پدیده ای جوان، برزیلی و خوش تکنیک در فوتبال برزیل کشف شده بود؛ یک سال پیش و در همین زمان ها بود که کم کم نام این بازیکن نوظهور در رسانه ها پیچید و با بزرگترین باشگاه های اروپایی لینک شد. به مانند همیشه، وقتی اسم بازیکنی بیش از حد در جهان فوتبال به گردش در آید، نام رئال مادرید و بارسلونا نیز با رابطه ای مستقیم به میان خواهد آمد.
از اواخر فصل گذشته رقابت این دو تیم به طور جدی برای خرید این بازیکن آغاز شد؛ مصاحبه ها و جنگ های تبلیغاتی متفاوتی را شاهد بودیم. در سوی دیگر و در قاره سبز، در یکی از بهترین لیگ های اروپایی و دنیا، بازیکنی جوان و ولزی بی سر و صدا در حال درخشش بود. پایان فصل رسید و او به عنوان بهترین بازیکن سال لیگ برتر انتخاب شد. پس نام او هم باید بر سر زبان ها می افتاد!
فلورنتینو پرز قصد داشت تا به هر ترتیب ممکن مانع از انتقال نیمار به رقیب دیرینه شود و اصلاً دلش نمی خواست تا در این راه شکست بخورد! اما زین الدین زیدان بار دیگر نقش فوق العاده و غیر قابل انکار خود را به نمایش گذاشت. او گرث بیل که تجربه حضور در اروپا و میدان های بزرگ را داشت، به فلورنتینو توصیه کرد.
رئال مادرید ظاهراً در خرید نیمار مغلوب رقیب دیرینه خود، بارسلونا شد. اما در طول تمام تابستان مادریدی ها علاوه بر درگیر کردن رقیب خود در جریان خرید نیمار، خود نیز درگیر خرید بیل شدند. سرانجام این انتقال هم صورت گرفت و ستاره ولزی با مبلغ باور نکردنی و شفاف 100 میلیون یورو راهی سانتیاگو برنابئو شد. اما همچنان ما اطلاعی از قیمت دقیق نیمار جونیور نداریم تا بر سر آن بحث کنیم!
فشار 100 میلیون یورو و شکست رکورد بازیکنی چون کریستیانو رونالدو که از قضا هم تیمی جدید بیل نیز شده بود حدس و گمان ها و مصاحبه ها و اظهار نظر های زیادی را به دنبال داشت. و در طرف دیگر، نیمار در خطر قرار گرفتن زیر سایه بازیکنی چون لیونل مسی بود که افرادی چون زلاتان ایبراهیموویچ و داوید ویا را هم در تیم محو کرده بود و همواره نقشی کلیدی در تیم ایفا می کرد.
گرث بیل، بدون پیش فصل، زیر فشار بیش از حد رسانه های اسپانیا و دنیا و در مقابل هواداران پر توقع سانتیاگو برنابئو کار بسیار سختی در پیش داشت. انتقادات از فروش اوزیل نیز خواه ناخواه به خرید او مربوط می شد. مصدومیت های ابتدای فصل و غیبت های گاه و بی گاه او نگرانی ها و شک و شبهاتی به وجود آورده بود. اما وی رفته رفته خود را به همگان تحمیل کرد و کم کم جرقه هایی را روشن کرد و راه خود برای نفوذ به قلب هواداران را پیدا کرد.
گرث بیل در اولین فصل حضورش موفق به باز کردن دروازه یوونتوس، دورتموند، شالکه،... شده بود و پاس گل های مفید و بسیاری نیز داده بود اما چهارشنبه شب او تاریخ ساز شد!
در شب غیبت کریستیانو رونالدو، زیر فشار مضاعف ناشی از دو شکست متوالی مقابل بارسلونا او ناجی تیمش شد. در حالی که آبی اناری ها کار را به تساوی کشانده بودند و استرس و نگرانی هرلحظه در میان هوادران مادریدی افزایش می یافت، گرث بیل خود را نشان داد. دقیقه 85، استارت برق آسا و خارج کردن بارترا از جریان بازی و فریاد های تاتا مارتینو در کنار زمین، بوی گلی فوق العاده و به یاد ماندنی را می داد. او اولین جام فصل را برای تیمش به ارمغان آورد و اولین گل او در جام حذفی، تبدیل به 20مین گل او در این فصل شد.
گرث بیل خیلی خوب و با کمک هم تیمی ها و مربی آرام خود توانست تا فشارها و انتقادات را تحمل کند و واکنش مثبتی به آنها نشان دهد و بدون شک از این پس سودهای بیشتری نیز از راه های مختلف نصیب مادریدی ها و فلورنتینو پرز خواهد کرد.
اما در طرف دیگر نیمار قرار دارد؛ عالم و آدم به این حقیقت روشن تر از روز واقف اند که بارسلونا بیش از هرچیز به مدافع میانی نیاز داشته و دارد. اما سیاست رقابت با رقیب دیرینه، باز هم آنها را به طرزی عجیب و حتی خنده دار از رسیدگی به این نیاز مبرم دور کرد. هرطور شده نیمار نباید به رئال مادرید می رفت! حتی به قیمت صرف هزینه ای هنگفت برای بازیکنی که نیاز درجه1 تیم نیست و قبول پیامدهای آن که شامل حواشی و مسائل فنی می شد و اکنون در این مقطع از فصل بارسلونا را به اینجا رسانده است...
بازیکن جوان و 21 ساله شروع خوبی داشت، اما مشکلات از جایی آغاز شد که اتهامات به مدیریت باشگاه و ابهامات در مبلغ خرید او جرقه خورد. در پی این حواشی، ساندرو راسل مجبور به استعفا شد. مصدومیت های پیاپی به سراغ آبی اناری ها آمد. اتهامات دیگر از جمله ممنوعیت از هرگونه نقل و انتقال تا ژوئن 2015 نیز داغ آنها را تازه تر کرد.
بارسلونا در عرض 3 مسابقه از عرش به فرش آمد و 2 جام را به طور قطع از دست داد و در جام دیگر نیز امیدها بسیار کم رنگ شده است. تیر انتقادات به سوی هرکس که از راه می رسد نشانه گرفته می شود و نیمار نیز از این انتقادات جدا نماند.
بدون شک تمام این اتفاقات ناشی از یک مدیریت کوتاه مدت و مسکن وار بوده است که کار به اینجا کشیده شد. خریدی که می توانست به یک موفقیت بزرگ تبدیل شود، اکنون بلای جان کاتالان ها شده است. و در این میان تیم، هواداران، بازیکن و هرکس که به بارسلونا مربوط می شود متضرر گشته است...
