شاهین ممسنیگفتنی که بسیار است اما آنچه متعجبمان کرده، اصرار برخی رسانهها بر جدایی سرمربی کروات پرسپولیس است. هر روز یک شایعه، هر روز یک مربی. پرسشمان اما این است که چه کسانی میخواهند برانکو ایوانکوویچ نباشد؟ این همه اصرار و موضعگیری اخیر برخی پیشکسوتان علیه مرد کروات را باید اتفاقی بدانیم یا این که واقعا سناریویی برایش نوشته شده؟ عجیب نیست که به یکباره همه شدهاند منتقد برانکو؟ منتقدانی که بر بخش بزرگی از واقعیتها چشم بستند و تمام تقصیر چند تا شکست اخیر را به پای سرمربی نوشتهاند. مخالفان، بیوقفه انتقاد میکنند و شایعهها هر روز فصلی تازه برای داستان برانکو و پرسپولیس مینویسند. تنها کسی که سکوت کرده، خودِ برانکو است؛ انگار که اصلا نمیشنود آنها را. شاید هم به آخرین روزهای سرمربیگریاش در تیمملی ایران فکر میکند که با بیانصافی همهی موفقیتهای او (قهرمانی در بازیهای آسیایی بوسان، سومی جام ملتها و صعود بیدردسر به جام جهانی ۲۰۰۶) را نادیده گرفتند و رفتنش را طلب کردند. حالا همان داستان دارد تکرار میشود و پروفسور حتما از خودش میپرسد که کجای دنیا با قهرمانشان اینطور رفتار میکنند؟ برانکو با دو قهرمانی پیاپی و زودهنگام در لیگ برتر (در حالی که اگر قانون منسوخ شدهی تفاضل گل گربیانش را نمیگرفت، با هتتریک قهرمانی آن هم در سه فصل متوالی رکورددار فوتبال ایران میشد) مورد انتقاد است و رسانهها چپ و راست از جداییاش مینویسند. این جماعت انگار خود را لایق خوشی و آرامش نمیداند که بیخستگی، دنبالِ حاشیه و دردسر میدود. شاید هم قهرمانهای تکراری برایش جذابیت ندارند. دنبال قهرمانِ تازه میگردند حتما.
پ.ن:
بیشتر از هجمه رسانه های کیروشی پور و رقیبان زرد و آبی مجهز به ثروت ، رفتار خودی ها تلخ و ناراحت کننده است
مردم ِ پوچی که هیچ آرمانی ندارند و هیچ کاری جز غُر زدن و فروریختن ساختمانی که به دشواری و صبر و گذر زمان ساختند، ندارند!