دیروز تقیبا ساعت 5 واینا بود که از تمرین برمیگشتم که تو کوچه چندتا از دوستامو دیدم و گقتم قبل اینکه برم خونه چند دقیقه با اینا صحبت کنم خلاصه داشتیم صحبت میکردیم و بچه محله ما فوتبالشون رو تموم کرده بودن و کم کم میخواستن برن خونشون، توپ زیر پای من بود که یه نفر از کنار ما رد میشد تا بره مغازه منم خواستم ازش یه لایی از دور بزنم توپو انداختم ولی لایی نرفت و توپو گرفتن.
چند حرکت تکنیکی و اینا زد و متوجه شدیم که این زبونش فارس هستش بعد پرسیدیم داداش چه خوب بازی میکنی بازیکن یه تیمی هستی؟؟ گفت من بازیکن پارس جنوبی ام گفتیم نه بابا باور نمیکنیم گفت چرا اسمم واحد بخشی هست تو اینترنت بزنی میاد من تو نساجی و راه آهن بازیکردم و تو تیم میلی امید با سعید عزت الهی هم تیمی بودم.
گفت که من اصالتا اهل مشگین شهر هستم و خونه خواهرم همینجا همسایه شماست.
خلاصه ما باور کردیم و گفتم بیا یه دست فوتبال بازی کنیم گفت باشه بعد سه تا از بازیکنای قوی محلمون رو جمع کرد و یه بازی کردیم که مارو 3-1 برد :|
خلاصه یه اطر خوب شد واسه ما چندتا هم باهاش عکس گرفتیم و رفت. واسه آدم عجیب میاد که یه بازیکن لیگ برتری تو یه شهر کوچیک ( مشگین شهر) بطور تصادفی بیاد.
شاید اگه اون توپو نمی انداختم اصلا متوجه ش نمیشدیم :)
و انگارم که امروز به تیم دعوت نشده.
اونقدر بازیکن بزرگ نیست ولی خلاصه بازیکن لیگ برتره :))