هونِس ۸ سال برای بایرن مونیخ بازی کرده است و تمامی عنوان های باشگاهی را با این تیم کسب کرده است.هونِس با بایرن مونیخ قهرمانی در رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا، جام بین قارهای باشگاهای جهان، بوندس لیگا و جام حذفی آلمان را کسب کرده است. همراه تیم ملی آلمان نیز در جام جهانی ۱۹۷۴ قهرمان جهان و ۱۹۷۲ قهرمان اروپا شده است.اولی هونِس، در تاریخ ۱۳ مارس ۲۰۱۴ به اتهام فرار از پرداخت ماليات به سه سال و نيم زندان محکوم شد.
به نقل از ايسنا، هونِس در تاریخ ۱۴ مارس ۲۰۱۴ از رياست باشگاه بايرن استعفا داد تا دوران حبس خود را در زندان سپري کند.
هفتهای که گذشت، هفتهای شوکآور برای هواداران بایرن مونیخ بود؛ اولی هوینس مدیر موفق باشگاه بایرن مونیخ، در شرایطی که این تیم موفقترین فصل را در آلمان و اروپا پشت سر گذاشت، به جرم فرار مالیاتی به سه سال و نیم زندان محکوم شد و با استعفا از مدیریت بایرن، سر تسلیم در برابر رأی دادگاه فرود آورد.
به گزارش «تابناک»، رخدادها مهم و تکاندهند بود، ولی بسیار آرام و بیحاشیه برگزار شد. پنجشنبه حکم دادگاه هوینس اعلام شد. جمعه وی از ریاست باشگاه بایرن استعفا داد و شنبه کارل هاپفنر، به ریاست جدید باشگاه بایرن منصوب شد و همه اینها در حالی رخ داد که نه شاهد دخالت نمایندگان مجلس در اینجابجایی بودیم، نه صدراعظم و رئیسجمهور و نخست وزیر و وزیر وارد کار شدند تا مانع این حرکت شوند و نه کسی علیه کسی مصاحبه کرد و کار بر الفاظ آنچنانی کشید.
در این باره، آنجلا مرکل، صدراعظم آلمان پیشترها درباره حواشی پیرامون هوینس گفته بود: «بسیاری از مردم آلمان پس از فاش شدن مشکلات مالیاتی از هوینس ناامید شدند که صدراعظم هم یکی از همان مردم بود» و پس از رأی دادگاه در خصوص پذیرش حکم از سوی هوینس و رد کردن دادگاه تجدیدنظر گفته بود: «ادای احترام میکنیم به تصمیم اولی هوینس در مورد چشمپوشی از درخواست برای تشکیل دادگاه تجدید نظر».
اگر فکر میکنید اولی هوینس به اندازه هیچ یک از اسطورههای داخلی ما افتخار در کارنامه خود نداشت تا با ایجاد یک مشکل مالیاتی یکی از بزرگان کشور به کمکش بیاید، سخت در اشتباهید.
اولی هوینس در سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۹ برای سرخپوشان مونیخی ۲۳۹ بازی کرد و به عنوان یک مهاجم موفق، ۸۶ گل زد و البته در کنار قهرمانی در بوندسلیگا در سه قهرمانی اروپا نیز سهم داشت؛ همان بازیکنی که در سالهای ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۶ توانست ۳۵ بازی ملی انجام داده و پنج گل به ثمر رساند و البته در قهرمانی آلمان در جام ملتهای ۱۹۷۲ و فتح جام جهانی ۱۹۷۴ سهیم شود؛ اینها تازه بخشی از افتخارات هوینس در زمین فوتبال است.
بایرن با مدیریت هوینس هم سالهای پر افتخاری را پشت سر گذاشت. اگر از هجده قهرمانی زمان او در بوندسلیگا و دو قهرمانی اروپا و جهان نگوییم، همین تیمی که سال گذشته توانست بر سلطه چند ساله بارسلونا بر فوتبال اروپا پایان دهد و همه جامهای ممکن یک سال را کسب کند یا راضی کردن پپ کبیر برای پیوستن به بایرن برای نشان دادن موفقیت و محبوبیت هوینس در میان بایرنیها کافی است.
تحول اقتصادی در بایرن و پیوستن این تیم به ده تیم بزرگ سودده جهان، تنها بخشی از دستاوردهای باواریاییها در زمان هوینس بود. اما قهرمان ورزشی با چنین کارنامهای درخشان و یک مدیر اسطورهای با اعلام اینکه پس از مشورت با خانوادهاش تصمیم گرفته ضمن پذیرفتن حکم دادگاه حتی اقدام به تجدیدنظر هم نکند، گفت: «ادب حکم میکند که شخصا مسئولیت را به عهده بگیرم».
اما چه ماجرایی موجب شد تا اولی هوینس دادگاهی و به زندان محکوم شود؟ چه کار خلاف قانونی، مدیر موفقی را که همه بایرنیها به او دل بسته بودند، از پشت میز ریاست یکراست پشت میلههای زندان میفرستد؟
پاسخ شاید برای ما خیلی خندهدار باشد. اتفاقی که هر روز در ورزش ما رخ میدهد و رایج و طبیعی است؛ فرار مالیاتی! شاید اگر هوینس ایرانی بود، یا یک مشاور ایرانی خوب استخدام میکرد، این بلا بر سرش نمیآمد!
چند ماه پیش، رسانههای آلمانی اعلام کردند، این مدیر با نفوذ و موفق در عرصه ورزشی ۳۳ میلیون یورو در حسابی در زوریخ داشته که در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹ مالیاتش را نپرداخته است؛ رقمی که نخست گفته شد ۳. ۵ میلیون یوروست و بعد حتی از رقم ۱۸ میلیون یورو سخن به میان آمد.
از همان زمان که این موضوع جنجالی توسط چند خبرنگار ورزشی سمج در آلمان برای اولین بار در رسانهها انتشار یافت، اعلام شد، در صورتی که رئیس ۶۲ ساله نتواند دلایلی منطقی برای این کار خود بیاورد، حتی امکان دارد به حبس ده ساله محکوم شود.
و به دنبال گزارشهای انتشار یافته بود که وی وادار شد، به اشتباهش اعتراف کند. در ماه آوریل بود که اعلام شد، این مقام ارشد «باواراییها» داوطلبانه اعلام کرده مالیات یکی از حسابهای بانکیاش را در سوئیس نپرداخته؛ بنابراین، در سیستم بانکی آلمان به ثبت نرسیده است.
او درباره تخلفات خود خطاب به دادگاه گفت که از اشـتباهات خود با تمام وجود متأسف است. دادستانی آلمان نیز در مواجه با اعترافات وی و اظهاراتی که داشت، گفت که هوینس به این دلیل چنین کاری کرد که از آغاز روند تحقیقات علیه خود را میدانست.
سرانجام روز پنجشنبه دادگاه اولی هوینس را به سه سال و شش ماه حبس محکوم کرد؛
جریمهای که میتوانست سنگینتر از این هم باشد، ولی به دلیل همکاری هوینس با دادگاه و پذیرفتن خطای خود به سه سال و نیم سال تقلیل یافت.
همه این اتفاقات در حالی رخ داد که هیچکس حتی یک بار در رسانهها مصاحبه نکرد که «اگر زبان باز کنم، پای خیلیها به میان میآید» و «اگر سقوط کنم خیلیها را با خود به پایین میکشم». کار حتی به کمیسیون اصل نود یا چیزی شبیه به آن مجلس آلمان هم کشیده نشد که چون فوتبال پرطرفدار است و بایرن تیم اول آلمان است، باید با دقت و موشکافانه پرونده فساد مالی را بررسی کنیم و نتیجهاش این شود که پس از شش ماه، هیچ خروجی از این پرونده به بیرون درز نکند. هیچ مقام بلندپایهای هم پا پیش نگذاشت که هوینس اسطوره است و باید قدر اسطورهها را دانست و با به رخ کشیدن آن بخواهد در حکم دادگاه تخفیفی ایجاد کند. خیلی ساده و شفاف همه از همه چیز خبردار شدند. حتی رقم موجودی حساب اولی هوینس هم در اختیار مطبوعات قرار گرفت و همین شفافیت، موجب شد تا مدیر باشگاه بایرن هم تخلف خود را به خوبی بپذیرد و سر تسلیم در برابر دادگاه فرود آورد.
اما چه میشود که در آلمان مرد اول باشگاه اول آلمان که هوادارانش نه تنها از مرزهای آلمان که حتی از قاره سبز هم فراتر رفته و چندین و چند برابر پرطرفدارترین تیم ایران هوادار دارد به این روز میافتد، ولی در ایران ورزشکاران چندان برایشان مهم هم نیست که مالیات بپردازند و چندان در فرار مالیاتی ماهرند که حتی خارجیهای هم که به ایران وارد میشوند، زود راهکار فرار مالیاتی را یاد میگیرند. نمونهاش برانکو، سرمربی تیم ملی ایران در جامجهانی که به خاطر فرار مالیاتی اجازه ورود به ایران را ندارد.
شاید ضعف ساختار قوانین مالیاتی کشورمان، یکی از مهمترین دلایلی باشد که خیلیها را مجاب میکند تا از مالیات فرار کنند. زمانی نیست که خبر ممنوعالخروج شدن یک بازیکن به دلیل پرداخت نکردن مالیات را نشنویم، یا همین چند وقت پیش بود که پروین در ماجرای قراردادهای پرسروصدای پرسپولیسیها، یک سر هم به اداره امور مالیاتی رفت تا با یک ریش سفیدی بخشش مالیاتی بازیکنانش را بگیرد.
بررسیهای انجام گرفته در قراردادهای ثبت شده در سازمان لیگ فوتبال ایران نشان میدهد، مربی و بازیکن به طور کلی تنها مقداری از مبلغ قراردادشان را روی کاغذ درج و بقیه را پنهان از باشگاه دریافت میکنند. بازیکنان حتی برای آنکه از منافذ پرشمار قوانین و ساختارهای مالیاتی بگریزند، در متن قراردادهایشان نیز بندی به نام معافیت از مالیات را افزودهند که به زعم خویش، باشگاه خود را ملزم به پرداخت مالیات کنند. تا همین امسال هم بیشتر بازیکنان پرداخت مالیاتها را به عهده باشگاهها میگذاشتند و خودشان از پرداخت مالیت سر باز میزدند. شاید تنها بازیکنانی که مالیاتشان را همواره پرداخته و این موضوع را در رسانهها هم بیان کردهاند ان دسته بازیکنان ایرانی هستند که سالها در فوتبال اروپا بازی کردهاند و مجبور به پرداخت مالیات بودهاند.
واقعیت این است در آلمان که قوانین مالیاتی به دقت، وضع شده، فرهنگ پرداخت مالیات در تمام سطوح جریان دارد، با کنترل سازمانهای نظارتی مالیاتی، هیچ موردی پنهان نمیماند تا جایی که یک مدیر موفق و توانمند همچون اولی هوینس، دیر یا زود اعتراف به اشتباه «نپرداختن مالیات معوقهاش» میکند.
پرونده هوینس موارد گوناگونی دارد که هر یک میتواند یک کارگاه آموزشی و یک درس بزرگ برای فوتبال ما و حتی رفتار اجتماعی ما باشد؛ اما اگر گوش شنوایی پیدا شود.