مسابقات لیگ برتر ایران جام خلیج فارس به نیم فصل اول خود رسیده، حال تیمهای مدعی قهرمانی و همچنین در خطر سقوط فرصتی را برای یارگیری و تجدید قوا جهت حضوری قویتر در ادامه مسابقات در اختیار دارند، نیم نگاهی کردهایم به نیمفصل و تیمهای لیگ برتری کشورمان.
پرسپولیس؛ با پنجرههای بسته هم میتوان نفس کشید!
بدون تردید تنها تیمی که بیصبرانه انتظار رسیدن نیم فصل و رهایی از چهار دیواری تنگ، تاریک و بدون پنجره محرومیت را میکشید، پرسپولیس بود. دوران سخت و طاقت فرسا به پایان آمده، اما همه از این سختیها لذت بردند از هواداران تا بازیکنان و کادر فنی؛ رسیدن به فینال لیگ قهرمانان آسیا، نتایج فوق العاده در روزگاری که به زور لیست بازیکنان این تیم تکمیل میشد و حضور مجدد در جمع مدعیان قهرمانی، این دوران را به فراموش نشدنیترین و پرافتخارترین تاریخ پرسپولیس تبدیل کرد. حال آنان که در این روزهای سخت سربلند بیرون آمدند چون آهن درآورده از آتش گداخته بسیار سرسخت و مقاوم بارآمدهاند که در بدترین شرایط نیز بوی قهرمانی میدهند. بازیکنان تازه وارد نیز مانند هوای تازه برای ریههای بینفسشان است تا از عنوان قهرمانی خود باری دیگر دفاع کنند و امسال به هدف نهایی خود قهرمانی در آسیا، که هر سال یک قدم به آن نزدیکتر شدهاند برسند. پرسپولیس نُو نوار شده در نیم فصل دوم در کنار دیگر تیمهای مدعی قهرمانی، رقابتی داغ و پرهیجان را نوید میدهد. پرفسور بیشک خوشحال از باز شدن پنجره نقل و انتقالاتی تیم، بدنبال رفع نقاط ضعف و کمبودهای خود به خصوص در خط حمله که دیگر زهردار و گلزن نشان نمیدهد و در رتبه پنجم خطوط حمله لیگ قرار گرفته برآید تا دیگر با نیمکتی خالی و دستهای بسته به جنگ رقبا نرود.
تراکتورسازی؛ پاریسنت ژرمن ایرانی، پول ضامن قهرمانی نیست!
خرداد ماه امسال بود که خبر واگذاری این تیم نگرانی هواداران پرشور وخوشحالی برخی تیمها از اینکه دیگر از شَر سرباز گیری این تیم در امان هستند، را در پی داشت تا محمدرضا زنوزی ثروتمند و مالک باشگاه گسترش فولاد تبریز پیشقدم شود و با فراموش کردن تیم اول خود به سمت تراکتورسازی باشگاه پرهوادار و محبوب تبریزی متمایل شود و با خریدن این تیم در فصل نقل و انتقالات هر چه بمب بود بترکاند و دست به خرید بازیکنان و مربی لاکچری بزند، تا رویای 38 ساله قهرمانی تراکتورسازی را تحقق بخشد. همه اهالی فوتبال از خریدهای آقای زنوزی ذوقزده بودند، حضور جان توشاک ولزی مربی سابق رئال مادرید، خبر از این میداد که آقای آبراموویچ ایرانی اهل گزاف گویی نیست و با توپ و جیب پُر آمده است. آنتونی استوکس، لی اروین، یوکیا سوگیتا(اولین بازیکن ژاپنی وارد شده به فوتبال ایران)، مسعود شجاعی، اشکان دژاگه، احسان حاج صفیلاکچریترین تراکتور تاریخ را تشکیل دادند، ولی برخلاف انتظارات حرکت سینوسی و نتایج نه چندان قابل قبول و حذف از جام حذفی باعث شد تا مرد ولزی قبل از اولین برف تبریز چمدانهایش را برای بازگشت به کشورش ببند. حضور محمد تقوی بازیکن سالهای پیشاستقلال در رأس کادر فنی این تیم جان تازهای به سرخهای تبریزی بخشید و به لطف خط حمله آتشین و مهاجمانی در کلاس جهانی چون استوکس ایرلندی و اروین اسکاتلندی سکوهای ورزشگاه یادگار امام تبریز هفته به هفته پُرتر شد. آنتونی استوکس که کماکان در رده دوم جدول گلزنان با 8 گل حضور دارد به همراه اروین 4 گله برای تمامی مدعیان کسب آقای گلی خط و نشان میکشیدند که اگر دوری و دلتنگی از خانواده آنان را از تراکتورسازی جدا نمیکرد آقای گل لیگ و کفش طلای لیگ هجدهم برای تراکتورسازان محفوظ بود. دومین خط حمله لیگ با جدایی دو مهاجم خوش قد و قامت خود دچار ضعف و ناتوانی شد تا در نیم فصل بازهم انتظار نامهای هیجان انگیزی چون قوچاننژاد و طارمی را داشته باشیم. تراکتورسازان که لیگ را بد آغاز کردند و با شکست در برابر فولاد قطبی بد به اتمام رساندند، به امید بازیابی خود و تقویت با خریدهای گرانقیمت مَرد میلیاردی فوتبال دیگر دوست ندارند لیگ را بد به پایان برسانند.
سپاهان - ژنرال؛ فرمول همیشگی قهرمانی
پس از کسب پنجمین قهرمانی در لیگ برتر به همراه حسین فرکی، زرد پوشان اصفهانی دچار افت فاحشی شدند و چند سالی را به دور از جمع مدعیان و آسیا سَر کردند تا مجددا در این فصل به سراغ ژنرال آبیها و پر افتخارترین مربی لیگ برتر که دو بار طعم شیرین قهرمانی را نیز با او تجربه کرده بودند، یعنی امیر قلعهنویی بروند. قلعهنویی که همیشه با خود تغییرات زیادی را ایجاد کرده و البته نشان داده که مربی پر هزینهای نیز به شمار میرود، در سپاهان نیز به روند هزینهبر بودن و جذب بازیکنان خاص و مورد علاقهاش ادامه داد، تا سپاهان را بار دیگر به اوج برگرداند. پیام نیازمند دروازهبان جوان و موفق فصل پیش پیکان، شهباززاده، بختیار رحمانی، مهدی کیانی، ایرانپوریان، کومان و کیروش استنلی از جمله خریدهای قلعه نویی بودند، که درخشش آنان به خصوص کیروش استنلی در خط حمله نشان داد در خرید بازیکن تبحر خاصی دارد. نسخه امیر برای سپاهان جواب داده و اکنون آنان بدون شکست بار دیگر خود را در جمع مدعیان کسب عنوان قهرمانی میبیند، که توانستند نیمی از این راه سخت را نیز هرچند به لطف تفاضل گل بهتر با موفقیت طی کنند و به قهرمانی نیم فصل برسند. همچنین بهترین خط حمله لیگ با 28 گل و آقای گلی لیگ (کیروش استنلی) با 9 گل را نیز به خود اختصاص دهند. تقویت سپاهان در نیم فصل، روند موفق گلزنی مهاجمان این تیم و حفظ شکست ناپذیریشان احتمالا میتواند ششمین قهرمانی زردپوشان را برای آنان به ارمغان آورد و قلعهنویی بیمیل نیست که در قهرمانی به همراه سپاهان هتتریک کند.
پدیده خراسان؛ پایان غم و غصههای فوتبال مشهد!
ابومسلم خراسان، پیام مشهد، مشکیپوشان و... تیمهایی که برای زنده نگه داشتن فوتبال مشهد خود را به آب و آتش زدند و خاکسترشان را نیز باد برد، اما دردهای فوتبال مشهد آرام نشد تا مشهدیها دیگر از داشتن تیم و فوتبال ناامید شوند؛ اما در ناامیدی بسی امید است.
پدیده، پدید آمد تا از مرگ فوتبال مشهد جلوگیری کند اما خود نیز دچار پدیده وارونگی شد ولی ماند جنگید با غول لیگ برتر و کسر امتیاز فیفا!
تا امسال پدیده به همراه پدیده مربیگری کشور یحیی گل محمدیکاری کند کارستان! حالا دیگر مشهدیها از فوتبال لذت میبرند و به سفیدی صبح سپیدی که شبهای سیاه زیادی را سپری کردند، رسیدهاند آنان به حق و با افتخار تنها به لحاظ تفاضل گل کمتر در رده دوم جدول هستند. با داشتن بیشترین برد (9) حتی بیشتر از قهرمان نیم فصل سپاهان اصفهان!
سومین خط حمله و دفاع لیگ نیز به آنان تعلق دارد تا شک و شبهات اتفاقی بودن رتبهشان در جدول لیگ برتر را نفی کنند. اکنون خیالشان نیز راحت است بدون بازیکن خارجی دیگر خطر کسر امتیاز نیز تهدیدشان نمیکند و میتوانند به داشتههایشان مطمئن باشند. بازیکنان جوانی چون یوسف بهزادی، محمد حسین مردمند، محمد و امین قاسمینژاد در کنار با تجربههایی چون رضا ناصحی، یونس شاکری و محمدرضا خلعت بری ترکیبی ایدهآل را برای گل محمدی پدید آورده تا در نیم فصل دوم نیز ثابت کنند پدیدگی آنان بیخود و بیجهت نبوده است.
استقلال تهران؛ آرام آرام حمله به کورس قهرمانی
چه فکر میکردیم، چه شد! جملهای است که قریب به یقین برای یک بار هم که شده در ذهن طرفداران استقلال نقش بسته، هوادارانی که به امید پایان دادن به سلطه سرخهای پایتخت بر فوتبال ایران در انتظار آغاز لیگ هجدهم بودند، اما زلزلهای چند صد ریشتری قبل از آغاز فصل جدید لیگ برتر فوتبال ایران کاخ آرزوهایشان را بر سرشان خراب کرد. رفتن رضا افتخاری مدیرعامل استقلالیها که تنها افتخارش انتصاب وینفرد شفر به عنوان سرمربی آبیهای تهرانی بود و آمدن آقای فتحی که مقدمش برای آنان خوش قدم نبود و بسیاری از بازیکنان با انتخاب لژیونر شدن راهی فرنگ شدند. اوضاع این تیم از حریف سنتی بدون پنجره و کنار مانده از فصل نقل و انتقالات نیز آشفتهتر بود، خریدهای شبانه و هر چند ساعت یکبار پندار توفیقی نیز نتوانست هواداران را بابت رفتن ستارههایی چون؛ امید ابراهیمی، نورافکن، مامه تیام، مجید حسینی و جپاروف راضی نگه دارد. تمام شوربختیهای دوستداران استقلال به نافرجامی در نگهداشتن و ناامید ظاهر شدن در نقل انتقالات خلاصه نمیشد، در یک تصمیم عجیب و غیر حرفهای آنان از بازی در سوپر جام در برابر پرسپولیس سر باز زدند، تا جناب فتحی به جای زمین فوتبال در دادگاه به دنبال جام سوپرکاپ باشد. اولین مجازات ناتوانی از حفظ ستارگان برای استقلال حذف از لیگ قهرمانان آسیا بود، لیگ برتر نیز با نتایج یک در میان و اعصاب خراب کن شروع شد، شفر نشان میداد، که مربی ابزاری است که به شدت به ستارههای رفته تیمش وابسته بود. جانشینان ستارهها بسیار کم فروغ بودنند و دریغ از یک چشمک! خریدهای خارجی نیز که به نظر میرسید در زمان دیدن فیلم بازیهای آنان برق رفته است، حتی خود شفر را نیز ناامید کرده بودند. نتایج ضعیف و کنار رفتن از جام حذفی شفر را در شرایط اولتیماتوم قرار داد تا درخشش جوانانی چون صیادمنش و سجاد آقایی، شناخت بیشتر شفر از بازیکنان و رسیدن به ترکیب ایده آل خود نجات بخش آبیپوشان شود و آنان را به کورس قهرمانی نزدیک کند. حال در 3 هفته پایانی با 3 پیروزی ارزشمند به تعطیلات نیم فصل رفتهاند، تا با رفع نقاط ضعف و جذب بازیکنان مدنظر خود رقیبی جدی برای تیمهای مدعی قهرمانی باشند. از طرفی هوادران هم خوشحال از فسخ قرارداد بازیکنانی چون الحاجی گرو و نیومایر امیدوار به جذب بازیکنان باکیفیت و کارآمدتری هستند.
پارسجنوبیجم؛ بندر نشینانی که میخواهند در خلیج فارس باشند!
پارس جنوبی جم که دومین سال حضور خود در سطح اول فوتبال ایران لیگ برتر را تجربه میکند، توانسته نمایندهای شایسته برای فوتبال بوشهر باشد و نتایج قابل قبولی را کسب کند. به خصوص در اولین فصل حضور خود در لیگ برتر که بسیار درخشان ظاهر شد و هفتههای زیادی را در صدر جدول به سر برد و تنها با بدشانسی دستشان از کسب سهمیه آسیا دور ماند. در این فصل نیز با وجود از دست دادن بازیکنان زیادی که جزوه ستارگان این تیم نیز به شمار میرفتند(علی دشتی، امید سینک، پور امینی، فرشاد محمدی، مهدی زبیدی و محسن فروزان) که مورد توجه دیگر تیمهای لیگ برتری قرار گرفتند، به روند خوب و متعادلشان ادامه دادند و با قرار گرفتن در رتبه ششم جدول در نیم فصل اول برای کسب سهمیه آسیا تلاش میکنند. آنان در خانه خود بسیار سرسخت و خوب میجنگند و تنها تراکتورسازان در این فصل موفق به شکست این تیم در جم شده است، اما قطعا مهدی تارتار سرمربی این تیم نیز به خوبی از سختی کار خود و تیمش در نیم فصل دوم آگاه است، جایی که صدای نفس تیمهای دیگر را پشت گوش خود احساس میکند. از آنجایی که فاصله تیم ششم تا یازدهم جدول تنها 3 امتیاز است و تیمهای فولاد با افشین قطبی، سایپای علی دایی و حتی پیکان و نساجی برای رسیدن به رتبههای بالای جدول و کسب سهمیه آسیا تلاش خواهند کرد. شاید مشکلات مالی این تیم در حالی که نامی را یدک میکشد که نیمی از اقتصاد کشور را تامین میکند، بسیار عجیب و حیرتآور است اما مربی و بازیکنان این تیم بارها از این موضوع گلایه کردهاند، که نگرانیهای زیادی را برای هواداران به وجود آورده است، با این حال قطع به یقین آن چه بیش از رسیدن به رتبههای بالای جدول و کسب سهمیه آسیا برای هواداران این تیم مهم خواهدبود ماندن و حضور در لیگ برتر است، به خصوص بوشهریهایی که حسابی چشمانشان از سقوط و ناپدید شدن از سطح اول فوتبال کشور ترسیده است.
فولاد خوزستان؛ آنها فقط یک امپراطور کم داشتند!
پرتساویترین تیم فصل قبل (لیگ هفدهم) که اگر کمی خوششانستر بود به رتبههای بالاتری از جدول و چه بسا کسب سهمیه آسیا نیز میرسید، تنها به رتبه هفتمی بسنده کردند و با حفظ سرمربی خود سیروس پور موسوی قدم به لیگ هجدهم نهادند، اما از همان ابتدا و قهر و آشتیهای پور موسوی مشخص بود، که او در این تیم دوام نخواهدآورد. ولی هیچ کس حضور 4 سرمربی در یک نیم فصل را حدس نمیزد.
شکست در هفته ششم برابر سایپا پایان کار فولاد و موسوی بود، تا ایلی استان دستیار رومانیایی او در این تیم به عنوان مربی موقت به کار خود ادامه دهد، ولی شوک رومانیایی نیز کارساز نبود و اوضاع را وخیمتر نمود تا از جام حذفی نیز کنار روند. استان رومانیایی نیز دچار سندرم 6 هفتگی مربیان این فصل فولاد شد و تنها با کسب 3 امتیاز جای خود را به دیگر نفر نیمکت اهوازیها عزیز فریسات داد، تا به عنوان سومین مربی نیم فصل فولاد هدایت قرمزهای اهواز را بر عهده بگیرد. پیروزی دراماتیک برابر پیکان، تساوی مقابل ذوب آهن نتایج فریسات با فولاد بود، اما هرگز مدیران فولاد را راضی به ادامه کار با او نکرد تا به دنبال سرمربی مطرحی برای نیمکت تیمشان باشند. درحالی که همه از میان گزینههای داخلی و چند نام خارجی به دنبال مربی فولاد میگشتند مدیران این تیم سوپرایز بزرگی برای هواداران این تیم داشتند و آن هم افشین قطبی امپراطور فوتبال ایران بود. تا پس از افتتاح فولاد آرهنای مدرن و زیبا حالا با یک مربی باکلاس و خوشتیپ، همه بگویند: آنان تنها یک امپراطور کم داشتند!
انتخاب قطبی به عنوان سرمربی هواداران را دچار هیجان و امیدی وصف ناپذیر کرده بود تا مراسمی باشکوه برای استقبال از او ترتیب دهند. امپراطور هم نیامده گل کاشت و در اولین دیدار خود در آخرین بازی فولاد در نیم فصل لیگ برابر تراکتورسازی آن هم در تبریز به پیروزی رسید، تا جشن سرخهای اهوازی تکمیل شود و تلخیهای نیم فصل را با شیرینی به پایان برسانند و در نیم فصل دوم برای تمام رقبا خط و نشان بکشند. بیشک باید از مدیران فولاد بابت انتخاب قطبی و هیجانی که به لیگ برتر بخشیدند تشکر کرد.
سایپا؛ مطمئن، ایمن، اما همیشه معمولی!
تیم فوتبال سایپا که مانند خودروهایش همیشه رتبههای میانی جدول را به خود اختصاص میدهد. با علی دایی بسیار موفق و درخشان نشان میدهد، یک قهرمانی و اکنون کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا دایی رو جزو مربیان محبوب سایپاییها قرار داده است. فصل جاری نیز اوضاع این تیم به همراه دایی قابل قبول بوده، حضور در مرحله نیمه نهایی جام حذفی کشور، قرار گرفتن در رتبه هفتم لیگ برتر در پایان نیم فصل و حضور در مرحله پلی آف لیگ قهرمانان آسیا، رضایت مدیران این تیم را به دنبال داشته است. سایپاییها در این فصل پس از 11 سال فرصت حضور در لیگ قهرمانان آسیا را به دست آوردهاند، البته باید برای صعود به مرحله گروهی دو بازی در پلی آف برابر پنجاب هند و الریان قطر انجام دهند و در صورت موفقیت به گروه B و تیمهای الوحده امارات، الاتحاد عربستان و لوکوموتیو ازبکستان بپیوندند.
تیم فوتبال سایپا که بین تهران و کرج در رفت و آمد بوده، از معدود تیمهای ایرانی است که به ندرت دچار بحرانهای مدیریتی و مالی میشود و همیشه روالی عادی و منطقی طی کرده تا با فراغ بال و آسوده به فوتبال پایه و پرورش بازیکنان با استعداد بپردازد، که اتفاقا در این کار نیز بسیار موفق بوده و بازیکنان زیادی را به فوتبال کشور معرفی کرده است بازیکنانی چون؛ داریوش یزدانی، مهدی امیرآبادی، حسین کاظمی، ابراهیم صادقی و علی قلیزاده و مهدی ترابی نام برد. چرخه بازیکن سازی که کماکان ادامه دارد و بازیکنان جوانی چون؛ اللهیار صیادمنش، طاها شریعتی، علی شجاعی و سعید لطفی زاده را به فوتبال کشور معرفی نموده که در تیمهای پایه سایپا رشد کردهاند.
حضور در سه گانه، لیگ،جام حذفی و آسیا بالطبع کار را برای سایپا بسیار سخت خواهدکرد، به خصوص اینکه ستاره و کاپیتان آنان نیز در نیم فصل به پرسپولیس خواهد رفت. آمار بسیار ضعیف خط دفاعی این تیم با 17 گل خورده و از طرفی عدم موفقیت در امر گلزنی توسط مهاجمان دایی و مدیران این باشگاه را وا میدارد که در نقل و انتقالات نیم فصل پرکار باشند و به تقویت تیم خود بپردازند.
پیکان تهران؛ ناکام همیشگی در گذر از پیچ و خمهای لیگ
دیگر نماینده خودرو سازان در لیگ برتر با قدمتی بیش از نیم قرن در فوتبال کشورمان که البته اکنون همه آنها را با موفقیتهایشان در رشته والیبال میشناسند. پیکان سواران که در 14 دوره لیگ برتر حضور داشتهاند و بهترین مقام آنان کسب عنوان پنجمی است، همیشه در پیچ و خمهای جدول از سبقت جا ماندهاند و در 4 دوره نیز به دره لیگهای پایینتر سقوط کردهاند و مجددا به لیگ برتر بازگشتهاند. آنان در دوفصل قبل بعد صعود در سال 95 به رتبه ششمی جدول اکتفا کرده بودند و در فصل جاری نیز بازهم پس از گذشت نیم فصل مسابقات توانستهاند خود را در میانههای جدول نگه دارند و از منطقه خطر در امان باشند. جلالی که فصل سوم خود به همراه پیکان را در لیگ تجربه میکرد، با تغییرات زیادی در ترکیب خود قدم به لیگ هجدهم نهادند. آنان که در فصل نقل و انتقالات پرکار بودند با از دست دادن دو دروازبان خود رحمان احمدی و پیام نیازمند، اقدام به جذب وحید شیخ ویسی کردند، که او نیز در نیک فصل اول نتوانست انتظارات را آنچنان برآورده کند و جانشین شایستهای برای پیام نیازمند باشد. همچنین عدم موفقیت محمد قاضی، عیسی ال کثیر و سامان نریمان جهان که در این فصل به پیکان اضافه شده بودند بازهم از بدشانسی آنان در فصل نقل و انتقالات را نشان میداد. از طرفی جای خالی بازیکنانی چون؛ محمد صادق بارانی، مرتضی آقاخان و حتی بازیکن خارجی این تیم افرانگ داغه نیر در ترکیب پبکانیها به شدت احساس میشد. در پنج هفته پایانی نیم فصل با پنج شکست پیاپی طاقت مدیران این تیم تاق شد و تصمیم به برکناری مجید جلالی گرفتند. حال در آغاز فصل نقل و انتقالات خبر حضور جواد نکونام در ابن باشگاه به عنوان سرمربی پیکانیها به اولین بمب نقل و انتقالات بدل شد. به امید اینکه سرمربی جوان و آینده دار فوتبالمان بتواند با تغییرات خود آنان را جهت گذر از پیچ و خمهای سخت لیگ در نیم فصل دوم آماده کند.
نساجی مازندران؛ تحقق رویای دیرینه
بیتردید نساجیچیها آنقدر در لذت رسیدن به رویای چند ساله خود غرق هستند که به هیج وجه دیگر درگیر نتایج و رتبه جدول نیستند، هرچند که در نیم فصل اول نیز نتایج ضعیفی دریافت نکردند. تیمی ریشهدار با هوادارانی دوآتیشه که از بلندترین دیوارها و سدها نیز میگذرند تا بازی تیمشان را ببینند. آنان بیشک بعد از گذر یک نیمفصل هیجان و لذت از حضور در لیگ برتر، حال با به خود آمدن به دنبال رسیدن به هدف خود که ماندن در لیگ برتر است بیندیشند. بیخبر از بازی تقدیر که بهترین نتیجه آنان در تهران در برابر پیکان به قیمت از دست دادن سرمربی تیمشان تمام خواهد شد و مدیران تیم تهرانی با اخراج جلالی به سراغ مربی آنان جواد نکونام خواهند آمد. تا ببرهای مازندران قبل از آغاز تیم فصل دوم دچار چالشی بزرگ شوند و هواداران خوشحال به هوادارانی پر استرس و نگران تبدیل شوند. مطمئنا رفتن نکونام اوضاع این تیم را تحت شعاع قرار خواهدداد و تعلل و از دست رفتن زمان در انتخاب سرمربی جدید نساجیچیها را در جذب بازیکنان مدنظر جهت رفع نقاط خود دچار مشکل میکند. آیا تنها دلخوشیهای سرخ پوشان قایم شهری به یک نیم فصل ختم میشود یا آنان همچنان در لیگ برتر حضور داشت و هیجان فراون خود را به لیگ برتر نیز انتقال خواهند داد.
صنعت نفت آبادان؛ نه قرمز نه آبی فقط زرد طلایی
اسم آبادان که میآید؛ بعد از عینک ریبَن، به سرعت نام نفت، فوتبال و برزیل در ذهنمان نقش میبندد، که با قرار دادن این سه کلمه در کنار هم به صنعت نفت آبادان، برزیل ایران میرسیم. شهری که در آن قرمز و آبی معنا ندارد و فقط زرد طلایی تنها رنگ محبوب آنان است. با ستارگانی که هر کدامشان برای روشن کردن یه آسمان تاریک کافیست؛ مرحوم دهداری،مرحوم سالیا، برادران مظلومی، ابراهیم قاسمپور، برزگری، بهنام سراج، هاشمینسب، عابدزاده ومسعود شجاعی تنها بخش کوچکی از ستارگان این کهکشان بیانتهاست. تیمی با قدمت 100 ساله که تنها در 18 دوره لیگ برتر حضور داشته و فصل قبل با قرار گرفتن در رتبه هشتم جدول به بهترین عنوان خود در این مسابقات نیز رسید. زرد پوشان آبادانی که برای اولین بار است که در سه دوره متوالی لیگ برتر حضور دارند، این بار با مربی پرتغالی خود پائولو سرجیو دوست ندارند بازهم آسانسوری وار میان لیگ یک و برتر در رفت و آمد باشند و نشان دهند، که بیجهت به برزیل ایران معروف نشدهاند. حال بعد از تداوم حضور در لیگ برتر میتوانند به دنبال رسیدن به ردههای بالای جدول باشند اما کارشان بسیار سخت است، تیمی که در لیگ سخت به پیروزی میرسد و در خط حمله به شدت نیاز به تقویت دارد البته نکته امیدوار کننده باختهای کم این تیم و آمار قابل قبول خط دفاعیشان است. نفتیهای آبادان که هواداران متعصبشان دلگرمی اصلی آنان محسوب میشود در جام حذفی نیز میتوانستد از راهی کوتاهتر به کسب جام و حضور در آسیا برسند که در مرحله یکچهارم با شکست در مقابل سایپا حذف شدند،هر چند که در آخرین بازی نیم فصل موفق به انتقام از این تیم شدند تا با روحیهای مناسب به تعطیلات نیمفصل بروند تا با شروع نیم فصل دوم برای کسب سهمیه آسیا تلاش کنند.
نفت مسجدسلیمان؛ شیران زاگرس از شهر اولینها میآیند!
نماینده شهر اولینها دومین فصل حضور خود در لیگ برتر را تجربه میکند. مانند شهرشان که از تمام سهم نفت و گازش، تنها دود و آلودگی فلرهای روشن و بوی گاز است، تیم فوتبالشان نیز فقط نام نفت را یدک میکشد ولی همیشه در دخل و خرجشان ماندهاند. 4 سال پیش وقتی برای اولین بار شهر اولینها صاحب نماینده در لیگ برتر شد، با کلی ذوق و شوق پای به لیگ گذاشتند اما خیلی زود مشکلات مالی در پی عدم تیم داری وزرات نفت گریبانشان را گرفت تا خیلی زود و در همان اولین حضور با نتایجی بسیار ضعیف دوباره به لیگ یک سقوط کنند، تا برای بازگشت مجدد 3 سال انتظار کشند. بازهم لیگ برتر و بازهم مشکلاتی که دست از سر شیران زاگرس برنمیدارند، نامعلوم بودن وضعیت مدیریت و شرایط مالی این تیم باعث رفتن محمود فکری که تیم را به لیگ برتر رسانده بود شد، تا عبدالله ویسی که سابقه قهرمانی در لیگ را نیز دارد جایگزین او شود. ولی ویسی نیز تنها 5 هفته در مسجدسلیمان دوام آورد تا با زور یا رضایت استعفا دهد و شهر اولینها را ترک کند."نفت" گویی تنها برای عذاب آنان آفریده شده! آن از نفت سیاه و این هم از فوتبالش، اوضاع بر وفق مردا هواداران نبود اما آنان همچنان پرشور و باهیجان فریاد میزدند؛
مال خومونه مسجدسلیمون، تیم خومونه مسجدسلیمان
با رفتن ویسی، مدیران این تیم به سراغ علیرضا مرزبان رفتند، تا به فارسی سخت بتواند شرایط آنان را بهبود ببخشد. حضور مرزبان تاثیرگذار بود و توانست نفت را در لیگ سر و سامان دهد، آنان که تا هفته 10 ام تنها پنج امتیاز کسب کرده بودند، در پنج هفته پایانی موفق به کسب 11 امتیاز شدند تا نیم فصل را به دور از منطقه خطر به اتمام برساند، نکته جالب در مورد این تیم اینکه نفتیها در سال اول خود در کل لیگ به 3 پیروزی رسیده بودند و حالا در نیم فصل سه برد دارند که آماری امیدوار کننده است. دومین خط حمله ضعیف لیگ نیز به آنان تعلق دارد و معضل گلزنی به بزرگترین مشکل تیم مرزبان تبدیل شده که تنها یک نیم فصل برای رفع این ایراد اساسی فرصت دارند تا مجددا در همان سال اول آمدنشان به لیگ باز هم سقوط نکنند.