اختصاصی طرفداری-
حسام صلحی
با دلی پر، با روحیه ای منچستری، برای بزرگی می نویسم که درس موفقیت و اراده داد. می نویسم برای پایان یافتن نسل طلایی فوتبال. نوشتن برای کسی که تاکتیک را به فوتبال هدیه کرد، سخت نیست.
نوشتن آسان است وقتی مخاطب سر آلکس باشد. در عرض چند ثانیه یک کتاب هزار صفحه ای از خاطرات، افتخارات، مصاحبه ها و عکس العمل های او از ذهن من می گذرد.
از اولین لحظه انتشار خبر خداحافظی سرآلکس از دنیای مربیگری، تمام بزرگان در دنیای فوتبال، به تمجید از این اسطوره تکرار نشدنی پرداختند. به راستی بی جهت نیست که او بزرگترین مربی تاریخ فوتبال است.
سخت نیست کسب جام، سخت نیست پیروزی، سخت نیست شکستن رکوردها و سخت نیست تمام این ها با یک تیم متوسط وقتی سرمربی پیرمردی اسکاتلندی باشد.
تا موفقیت را چه چیزی بدانیم. موفقیت کسب جام است؟ موفقیت معرفی جوانان جویای نام به دنیای فوتبال است؟ موفقیت پرورش ستاره های فوتبال برای کشور های مختلف دنیا است؟ موفقیت کسب جام های متعدد است؟ موفقیت تبدیل یک تیم متوسط و ضعیف از لحاظ مالی به پر افتخارترین تیم جزیره و ارزشمندترین باشگاه دنیاست؟
نمی دانم سلیقه شما کدامیک از این موارد است اما فرگی چیزی حدود ۵۰ جام را کسب کرده است. پرورش جوانان در تیم منچستریونایتد، قهرمانی در اروپا با جوجه های مورد تمسخر ابلهان. درس انسان بودن به تمام مربی های دنیا، درس اراده، درس بزرگی و شخصیت.
منتظر این روز بودیم اما نمی دانستیم که دانستن در مورد بزرگی این مرد کار هر کسی نیست. سرآلکس رفت و جانشینش مهم نیست چه کسی باشد. آن چیزی که فرگی بر جای گذاشت، تداوم موفقیت های منچستریونایتد حتی در صورت عدم حضور اوست.
منچستریونایتد بدون تردید به کسب جام ها، قهرمانی ها و افتخارات ادامه خواهد داد، اما تضمین نمی کنیم، روزی تیمی همانند منجستریونایتد سال ۱۹۸۶، تبدیل به یکی از قول های اروپا شود.
فرگوسن تنها مربی تاریخ بود، که کاشت و برداشت!
بدرود مرد بزرگ که اگر بخواهم بنویسم، روز های زیادی باید وقت بگذارم برای بازگویی شخصیت تو، فوتبال به کنار!