تیم تهدیدی برای دروازه حریفان ایجاد می کنند. این ترکیب در ادامه فصل به کرات به کمک تیم خواهد آمد.
۴- باتلند در انگلستان بهترین است
جو هارت در هر دو بازی مقدماتی جام جهانی تیم انگلستان درون دروازه قرار داشت، هرچند او در حال حاضر در وستهام بازی می کند و متحمل سقوط شده ولی به عنوان تنها انتخاب انگلستان باقی مانده است. این وضعیت تا زمانی جک باتلند درگیر مسدومیت بود توجیه داشت ولی الان که او در شرایط خوبی قرار دارد خیر.
او در مقابل یونایتد اثبات کرد که با اختلاف بهترین دروازه بان انگلستان است، او با سیوهای مکرر شیاطین سرخ را عاجز نگاه داشت، با این که حرکت خارق العاده ای انجام نداد ولی در حفظ دروازه استحکام بسیار خوبی داشت، مهمترین ویژگی او مدیریت منطقه هجده قدم بود که به راحتی از پس توپ های ارسالی در می آمد. تنها اشتباهی که داشت لحظه خروجش بر روی توپ ارسالی از نقطه کرنر در دقایق پایانی بازی بود، ولی سریعا به عقب برگشت و یکی دیگر از آن سیوهای حیاتی خود را ترتیب داد و یونایتد را در رسیدن به پیروزی ناکام گذاشت. بله قطعا او باید به تیم ملی راه یابد.
۵- نقص بال یونایتد
هنگامی که ترکیب تیم اعلام شد و در زمین لوکاکو و راشفورد در کنار مخیتاریان در حال گرم کردن بودند، کاملا واضح بود که مورینیو سیستم ۲-۵-۳ را در نظر دارد ولی در عمل ۳-۳-۴ از کار درآمد و ایراد کار متاسفانه همان کمبود و غیاب وینگر است. یونایتد نمی تواند بطور قطعی با سیستم ۲-۵-۳ بازی کند چون نیازمند مهره ای پویا و پر تحرک درسمت هستند، آنتونی والنسیا سمت راست را کاملا پوشش می دهد ولی در مورد جناح چپ اینطور نیست، دارمیان زیادی تدافعیست، بلیند از قوای جسمانی کافی برخوردار نیست، لوک شاو هنوز مسدوم است و دیگر انتخاب های موجود همه تهاجمی هستند و باید از نظر دفاعی احیا شوند. فقط و فقط یک وینگر حقیقی می تواند این مشکل را حل کند.
گرایش یونایتد به ۳-۳-۴ به این دلیل است که مخیتاریان بطور معمول به مرکز گرایش دارد و در واقع محدوده ایست که مهارت های خود را می تواند ارائه دهد ولی گستردگی تیم را در عرض محدود می سازد، یقینا تنها انتخاب های موجود لینگارد و اشلی یانگ هستند ولی هیچ کدام برای شروع بازی مناسب نیستند. آنتونی مارسیال می تواند سمت چپ بازی کند ولی در جناح راست موثر نخواهد بود.
یونایتد در تمام طول تابستان به دنبال یک وینگر تمام عیار بود، بازیکنی مثل ایوان پریسیچ. ملی پوش کروات در طول فصل نفل وانتقالات مستمرا مورد پیگیری واقع شد ولی در نهایت یونایتد پیشنهاد ۵۰ میلیون پوندی اینتر را رد کرد و پس از آن پریسیچ با اینتر وارد قراردادی جدید شد و تا بدین جای کار در فصل جدید به خوبی درخشیده است. با این تفاسیر به نظر میرسد این ۱۰ میلیون تفاوت یا هرقدر که بوده است ارزش پرداخت را داشته است، چرا که در ادامه فصل دیگر حریفان با پی بردن به این کمبود و ضعف یونایتد می توانند به سختی آنها را آزار دهند و این عامل می تواند یونایتد را به ورطه سقوط بکشاند.
منبع: SQUAWKA