با تمام کم و کاستی هایی که این فصل داشتیم این حقمون تو لیگ قهرمانان آسیا نبود
از بازی اول شروع می کنم که با همین الشباب تو آزادی بازی داشتیم درسته خوب نبودیم ولی مستحق باخت نبودیم و داور کثیف چینی ضربه ی که فقط تو کشتی کج استفاده می شه رو پنالتی نگرفت
به بازی دوم میرسیم تو خونه الریان، همون اول بازی سوتی وحشتناک رحمتی تیم رو تو شوک فرو می بره، با وجود ارائه بازی برتر تلاشمون برای گل زدن به نتیجه ای نمیرسه، حمله خطرناک، تیرک، ولی هیچ کدوم فایده نداشتن، شاید بهترین موقعیت بازی رو صادقی از دو قدمی دروازه گل نکرد، حتی توپی که در دقیقه آخر روی کرنر خود رحمتی هم جلو اومده بود می تونست بره تو گل تا جلوی شکست ما رو بگیره ولی نشد که نشد تا برای دومین بار و در حالی که بازم حقمون نبود ببازیم
بازی سوم با الجزیره تو تهران، روزی که باز گل اول رو خوردیم ولی سانتر خوب حیدری و ضربه سر قاضی خیلی زود امیدها رو برای ما زنده کرد، شب چهارشنبه سوری بود و صدای ترقه امون نمیداد، گل دوم رو هم خوردیم، به شخصه دیگه گفتم تموم شد، ولی باز استقلال به بازی برگشت و بازی دو به دو مساوی شد، ده پونزده دقیقه انتهایی بازی تیم برتر بودیم و اگه یکی از توپامون مخصوصاً اون توپی که آقای کبه از یک قدمی نزد، به گل تبدیل میشد با روحیه خیلی بهتری و شرایط جدولی بهتری به دور برگشت بازی ها می رفتیم.
دور برگشت (بازی 4ام) در حالی شروع شد که خوشبین ترین هوادارای استقلال هم امیدی به صعود تیم نداشتن، گلی که زده شد و بازی ای که یک هیچ، با واکنش های خوب رحمتی تموم شد، حالا همه منتظر صعود استقلال به دور بالاتر به سبک صعود تیم ملی به جام جهانی بودن، شاید این بازی به نظرم تنها بازی ای بود که شانس با ما یار بود، هرچند بازم موقعیت های زیادی داشتیم
اما بازی 5ام که باعث شد بازی 6ام استقلال یه بازی تشریفاتی باشه و تقریباً داور مثله بازی رفت، تیر خلاص رو بر پیکره استقلال شلیک کرد، بازی دیشب با الشباب در خانه حریف بود، بازی ای که برخلاف انتظار خیلی از هموطنا (چه استقلالی، چه غیر استقلالی) که اعتقاد داشتن استقلال تو عربستان تحت فشار قرار می گیره و کار به جایی نمی بره، خیلی خوب شروع شد، بازی خوب تیم باعث شد روزنه های امید تو دلمون شکل بگیره، دقیقه 46 و تنها با گذشت 1 دقیقه از نیمه دوم آرش برهانی نوید آور شادی واسه آبی دلان شد، شاید اگه یکی از اون موقعیت های عالی بعد از گل اول تبدیل به گل میشد، در هفته آخر ورزشگاه آزادی میزبان خیل عظیم هوادارانی می شد که واسه صعود تیمشون به مرحله بعد به ورزشگاه میومدن
دقیقه 80، و اون توپی که داور بحرینی پنالتی تشخیص داد و کمر تیم رو شکست، همینجا داور کار استقلال رو تموم کرد و باعث شد دیدار آخری که می تونست یه صعود خاطره انگیز رو برامون ایجاد کنه به یه دیدار تشریفاتی تبدیل بشه
و کیروش بعد از بازی خوشحال ترین مرد دنیا بود!
شاید مستحق این نتایج نبودیم، ولی من عدم نتیجه گیریمون تو آسیا رو دو دلیل بیشتر نمیدونم، 1- نداشتن مهاجم حرفه ای (مثلاً توپی که اولادی گل نکرد، تو فوتبال روز دنیا در 90 درصد موارد گله، یا توپی که برهانی تو تک به تک نکرد رو مقایسه کنید که با توپی که بیل تو چه شرایط سختری گل کرد)
2- هم گروهی با اعراب و چینش مزخرف AFC که داور عرب باید برای ما قضاوت کنه در حالی که همه می دونن عربها تا چه حد برای حذف کردن تیمهای ایرانی با هم متحدن
اگه همین 4 امتیازی که تو بازی با الشباب حقمون بود و بابت داوری از دست دادیم رو داشتیم الان نه تنها ما 8 امتیازی بودیم و یکی از گزینه های اصلی صعود بلکه، الشباب هم 7 امتیازی بود و پایین تر از ما قرار می گرفت
در کل شاید تو لیگ من از تیم راضی نبوده باشم، ولی تو لیگ قهرمانان آسیا با وجود اینکه شرایط جدولی استقلال اصلاً خوب نیست ولی کاملاً از تیم راضی بودم، و به نظرم استقلال یه حذف شده سربلند بود.
فقط امیدوارم فصل بعد یه خونه تکونی اساسی تو تیم بشه، همین