در سال 1974زنی به نام ماریا ابرامویچ دست به یک ازمایش هنری خطرناک زد. در طی این ازمایش این شخص 6 ساعت بدون حرکت در مکانی می ایستاد و در میزی در نزدیکی خودش کاغذی گزاشته بود و روی ان نوشته بود : شما می توانید هر کاری می خواهی با من انجام دهید.
بر روی میز هفتاد نوع وسیله ی متنوع از گل و ماژیک تا چاغو و تفنگ پر و....... وجود داشت.
و در کنار این وسایل این متن به چشم می خورد:
راهکار:اینجا 72وسیله متفاوت وجود دارد که می توانید هر طور که دوست دارید روی من به کار برید.
تعهد: من برای مدت 6 ساعت مانند یک شی ثابت اینجا خواهم بود و مسیولیت هر نوع عواقبی را بر گردن می گیرم.
.......................................
در ساعت اول مردم همه مهربان بودن و به او گل میدادند و لبخند می زدند. اما هر چه زمان می گذشت رفتار مردم نیز فرق می کرد و خشونت امیز می شد.
یک نفر اون را چرخاند؛ یکی بازویش را بالا برد. دیگری به نقاط خصوصی بدنش دست زد مردی با تیغ ریش تراشی گردن او را مجروح کرد و مردی دیگر خار های گل را روی شکم ماریا کشید.
3 ساعت نشده بود که لباس هایش را با چاغو پاره کردند. در ساعت چهارم با هما چاقو بدنش را زخمی کردند. بار ها به او ازار جنسی خفیف رسید. ولی اون پای تعهدش بود.
حتی شخصی اسلحه را در دست او گزاشت و می خواست او را مجبور کند که خودکشی کند اما فرد دیگری مانع شد.
بالاخره پس از 6 ساعت او از حالت سکون خارج شد و دلیل انجام این ازمایش را گفت.
به گفته خودش این ازمایشی از رفتار انسان در زمانی است که محدودیت و قانون وجود ندارد و اگر مجازات و قوانین وجود نداشته باشد چه مقدار انسان ها بر اساس وجدان و چه مقدار بر اساس غرایزشان رفتار می کنند.
.....................................
اون وقت یه عده میگن ما خدایی رو که مردم رو از جهنم می ترسونه نمی پرستیم.