مطلب ارسالی کاربران
معرفی تک فیلم:پاپیون
دوستان سلام.فیلمی که امروز میخام براتون معرفی کنم.فیلم پاپیون هست.فیلمی که هم فیلمنامه قوی هست.هم بازیگر ها عالین هم موسیقی فوق العاده هست.نمونه یه فیلم همه چی تموم هست این فیلم.موسیقی فیلم رو تو یه پست جدا اگه خواستید بگید تا بزارم.یه نقد هم ازش بخونیم.
حالم خوبه؛ اما میخوام یکی دیگه اینو بهم بگه تا خیالم راحت بشه. به نظر تو من حالم خوبه»؟! پاپیون با نگاهی رئالیستی، دنیای یک زندانی انفرادی را توصیف میکند. هرگز نفهمیدم چرا بسیاری از منتقدان، پاپیون را فیلمی در وصف آزادی انسان میدانند!؟ از ابتدا تا انتهای پاپیون، تلاش و شکست مداوم انسان در نیل به آزادی است که از پشت میلهها به تصویر کشیده میشود. پاپیون و سایر زندانیان باهر بار فرار از زندگی در تبعید و زندان، باز خود را دربند مییابند. تازه پس از تمامی آن مشقتها، تنها قلیلی موفق میشوند به پشت میلههای زندان باز گردند و بقیه کشته میشوند!! حتی تصویر پایانی فیلم نیز که پاپیون را در حال فرار از جزیره نشان میدهد و او فریاد شوق سر میدهد، نمیتواند نوید آزادی او را دهد. جدای از لوئیس که دیگر فرار را راه چاره زندگی خود نمیداند و در همان جزیره به زندگی عادی خود میپردازد، پاپیون میرود تا چون بقیهی بخشهای فیلم، زندگی واقعی دیگری را تجربه کند که چون واقعی است و تازمانی که او زنده است، هرگز از محدودیت و دربند بودن خالی نیست!؟ پاپیون نمیتواند حتی سرودی در وصف نبرد انسان برای آزادی باشد. چرا که تجربه و زیستنی واقعگرایانه است، نه میل و ندایی آرمانگرایانه. اتفاقاً تلاش مداوم انسان برای کسب آزادی که با دربندشدن او به پایان میرسد نشان از تحقق واقعی شکست انسان در نیل به آزادی دارد! آیا آن اظهارنظری بسیار صریح و تند مینماید!؟ اگر تبیینی از فیلم واقعگرای پاپیون موردنظرست، پس میبایست به بیرحمی و صراحت واقعیت باشد. شاید به همین سبب است که آرمانگرایی است که میتواند محرک اولیه هر تغییری باشد، نه واقعگرایی. جایی که پاپیون در خواب میبیند او را سرزنش میکنند که زندگی خویش را تباه ساخته است، در حقیقت آن ندای درون اوست که بر اثر تعامل با واقعیت و با عینک آن به وی نیشتر میزند، ولی او عملاً برخلاف آن، لوئیس را لو نمیدهد. زیرا لوئیس تنها به خاطر او خطر کرده و نارگیلی را به او رسانده بود و پاپیون خوب میدانست که لوئیس تاب مقاومت در مقابل آن شکنجهها را ندارد. هنگامی که به یاد میآورم پاپیون برحسب زندگی واقعی انسانهایی ساخته شده است، ذهنم از قفس تصور آن فرار میکند و از شنیدن ندای آن تبعید، طفره میرود. اکنون با گذشت سالها و مشاهده مجدد آن، هنوز درک نمیکنم که چگونه پاپیون هرگز ناامید نشد و به دور از هر آرمانگرایی، شکنجه در انفرادی را برگزید!؟ ندیدن هر گونه موجود زندهای، نشنیدن صدای هیچ پرندهای، به دور از خبر هر واقعهای، محروم از دیدن حتی نور خورشید...، باید اعتراف کنم آن تجربه، آنقدر بزرگ است که هیچ کس با مشاهده صرفش قادر به درکش نخواهد بود!؟ آن از یک سوی، تأویلی است که خود به نارسی تأویل پهلو میزند و از سویی دیگر، اعلام میکند، اگر تأویلی وجود داشته باشد که مدعی شود، اعمال و تجاربی هستند که چون بیانگیزهی هر گونه پاداشی یا دستاوردی به فداکاری اقدام میورزند، از این روی در دنیایی دیگر پاداش و دستاورد اعمال خود را دریافت خواهند کرد، پس پاپیون بیشک شأن نزول آن خواهد بود، به شرط این که چنین تأویلی در اندیشهی خالقان آن اعمال تأویل نشود، چرا که در غیر این صورت معامله خواهد بود، نه فداکاری!؟
نویسنده: دکتر کاوه احمدی علی آبادی
منبع: هرمس یونانی