اکانت سابق :https://www.tarafdari.com/user/632034
-همون که روزی بود اونقدی که روزی بود
راضی بود ، بسش بود دنیا توی دستش بود
زیر پاش لغزش شد ، دنیاش بی ارزش شد
طرد شد سرد شد توی مشکل غرق شد
شدش یه مرد مرده بین زنده ها
همیشه تک و تنها دور از اجتماع
دیر اومد و زود رفت ، غرورشو خرد کرد
امروز و فرداهاش از دیروزش پوچ تر
تکوندم شونه هامو ، اشک روی گونه هامو
واستادم رو جفت پاهام و زیر پرچم خدام
کندم کلا از همه ، این آدمای مسخره
حتی شهرم پر تنش هر روزش یه جور مسئله