مطلب ارسالی کاربران
و دوباره شعری زیبا
فصل اول :
روزگاری خانه هامان سرد بود🙇
بردن نفت زمستان درد بود🙇
يک چراغ والور و يک گرد سوز🙇
زيرکرسی با لحافی دست دوز🙇
خانواده دور هم بودن همه🙇
در کنار هم می آسودن همه🙇
روی سفره لقمه نانی تازه بود🙇
روی خوش درخانه بی اندازه بود🙇
گر برای مرد زن نامرد بود🙇
صد تفاوت بين زن تا مرد بود🙇
آن قديما عاشقی يادش بخير🙇
عطر و بوی رازقی يادش بخير🙇
عصر پست و تلگراف و نامه بود🙇
روزگار خواندن شه نامه بود🙇
تبلت و لپ تاپ و همراهی نبود🙇
عصر دلتنگی و بی تابی نبود🙇
فصل دوم :
قلبهامان اندک اندک سرد شد🙈
رنگ وروی زندگيمان زرد شد🙈
بينی خيلی کسا باطل شدند🙈
با پروتز بعضيا خوشگل شدند🙈
عصر ساکشن آمد و لاغر شديم🙈
در خيال خود چقد بهتر شديم🙈
ميوه هم گلخانه ای شد عاقبت🙈
آب هم پيمانه ای شد عاقبت🙈
فصل سوم :
عصر نت شد عصر پی ام عصر چت🙏
عصر ايرانسل فراوانی خط 🙏
عصر آدم های بد بی مايه شارژ🙏
عصر تلخ خودفروشی با يه شارژ🙏
عصر مرفين و ترامادول دوا🙏
با کراک و شيشه رفتن به فضا🙏
عصر آقايان آرايش شده🙏
عصر خانمهای پالا يش شده🙏
وای بر اين عصر تلخ بی کسی دلواپسی🙏