I remember those lost in the dark
The bullet or the blade that kept us apart
But I’ve been moving on, can’t be still for long
‘Cause it’s the only way
Never ache for a place called home
Can’t hold on so tight, gotta let it all go
I got a purpose, it’s all that I need
To help me find my way
Every day
Keep your eyes on the road ahead
Don’t be drawn into the light or the shadows in your head
Keep your eyes on the road ahead
And don’t ever look back, don’t ever look back
‘Cause I, I got a feeling in my bones that everything’s gonna be fine
Yeah, don’t ever look back
Don’t ever look back
I fought a war and I learned how to win
But how do you fight when the enemy’s within?
Find your pride, go deeper inside
For the fire that will light your way
The ones you trust can often betray
You’re the hunter and then you’re the prey
You pay the cost, it all feels lost
Then you hear a voice inside you say
Keep your eyes on the road ahead
Don’t be drawn into the light or the shadows in your head
Keep your eyes on the road ahead
And don’t ever look back, don’t ever look back
Keep your eyes on the road ahead
Don’t be drawn into the light or the shadows in your head
Keep your eyes on the road ahead
And don’t ever look back, don’t ever look back
‘Cause I got a feeling in my bones that everything’s gonna be fine
Yeah, don’t ever look back
Don’t ever look back
(I remember those lost in the dark)
(The bullet or the blade that kept us apart)
(But I’ve been moving on, can’t be still for long)
(‘Cause it’s the only way)
(I remember those lost in the dark)
(The bullet or the blade that kept us apart)
(But I’ve been moving on, can’t be still for long)
(‘Cause it’s the only way)
من به یاد آنهایی هستم که در تاریکی گم شدند
گلوله یا تیغهای که ما را از هم جدا کرد
اما من در حرکت بودهام، نمیتوانم زیاد درجا بزنم
چون تنها راه همین است
دیگر دلتنگ جایی به نام "خانه" نیستم
نباید زیاد سفت بچسبم، باید همهچیز را رها کنم
من هدفی دارم و همین برایم کافیست
تا هر روز را پیدا کنم، راه خودم را
چشمانت را بر جادهٔ پیش رو نگه دار
فریب نور یا سایههای درون سرت را نخور
چشمانت را بر جادهٔ پیش رو نگه دار
و هرگز به عقب نگاه نکن، هرگز نگاه نکن، چون
احساسی در استخوانهایم دارم که میگوید همهچیز درست خواهد شد
آره، هرگز به عقب نگاه نکن، هرگز نگاه نکن
من در جنگی جنگیدم و یاد گرفتم چگونه پیروز شوم
اما وقتی دشمن درونت است، چطور میجنگی؟
غرورت را پیدا کن، عمیقتر درونت برو
تا آتشی بیابی که راهت را روشن کند
کسانی که بهشان اعتماد داری، روزی ممکن است خیانت کنند
تو شکارچی هستی، و بعد ناگهان شکار میشوی
بهایی میپردازی، و وقتی همهچیز گم میشود
صدایی درونت میشنوی که میگوید …
چشمانت را بر جادهٔ پیش رو نگه دار
فریب نور یا سایههای درون سرت را نخور
چشمانت را بر جادهٔ پیش رو نگه دار
و هرگز به عقب نگاه نکن، هرگز نگاه نکن، چون
احساسی در خونم دارم که میگوید آینده خوب خواهد بود
آره، هرگز به عقب نگاه نکن، به گذشته نچسب
جادهٔ زیادی حالا پشت سرم است
هر زخم و هر کبودی داستان خودش را میگوید
هر چه پیش روست، پشت پیچ بعدی
میدانم که زنده میمانم
یاد گرفتهام با پشیمانی زندگی کنم
میتوانم ببخشم، اما چطور میتوانم فراموش کنم؟
چیزهایی که یاد گرفتم، نیرویی که به دست آوردم
همه را در کنارم دارم، وقتی میرانم
چشمانت را بر جادهٔ پیش رو نگه دار
فریب نور یا سایههای درون سرت را نخور
چشمانت را بر جادهٔ پیش رو نگه دار
و هرگز به عقب نگاه نکن، هرگز نگاه نکن، چون
احساسی در استخوانهایم دارم که میگوید همهچیز درست خواهد شد
آره، هرگز به عقب نگاه نکن، هرگز نگاه نکن
(من به یاد آنهایی هستم که در تاریکی گم شدند
گلوله یا تیغهای که ما را از هم جدا کرد
اما من در حرکت بودهام، نمیتوانم زیاد درجا بزنم
چون تنها راه همین است)