من نمیخوام اسم فیلمو بگم و معرفی کنم . اصلنم توصیه ای به دیدنش نمیکنم
اونایی که میدونن در مورد چه فیلمی صحبت میکنم قطعا نظرات متفاوتی در مورد فیلم دارن
بعضیا میگن همینکه تونسته حس انزجار رو انتقال بده معلومه به خوبی کارشو انجام داده و بعضیا که اصلا اینو هنر نمیدونن و مثل خودم کثافت کاری میدونن فیلمو
من خیلی کوتاه بگم . اینکه ما بخوایم با جلوه های کثیف و حال بهم زن و مشمعز کننده و آزار دهنده حس رو منتقل کنیم هنر نیست که هیچ بلکه هیچ زحمتی هم نداره . منم میتونم با کثافت کاری فیلمی بسازم که بیننده تا عمر داره یادش نره . این هنر نیست بقران
حالا اصل مطلبو میگم تا خود کسایی که موافق فیلم هستن احتمالا قانع بشن . من این فیلمو اصلاحش میکنم تا ببینید درست میگم یا نه ؟ اگر پازولینی کثیف قصدش ایجاد حس درون ما هستش نباید با کثیفتر کردن صحنه ها این حسو در من ایجاد کنه . اصلا نیازی نیست که به وضوح کثافت کاری و خشونت رو به من نشون بده . بلکه باید حس درد و تحقیر و انزجار درونی انسانهایی که تحت شکنجه واقع میشن رو به تصویر بکشه تا اون حس به من انتقال پیدا کنه . اصلا نیازی نیست صحنه رو نشون بده بلکه حس رو باید نشون بده . اون موقع میشه هنر . شما فیلم فریادها و نجواهای استاد برگمان رو ببینید . به مراتب احساس درد بیشتر به مخاطب منتقل میشه . ولی نه با صحنه های از بیرون آوردن چشم و .... . تو فریادها و نجواها ما اصلا موضع درد رو نمیبینیم ( یعنی نه جراحتی میبینیم نه خونی نه خشونتی که باعث درد بشه ) اصلا موضع درد درونیه ولی احساسه که بیرونیه و منتقل میشه . زنه مریضه افتاده رو تخت . ی دفعه بخاطر دردی که در رحمش وجود داره میپره و فریاد میکشه اونم نه به شکلی آزار دهنده و اگزجره بلکه کاملا واقعی و طبیعی . بعد از اون کسایی که کنارش هستن میرن سمتشو بغلش میکنن . یکم آروم میشه و دوباره یک دفعه یک فریاد دیگه میکشه که مشخص میشه دوباره درد میاد سراغش . حتی قرارگیری و زاویه دوربین . کاتها . چرخش دوربین . بازی بازیگرها . همه چیز کمک میکنه به انتقال این حس . و بعد از اون میرسیم به این دیالوگ شاهکار که وقتی داره درد میکشه با حسی فوق العاده فریاد میزنه : یعنی کسی نیست که کمکم کنه ( خوبم کنه ) ؟ که همون لحظه دوربین میچرخه و میره رو صورت خواهره که خواهره ناامیدانه دستشو میزاره رو صورتش و دقیقا همون حس درد رو تو چهره خواهره هم میشه دید . درد از ناتوانی ای که در کمک به خواهرش داره . و دردی که از درد کشیدن خواهرش میکشه . یعنی مقایسه این سکانس با لجنزار پازولینی یک توهین احمقانه به شاهکار برگمان هستش ولی من فقط خواستم نشون بدم هنر یعنی چه . بخدا حاضرم هر دوی این سکانسها رو هم بزارم جلوی ببیننده و ببینم از کدومش بیشتر احساسشو بر می انگیزه . از صحنه چشم دراورده خشونت بار و کثیف . یا کندن پوست سر یا سوزاندن قربانیها با شمع تو فیلم پازولینی . یا صحنه دردناک شاهکار برگمان . قطعا تو فیلم اول بیننده فقط احساس تهوع و انزجار پیدا میکنه هیچ حسی از درد منتقل نمیشه . تو صحنه های کثیف که توضیحشون نمیدم هم همینطور . ما هیچ حسی از تحقیر نداریم حس انزجار و نفرت داریم نسبت به صحنها ولی حس انزجار شکنجه شونده رو درک نمیکنیم . این هنره واقعا ؟ این بی ناموس پازولینی من نمیدونم چه درکی از سینما داشته آخه . واقعا یک تجسمی از شیطانه این آدم
کاش کسایی که ازین فیلم دفاع میکنن فقط چند تا فیلم درست حسابی میدیدن تا بفهمن هنر چیه بعد اسم این لجنزارو بزارن شاهکار
فیلم میخواد بیننده رو هم شکنجه بده تا اینجوری حس شکنجه رو درک کنه . این که هنر نیست جناب پازولینی . هنر اینه که ما حس رو از حس شکنجه شونده بگیریم . مثلا شما میای مدفوع رو به تصویر میکشی که حال بیننده رو بهم بزنی تا حس رو بهتر درک کنه . این شیوه خیلیییی کثیفه برای القای احساس . هنر اینه که اون کسی که داره شکنجه میشه حس رو به من بده . حس درد . حس تحقیر . حس انزجار . هر حسی که داره رو اون بی ناموسی که داره شکنجه میشه به من بده نه توی کارگردان با کثافت کاریات . مثال فیلم برگمان برای همینه . فیلم حسو به من منتقل میکنه فقط . شکنجم نمیده که خودم حس پیدا کنم . نمیاد آلت دردو نشون بده . نمیاد زنه رو تیکه تیکه کنه که من درد رو حس کنم . بلکه با حسی که زنه از درد داره من احساسش رو درک میکنم .
((((((((((( تازه از همه این حرفا مهمتر ( که گفتم شیوه و روش انتقال احساس غلط هستش ) اینه که اصلا حس اشتباه به بیننده انتقال پیدا میکنه . قصد فیلم مگه انتقال احساس درد و رنج و حقارت نیست ؟ کسی موقع دیدن فیلم چنین احساساتی پیدا کرد ؟ بجز حس تهوع و انزجار از کثافت بازیها حس دیگه ای هم پیدا کردید آیا ؟ قطعا نه . چون شیوه اشتباهه . احمقانس . هر چیزی اصول و چارچوب خاصشو داره )))))))))))***
اینجور کارگردانا به نظر من پست و ذلیلن . نمیتونن با هنر حس رو منتقل کنن میان با شکنجه کردن بیننده حس رو بیان میکنن . مثل مداحایی که هنر اینو ندارن بیان به طرز درستی بگن مثلا امام حسین حق بوده . میان شنونده رو شکنجه میکنن تا حس رو منتقل کنن و بگن چنین ظلمایی شد در حقش برا همین حق بوده . یعنی هم شیوه اشتباهه و حال بهم زن . هم مفهوم به درستی نمیرسه به آدم ( البته من خودم مذهبی نیستمو کاری به اینچیزا ندارم . ولی بهترین مثالی بود که به ذهنم رسید )