یه کاربر شریف
آقا هیچی دیگه ما بچه لب مرز بودیم کار ما قاچاق گازوئیل بود
پژاک واسه هموار کردن راه از مردم پول میگیره و یه نفر مسئول این کاره مسئول جمع آوری پول
حقیر انتخاب شده بودم شب بود ماه پشت ابر بود و شب به شدت شب جمعه بود ساعت حوالی دویه شب بود باران به شدت میوزید صدای سگها از بیشه میومد بعد اینکه رفتم از چند نفر پول گرفتم رفتم در خونه عموم در زدم گفت بیا تو منم رفتم تو دیدم بله عمو روکاره تعجب کردم که چرا پس گفت بیا تو
منم خشکم زده بود یهو در حین کردن و نفس زدن گفت چرا وایسادی پول جیب شلوارمه رفتم بغلش یارو اصلا منو تخم خودشم حساب نکرد پولو برداشتم اومدم بیرون
الان بنظرتون دختر عمومو بگیرم؟
اونی که عموم روش بود زن دومشه که جدیدا گرفته ولی این دختر ماله زن عمو اولیمه
بهروز خط خطی ـ ای ریدم تو دروپیکرت پوفیوس داری تو گوه من غلت میزنی
دنیس ویسه عرفان ـ تو میخوای با این موهامات به غظمیطیسم درون گرا و هوهورتاپوتیسم انگلی برسی؟داستایفسکی گفت سقف کوتاهه مردم له میشن!
دنیس چریشف ـ خب به اپل هایم
ممد کلوپ ـ کار عموت بشدت شرم آوره خدا میدونه اون زن اون لحظه چی کشیده از شرم نمیتونم تصور کنم ما داریم به کجا میریم؟
پسر عموی ممد کلوپ ـ ممد کمرش درد میکرد بعد این پست رفت تو اتاقش بعد نیم ساعت رفتیم دیدیم مرده
سعید جاویدی ـ عموت چند سالشه؟نشیمنگاهش سفید بود؟خود سولاخو دیدی؟
کاربر شریف ریپ س ج ـ داداش من سوالم یه چیز دیگه بودا
س ج ـ خب باید مشخصات عموتو بدونم تا بفهمم دختره با اصل و نسبه یا نه زن زندگیه یا نه
کاربر شریف ـ عموم ۵۰ سالشه ـ سیاه بود و پر پشم
س ج ـ نه نگیرش دختره بدرد نمیخوره
ادن ـ شب رفتی از چند نفر پول گرفتی؟ پول ما خار داره؟تازه تخممونم حسابت میکنیم
اون پسره بغل دویست شیش ریپ ادن ـ فک میکنی با نمکی؟
ادن ـ تو همون اوبیه بغل دویست شیشی؟
اون پسره ـ آره همونم
فرانسه E ـ ریپ اون پسره ـ داداش میخوام بری بغل سه چرخه اول سمت چپ لایک کن سبز که شد برو رو سه چرخه ات بشین تاییدی بوقم داره
محمد رضا احمدی ـ رو چون عموت روبیکا نصب بود؟ اگه نصب باشه انگشتش کنی دویست شیش میاد بیرون
پ ن : داستان واسه یکی از فامیل بود