طرفداری- امسال برای چهارمین بار در تاریخ، فینال رقابت های لیگ قهرمانان اروپا، بین دو تیم از یک کشور برگزار خواهد شد. پس از فینال های 2000 بین رئال-والنسیا، 2003 بین میلان-یوونتوس و 2008 بین منچستریونایتد-چلسی که به ترتیب با نتایج 3-0، 3-2 (در ضربات پنالتی) و 6-5 (در ضربات پنالتی) به نفع مادرید، روسنری و یونایتد، خاتمه یافت، امسال هم کشور قهرمان از هفته ها قبل معین شده و فقط ثبت آن در مقابل نام یکی از دو شهر دورتموند یا مونیخ باقی مانده است.
بایرن مونیخ و دورتموند که هر دو با صدر نشینی در گروه هایشان در دور مقدماتی پای به دور حذفی گذاشته بودند، از ابتدای رقابت ها چنان محکم و قدرتمند ظاهر شدند که کمتر کسی می تواند سزاواری آنها برای حضور در فینال را کتمان کند.
بایرن در دور گروهی با 4 برد، یک تساوی و یک شکست و با بالاتر از ایستادن از والنسیا، صدرنشین شد. تنها شکست آنها در این دور در مقابل باته بوریسوف و با نتیجه 1-3 حاصل شد. آنها سپس راحت تر آز آنچه انتظارش می رفت از سد آرسنال، یوونتوس و بارسلونا گذشتند. هر چند شکست 2-0 خانگی باوارایی ها مقابل شاگردان آرسن ونگر، سبب امیدواری کاذبی برای هواداران رقیب در آینده شد، ولی برد بی چون چرا هم در خانه و هم در خارج از خانه مقابل بیانکونری و پس از آن در هم کوبیدن بارسلونای قدرتمند با 7 گل زده و 0 گل خورده، کورسوی امید رقبا را هم ناامید کرد تا آنها برای سومین بار در 4 سال اخیر خود را در فینال ببینند. بارسا و یووه با مسلم کردن قهرمانی شان در لیگ داخلی، بدون شک قدرتمندترین تیم های اسپانیا و ایتالیا به شمار می روند و بایرن با کنار زدن آنها، به نوعی به بهترین های آن دو کشور دهن کجی کرد.
دورتموند هم در دور گروهی با حذف منچسترسیتی و آیاکس، به عنوان قهرمانان دو کشور صاحب فوتبال انگلستان و هلند و همچنین صدر نشینی در گروهی که رئال مادرید و ژوزه مورینیو در آن حضور داشتند، کمتر از بایرن مونیخ، مورد ستایش قرار نگرفت. آنها سپس شاختار دونتسکی را با اختلاف 5 گل در مجموع دو بازی رفت و برگشت شکست دادند که موفق شده بود در دور گروهی با کنار زدن مدافع عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا، چلسی، ظهور پدیده جدیدی را مژده دهد. پدیده ای که قبل از ظهور، با نیش زنبورهای وست فالن، در نطفه خفه شد. برد خفیف و دراماتیک یاران گوتزه و رویس مقابل مالاگا شاید هواداران رقیب تکراری دور نیمه نهایی شان، رئال مادرید، را برای خاموش شدن آتشفشان آلمانی و دستیابی به جام دهم اروپایی شان امیدوار کرد، ولی کابوسی لهستانی به نام رابرت لواندوفسکی، امیدواری آنها را در همان 90 دقیقه ماراتن اول ناامید کرد و در پایان 180 دقیقه هم تمام طرفداران مادرید می دانستند که باید در مقابل کلوپ و 11 ترمیناتورش که در این فصل 2 بار بر آنها پیروز شده بودند، کلاه از سر بردارند. در این بین تنها نقطه امید رئالی ها از هم گسیختن نوار شکست ناپذیری بورسیا دورتموند در اروپا تلقی می شود.
به این ترتیب ژرمن ها به نوعی پنجه در پنجه تمام اروپا انداخته و آنها را تک به تک از میدان به در کردند. اتفاقی که شاید تنها برای منچستر یونایتد و چلسی رخ نداد تا هوادارانشان بتوانند تا مدت ها ادعای برتری نسبت به بایرن و دورتموند در صورت رویارویی با آنها را داشته باشند؛ ادعایی که متاسفانه یا خوشبختانه همیشه در همین حد باقی خواهد ماند، مگر اینکه در بازی نسبتا تشریفاتی محتمل سوپر جام اروپا بین طرف آلمانی و چلسی، یکی از آن ادعاها، ثابت یا رد شود.
طرفداران آلمانی از سال 2001 و آن فینال به یادماندنی بین بایرن و والنسیا و ضیافت پنالتی هایی که با صلابت الیور کان به نفعشان تمام شد، قهرمانی دیگری را در عرصه بین المللی ندیده اند. آنها همیشه تا یک قدمی بالا بردن جام های بین المللی مختلف رفته اند، ولی روی سکو نرفته اند. اکنون که پس از 10 سال، دو تیم از یک کشور در مسابقه نهایی معتبرترین و مشکل ترین رقابت های باشگاهی دنیا حاضر شده اند، هواداران آلمانی بیش از اینکه به فکر رقابت و کری خوانی داخلی باشند، در سودای به پایان رسیدن دوران تلخ ناکامی شان در رده ملی هم هستند. بدون شک در این بین اگر هم تا روز برگزاری فینال سال 2013 اروپا، سخن از رقابت این دو باشگاه برای فتح قاره سبز باشد، اگر هم تا آن زمان همه چیز به نام بایرن و دورتموند تمام شود، در نهایت منفعت آن به کام تیم ملی آلمان و هواداران آن خواهد بود؛ چون اسکلت تیمی که برای جام جهانی 2014 آماده می شود، مطمئنا از بین همین دو فینالیست انتخاب خواهد شد.
هاینکس و کلوپ دیگر با وجود نویر، لام، بوآتنگ، شواین اشتایگر، کروس، مولر، گومز و حتی باداشتوبر مصدوم و از آن سو هوملز، اشملزر، گون دوعان، بندر، گوتزه و رویس، بیش از 10 بازیکن در اردوی تیم ملی آلمان خواهند داشت. به این جمع باید البته آدلر، ینسن و وسترمان از هامبورگ، پودولسکی و مرته ساکر از آرسنال، اوزیل و خدیرا از رئال مادرید، جوانانی چون دراکسلر از شالکه 04، پاتریک هرمان از مونشن گلادباخ و آندره شورله از بایر لورکوزن و حتی گلزن سیری ناپذیر ژرمن ها، کلوزه از لاتزیو را هم اضافه کرد. آلمانی ها با وجود چنین ستاره های تکنیکی و قابل اتکایی که هنوز یک سال دیگر تا جام جهانی برای تجربه اندوزی و به اصطلاح "رو آمدن" بیشتر فرصت دارند، همان طور که سال هاست این گونه نیست، دیگر آن تیم تمام ماشینی که رقبای آنها می نامند و هوادارنشان نشانی از آن نمی بینند، نخواهند بود! این تیم با وجود میانگین سنی کاملا جوان، صاحب بازیکنانی یک دست و در عین حال کارآمد خواهد بود که در نتیجه تکرار بازی های دلچسب و نتایج خیره کننده ای چون جام جهانی 2010 و یورو 2012، دور از دسترس نخواهد بود.
تمام طرفداران فوتبال آلمان که اکنون شاید از یک ماه زودتر جام لیگ قهرمانان را در دستان خود می بینند، امیدوارند این قهرمانی به یادماندنی، مقدمه فتح رقابت های آتی ملی هم بشود. اتفاقی که پس از یورو 96، از سال 2002 بدست رونالدو و ریوالدو، 2006 در خانه با گل دقایق وقت های اضافی دل پیرو، 2008 و 2010 در مقابل بی اشتباه ترین اسپانیای تاریخ و 2012 به سبب چزاره پراندلی و سوپرماریواش، بیش از 5 تورنمنت بزرگ و 15 سال است به تاخیر افتاده است. آیا این آلمان خواهد توانست با پاک کردن تمام آن خاطرات تلخ، کام هوداران خود را شیرین کند یا باز هم اتفاقاتی از آن دست که ذکر آن رفت، سکوی قهرمانی را برای بنز آلمانی، بلندتر و پرش به روی آن را دور از دسترس تر خواهد کرد؟!
نوشته های قبلی ستون تلنگر را اینجا بخوانید.