مطلب ارسالی کاربران
کوهستان _ امین الله رشیدی
دانلود و پخش تنها با قطع کردن فیلترشکن امکانپذیر است.
شبها آهنگ جانسوزی پیچد در قلب کوهستان
بانگی از نایی آتشبار همچون بانگ نای چوپان
تنها هر شب آنجا صیدی نیمه جان
دور از آشیان راهی بیکران می پوید
نقش آرزو گاهی در زمین گه در آسمان می جوید
می جوید عشقی را کز دنیایی دیگر باشد
وز دنیایی بهتر باشد
چون شمعی همه شب بر رخ او خنده زند
مهرش بر سر باشد
کی جز ناکامی کامش باشد
کی جز محنت فرجامش باشد
او از خون دل می در جامش باشد
او از یاران یاری می خواهد
او از می هشیاری می خواهد
می خواهد صیدی وحشی رامش باشد
آه اما کی گردد پیدا
یارِ غمخواری در این دنیا
دل باید ماند تنها
شبها آهنگ جانسوزی پیچد در قلب کوهستان
بانگی از نایی آتشبار همچون بانگ نای چوپان
تنها هر شب آنجا صیدی نیمه جان
دور از آشیان راهی بیکران می پوید
نقش آرزو گاهی در زمین گه در آسمان می جوید
می جوید عشقی را کز دنیایی دیگر باشد
وز دنیایی بهتر باشد
چون شمعی همه شب بر رخ او خنده زند
مهرش بر سر باشد
اگر دستم دهد روزی که انصاف از تو بستانم
اگر دستم دهد روزی که انصاف از تو بستانم
قضای عهد ماضی را شبی در دیور افشانم
چنانت دوست میدارم
چنانت دوست میدارم که گر روزی فراق افتد
تو صبر از من توانی کرد و من از تو صبر نتوانم
شبان آهسته مینالم مگر دردم نهان ماند
به گوش هر که در عالم رسید آواز پناهم