هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش.....
همون ! Zelda ! و آقای ایمنی سابق
داریم رو پروژه ای کار می کنیم که بتونیم از گ.. خوری یه عده زیر پستامون برق تولید کنیم /:
تازه میگن ما در حدشون نیستیم اینقدر تناول می کنن ( خخخخخ احمق های بی ارزش(اون یه گروه خاصو خطاب می دم /: ))
از طرفداران hillsboro charity
از اینکه یه دفعه ای تو خونه ناموس مردم پیدا میشدم شرمندم
حکیم سوزنی سمرقندی کیست؟(خلاصه)
بزرگ‌ترین هزل سرا (سسشر سرا) پارسی و حتی ایرانی با نام کامل شمسالدين تاجالشعرا محمد بن علي سمرقندی و در سمرقند دیده به جهان گشوده.
از دوران شخمی طفولیت وی مطلبی موجود نیست ولی در جوانی عازم دیار بخارا گشته
وی با سنایی،رشیدی،انوری و معزی هم عصر بوده و با بعضی از آنان مهاجرت کرده و آنان را به تیغ زبان خود آزرده است سوزنی شاعر هجا و بدزبان بوده و در هجو معانی خاصی ابداع کرده است
عوفي در لبابالالباب علت تمايل سوزني را به شاعري عشق جوانک سوزنگري ميداند ولـي خـود او درباره پرداختناش به شاعري گويد که من طبع شعر داشتم از اين روي به شاعري پرداختم::
مـــن طبـــع شـــعر دارم و او تـــازي اديـــب ••• پرکــــرده از هــــوا و هــــوس بــــاد سارســــر
و اما درباره اينکه چه شده است که طبع وي به مطايبهگويي گرائيـده اسـت خـود در ايـن مـورد سـخني دارد که ذکر آن بی لطف نیست::
*ون و *یر اگـر نبـود شـعر مـن رواسـت ••• زیرا که شعر من نر و من شاعر نرم
من آن کَـسم که چو بنهم بر اسب شـوخي زيـن ••• زدن نيـــــارد ابلـــــيس چنـــــگ در فتـــــراک
*رامـــزاده ســـر و شـــوخ چـــشم و قلاشـــم ••• فـــساد پيـــشه و محـــراب کـــوبم و دکـــاک
بــه کــوي شــوخي و بــيشــرمي و بــدانديــشي •••اگر بدانی من نیک جستم و چالاک
.
.
.
.
در ادامه توجه شما را به پاره ای از اشعار ایشان جلب می‌کنیم:: /+18/
:
((گل و خار))
ز *ون ســر حــشر هــيچ گلنــار نيــست ••• چو كس هيچ گلبن پر از خـار نيـست
تــرش روي کــُـ* خــود نبينــي از آن ••• که رويـش ز بـس مـو پديـدار نيـست
بــه ســهو ار شــود *يــر در *ـس تــرا ••• بــرون آر حــالي کــه دشــوار نيــست
کـَــــسي باشــــد آســــوده از دردســــر ••• که با كس خود او را سر و کار نيست
مبـــر ســـيم و زر را بـــه بـــازار *س ••• که *ـس را کنـون هـيچ بـازار نيـس
:
((نور رخ تو قمر ندارد))
*یري دارم کـــه خـــر نـــدارد ••• خر تا به کلاه بر ندارد
مانند یکی درخت جیلان ••• سرکنده که برگ و بر ندارد
*ونی داری که صد چنین *یر ••• تا *ایه خورد خبر ندارد
دارد کلهی ز اطلس سرخ ••• لیکن کمر به زر ندارد
آنکس نکند بدو دلیری ••• کو قوت شیر نر ندارد
اینست جواب آنکه گوید ••• نور رخ تو قمر ندارد
:
((پسر عبد))
...
..
.
آخرین حضور 2 هفته 4 روز قبل
عضویت از ۱ سال 8 ماه قبل