- نخست یک اصل ساده برای عالمانه اندیشیدن: در موضوعی که تخصصتان نیست از اجماع علمی پیروی کنید. هر قاعده مسلم علمی هم ممکن است مخالفان و منکرانی داشته باشد. هنوز در لندن انجمنی هست از منکران گرد بودن زمین. دیوانه هم نیستند. غالبا هم تحصیلکرده اند. گوش سپردن به احتجاجات اقلیت منکر، برای کسی که تخصصی در حوزه بحث ندارد قطعا زمینه ساز گمراهی و ضلالت است. تشکیک در یک امر مسلم علمی فقط از عهده دانشمندان همان حوزه بر می آید. بله، حتی مسلم ترین قواعد علمی هم ممکن است پسانتر ثابت شود که نادرست بوده اند. اما تا وقتی که اجماع علمی آنها را درست می پندارد بهتر است ما هم فرض را بر صحت همان اجماع بگذاریم. وگرنه سنگ روی سنگ بند نمی شود.
- اجماع علمی می گوید انسان همه چیزخوار است. ممکن است اینطور نباشد؟ بله ممکن است. اما عجالتا تا وقتی اجماع علمی این را می گوید ما تخفیف بدهیم و فروتنانه بذیریم انیشتن و داروین نیستیم و زیروزبر کردن مبانی علم وظیفه ما نیست. دست کم در حوزه ای که تخصصش را نداریم وظیفه ما نیست. یادمان باشد که اگر انسان همه چیزخوار نبود نه میتوانست اینطور در سراسر کره زمین زندگی کند و نه اینطور چند دوره تغییرات بزرگ اقلیمی را تاب بیاورد. گنده بک گیاهخواران ماموت است که پنج درجه گرمتر شدن متوسط دمای زمین را تاب نیاورد و منقرض شد. همین ده هزار سال پیش.
- دانشمندان محترمی می گویند انسان بهتر است گیاهخوار باشد؟ دستشان درد نکند. اما واقعیت این است که در اقلیتند. و علم سیاست و هنر و فلسفه نیست که هر واسازی در مبانی مسلم آن بلافاصله با ستایش و تمجید روبرو شود. هزار جور باید آزمایش شود تا اصلی که با اجماع علمی روبروست تغییر کند. اگر تا حالا تغییر نکرده پس جایی از استدلال مخالفان و منکران می لنگد.
- گیاهخواری برای محیط زیست بهتر است؟ شاید. اما این فقط یک فرض است. ما اصول مسلمی داریم برای حفظ محیط زیست. مثلا کاهش انتشار دی اکسید کربن و دیگر گازهای گلخانه ای، بیابانزدایی، مهار فرسایش خاک، حفظ تنوع زیستی و غیره. گیاهخواری جزو این اصول نیست. در هیچ کدام از اسناد بنیادین و بالادست محیط زیستی گیاهخواری به عنوان یک اصل مسلم و قطعی برای حفظ محیط زیست ذکر نشده است. البته تغییر الگوی مصرف و به ویژه مصرف کمتر گوشت توصیه شده. اما اینکه بشریت کلا باید گیاهخوار بشود قاعده زیستمحیطی نیست. مقالات بسیاری در این باره هست. اما مقالات بیشتری هم در رد این فرض وجود دارد. ما به عنوان کسانی که در توان علمی و تخصصمان تایید یا انکار این فرض نیست، عالمانه تر آن است که اجماع علمی را بپذیریم: غذای خود را کم کالری تر کنیم. کمتر هم گوشت بخوریم. ولی مطلقا گیاهخوار نشویم.
- اینکه گیاهخواران روحی لطیف تر دارند و از خشونت می گریزند هم فقط یک افسانه است. هرگز به طور علمی ثابت نشده است. تنها ماندن در قفس یک گاومیش همانقدر برای شما خطرناک اسیت که در قفس یک شیر. (و البته هیتلر هم گیاهخوار بود!). من در نروژ زندگی می کنم که باربکیو و گریل و استیک مهمترین سبک تغذیه مردم آن آست و حتی صبحانه هم گوشت میخورند. بیکن شور و جزغاله شده. اما تصور نمی کنم نروژ به واسطه افراط در گوشتخواری جایی ناامن تر از هند و میانمار و کامبوج و ... باشد. نروژی ها اینقدر مهربان و آرام هستند که واقعا هر لحظه تصور می کنی می خواهند تو را بغل کنند و ببوسند. بی شوخی.
- می گویند گیاهخواران سالمتر هستند و گوشتخواری آدم را ضعیف تر می کند و بیشتر مستعد بیماری. واقعا؟ الان به طور متوسط اسکاندیناویاییها و استرالیاییها و کاراییبیها (گوشتخوارترین مردمان جهان) بیمارتر و رنجورتر از آن دسته از اهالی جنوب و جنوب شرقی آسیا هستند که گیاهخوارند؟
- می گویند کشتن حیوانات برای خوردن آنها انسانی نیست و فرقی با جنایت ندارد. الان این وسط انسان چکاره است؟ خداست؟ پیغمبر است؟ انسان هم زیستمندی است مثل دیگر زیستمندان زمین. او هم حق دارد برای تنازع بقا جاندارانی دیگر را بخورد. اصلا اگر همانقدر بخواهیم رمانتیک به عالم هستی نگاه کنیم چرا نباید دلمان برای گیاهان بسوزد؟ برای موزهایی که هزاران کیلومتر از زادگاهشان دور می شوند تا ما در شکم کوفت خورده مان آنها را بلمبانیم؟ یا برای کوهستان هایی که دلشان را میشکافیم تا تونل از میان آنها بگذرانیم؟ یا دریاهایی که خواب شبانه شان را با عبور کشتی ها آشفته می کنیم؟ همینقدر لوس و رقیق ادامه بدهم؟
- می گویند یک کیلو گوشت اینقدر آب پنهان دارد و اینقدر موجب انتشار دی اکسید کربن مي شود. عددهای نگران کننده یی هستند. اما اگر میزان کالری موجود در آن یک کیلو گوشت را با کالری به دست آمده از مثلا کاهو مقایسه کنیم میبینیم که برای دستیابی به همانقدر کالری به واقع کاهو سه برابر آب مصرف می کند. این بحث پیچیده هست و در فرصتی دیگر مفصل به آن میپردازم. اینجا را کمی تخصص دارم.
- در علم باید از اجماع پیروی کرد. کشاندن بحثهای مطلقا علمی (یعنی آنچه که به واقع محاجات مابین دانشمندان است و هنوز به اصل علمی تبدیل نشده) به عرصه عمومی فقط باعث سردرگمی عامه مردم می شود. مثل خیلی از مطالبی که در تلگرام در باره ریشه واقعی توفان و زلزله و تغییر اقلیم دست به دست می شود.
- به عنوان یک سبک زندگی گیاهخواری را دوست دارید؟ عالی. ادامه بدهید. اما لطفا فقط برای جنبه هایی از آن تبلیغ کنید که مطمئنید اجماع علمی با آن موافق است.