هشدار: این مطلب حاوی نکاتی است که پایان فیلم را لو می دهد! در صورتی که فیلم باشگاه مشت زنی (Fight Club) را ندیده اید، مطلب را مطالعه نکنید!
مسعود اوزیل، مهندس جذاب مانشافت در جام جهانی 2010 است. مسعود اوزیل لالیگا را به سلطه خود در آورده. مسعود اوزیل قهرمان جام جهانی 2014 می شود. مسعود اوزیل از مرحله گروهی جام جهانی 2018 کنار می رود. مسعود اوزیل از تیم ملی آلمان خداحافظی می کند. مسعود اوزیل مردم کشورش را نژاد پرست می خواند.
از همین چند جمله هم می توان برداشت کافی و صحیح را داشت. این چند جمله کوتاه را با هم خواندیم و هشت سال مهم در زندگی مسعود را با هم مرور کردیم. یک نگاه ساده به رفتار اوزیل، ستون کلیدی تیم یواخیم لوو، ما را به یاد رفتار ادوارد نورتون در فیلم باشگاه مشت زنی می اندازد.
باشگاه مشت زنی، فیلمی است در تمجید هرج و مرج، شورش و ویرانی تمام موجودیت بشر. از نگاه این فیلم زندگی چیزی جز آنارشی و سعادت چیزی جز ویرانی نیست. ادوارد نورتون در این فیلم نقش مردی را بازی می کند که شدیدا با مشکل بی خوابی مواجه بوده و برای رفع مشکل خود و پیدا کردن اندکی آرامش، راهیِ جلسات گروهی مخصوص بیماران می شود.
ادوارد نورتون (که حتی تا پایان فیلم اسم کاراکتر مشخصی برای خود ندارد) نهایتا تا جایی از اختلال روانی پیش می رود که در ذهن خود، شخصیتی با نام تایلر داردن را ایجاد کرده و زندگی اش را به طرزی عجیب در توهم شدید ادامه می دهد. این شخصیت بی نام و متوهم قصه، علی رغم اینکه تا حدودی مشکلات روز جامعه همانند مدرنیته و تسلط زندگی دیجیتالی بر مردم را به خوبی درک می کند، نگاهی غلط به آن ها دارد و خشم و کینه اش را نه تنها روی دیگران، بلکه روی خود خالی می کند!
فقط با نزدیک شدن فیلم به سکانس های پایانی است که نورتون می فهمد تایلر یک شخصیت خیالی بوده و باشگاه مشت زنی که برای درگیری و تخلیه خشم ایجاد شده، فقط یک سازنده دارد و او کسی نیست به جز خود نورتونِ بی نام! نورتون می فهمد که تایلر، خودِ او است و مشت هایی که مدتها بر سر و صورت تایلر می زده، در واقع به سر و صورت خودش وارد می شده.
مسعود اوزیلِ فوتبال آلمان به ادوارد نورتون، مرد بی نام قصه باشگاه مشت زنی، شباهت قابل توجهی دارد. اوزیل بعد از نمایش های قابل قبول خود در بوندس لیگا، لالیگا و جزیره، مدتها بود که در تیم ملی آلمان، آن اوزیل همیشگی نشان نمی داد. پیش از جام جهانی ماجرای ملاقات او با رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه شدیدا حاشیه ساز شد و مصاحبه های زیادی پیرامون این رفتار به گوش رسید.
اوزیل چند روز پیش با انتشار بیانیه ای بلندبالا از تیم ملی آلمان کناره گیری کرد. بیانیه اوزیل شباهت های بیشتری بین او با ادوارد نورتونِ باشگاه مشت زنی را آشکار کرد. اوزیل در متن طولانی خود که بیشتر به اشک های یک کودک 6 ساله شباهت داشت تا به نامه خداحافظی، نه تنها به فدراسیون فوتبال آلمان و افراد مرتبط با آن حمله کرد، بلکه مردم آلمانی کشورش را هم مورد تهاجم قرار داد.
حضور چند ساله مسعود اوزیل در لیگ جزیره او را وارد حواشی و هیجانات منفی کشور خطرناک انگلستان کرده. صحبت های طولانی اوزیل که پراکندگی شدیدی هم دارد، فاصله زیادی از کلمه "انصاف" می گیرد. اوزیل که حالا شبیه به انگلیسی ها، که ادعای داشتن همه چیز از جمله فوتبال و اصالت فوتبالی را می کنند، حرف می زند، بعد از گریندل به مردم آلمان، فوتبال آلمانی و هواداران آن توهین می کند.
اوزیل مدعی می شود آلمان کشوری نژاد پرست است و نژاد پرستی آن در فوتبال بیداد می کند. او می گوید مردم او را خوک خطاب کرده اند و احترامی برایش قائل نمی شوند. حضور چندین و چند ساله اوزیل در ترکیب ثابت تیم ملی آلمان، محبوبیت بالایش در جمع مردم کشور آلمان و یواخیم لوو، حضور پر شمار دو رگه های غیر سفید پوست در مانشافت، و چندین و چند مورد دیگر برای رد ادعای اوزیل کافی است و بحثی روی این موضوع وجود ندارد. اوزیل خودش هم می داند که واژه خطرناک نژاد پرستی (که به نظر می رسد از طرف شخص یا اشخاص غیر آلمانی به درون دهان اوزیل آمده باشد) به هیچ وجه به سیاست های فوتبالی و غیر فوتبالی کشور آلمان نخواهد چسبید.
البته این موضوع به معنای حمایت از گریندل و رفتار چند وقت اخیر او نیست. نارضایتی ها از عملکرد گریندل مدتها است که در رسانه های آلمانی به گوش می رسد. صحبت های اولی هوینس درباره مسعود اوزیل هم از واژه انصاف فاصله زیادی داشت و هرگز نمی توان از او دفاع یکپارچه ای کرد. اما حقیقت مطلب این است که صحبت های اوزیل بوی خامی و بی انصافی زیادی می دهند و او برای مخفی کردن افت فاحش خود، دست به دامن نژاد غیرآلمانی اش می شود و از واژه حساس نژادپرستی، بارها و بارها سوء استفاده می کند تا دل میلیون ها هوادار خود را نرم و خداحافظی اش را احساسی جلوه دهد.
اوزیل که با رسیدن به باشگاه صدتایی های تیم ملی آلمان فاصله چندانی نداشت (و قطعا یک کشور نژاد پرست فرصت این تعداد بازی را به شما نمی دهد!) به زدن مشت های بی وقفه خود ادامه می دهد. مشت ها را یکی پس از دیگری به صورت خود وارد می کند تا زخمی تر، خونی تر و بی ارزش تر از همیشه شود. حالا مسعود متوهم، لباس خونی خود را از تن خارج و به آرامی صحنه فوتبال آلمان را ترک می کند؛ او بی نام تر از همیشه، بدون لباسِ ارزشمندِ تیم ملی آلمان، اسلحه را در دهان خود گذاشته و برای رهایی از توهم و بی خوابی های جنون آمیزش، با یک گلوله خود را از بین می برد!
fussball90.com