سیدلاو نمایش مسی را معرکه خوانده، گل های او را اسولوموشن از یک فیلم هنری دانسته اما صحنه ای کاملا زنده،نه از قبل فیلم برداری شده و نه تدوین..
طرفداران رئال بتیس فکرش را هم نمی کردند در چنین مخمصه ای قرار بگیرند، آن ها می دانستند با وجود مسی درصد بردشان به اندازه تعداد انگشت های دست شان است اما تصور نمی کردند شاهد چنین گل هایی باشند، آن ها هرگز نفس هایشان در سینه حبس نشده بود. ضربان قلب شان غیرطبیعی نشده بود. آن ها هرگز با یک دیگر خدای من نمی گفتند، اما آن شب در خانه خودشان آه کشیدند و برای ستایش از مسی همگی بلند شده و تشویقش کردند..
همه کار را تمام شده می دانستند، یک برتری دیگر با نوشدارو والورده و درخشش مسی، فقط پنج دقیقه مانده بود که مسی آن ضربه را زد. باید گفت توپ را نوازش کرده و با ملایمت به پرواز در آورده. توپ به تیر ساییده شده و به تور دروازه چسبیده. مدافعان بتیس صورتشان را در دستانشان فرو کردند، لوپز سنگربان بتیسی ها برای بار چهارم تسلیم شده و چشمانش از حلقه بیرون زده. او به مدافعانش می گفت؛ "دیدید چی شد.؟" دوستان مسی به سوی او دویدند، سوآرز حیرت زده و آلبا از مسی پرسیده است " چی کار کردی" تمامی دوربین ها به آن نقطه خیره شده و همه لب خوانی می کردند که بازیکنان چگونه از گل مسی شگفت زده شدند و جویای چگونگی آن ضربه خارق العاده اند..
لیونل بعد از سه ویا، این بار هم مقابل بتیس هتریک کرده است و هر دو تیم بزرگ آندولوس را با زانو در آورده. طرفداران بتیس می گفتند کاری از دست شان بر نمی آمد مگر اینکه بلند می شدند و برای او دست می زدند. مربی آن ها معتقد بود که این شکست تلخ نیست، زیرا آن ها مقابل بهترین بازیکن تاریخ قرار گرفته اند و مقابلش تعظیم کردند..
خورخه والدانو جمله معروفی از مسی دارد که می گوید، او هر روز مارادوناست در صورتی که خود دیگو این چنین نبوده است.
با این حال همه چی در آن بازی تمام شد. بازیکنان بارسلونا و طرفدارانشان به سه گانه رویایی دل بسته اند زیرا مسی را در اختیار دارند. اما سخت در اشتباه اند زیرا با مسی نباید به سه گانه دل بست، بلکه باید با او به فتح هفت آسمان چشم دوخت. فقط هفت آسمان...
نویسنده؛ ابوالفضل کریم آبادی