اجمد یووهوقتي که تو رفتي
هوادار یووه که مرده
راه راه تورین دست پس که خورده
وقتي که تو رفتي
چه قلبي که شکسته
اشکم شده سيل و مرا سيل که برده
وقتي که تو رفتي
وقتي که تو رفتي
کور شده آن دیده که تو ديده
انگار که تشنه به آبی نرسيده
انگار که شمعي در جمع نمونده
پروانه پرش را به آتش که کشيده
وقتي که تو رفتي
وقتي که تو رفتي
انگار که عشقت به دلم ریشه که بسته
انگار که مستيم و سبومان شکسته
انگار که عمرم بر باد که رفته
دل بيمار به اميد طبيبي همچون تو نشسته
وقتي که تو رفتي
چشم من خسته
بيخواب که مونده بيخواب که مونده
وقتي که تو رفتي
در سينه دل من
بي تاب که مونده بي تاب که مونده