گیگز: سلام خاویر. آیا از جام جهانی تا به الان لذت برده ای؟ به عنوان بازیکنی که بیشترین بازی ملی در تاریخ آرژانتین را دارد باید به خودت افتخار کنی که تیمت را در فینال جام جهانی می بینی.
زانتی: فوق العاده است! مخصوصا برای آرژانتین. بهترین ها را برای بازیکنان تیم از جمله رودریگو، ریکی آلوارز و هوگو در روز یکشنبه آرزو می کنم. حال خودت چطور است؟ در جام جهانی کدام تیم بیشتر تو را تحت تاثیر قرار داده است؟
گیگز: من هم خوب هستم ممنونم! باید به تیم هایی مثل کاستاریکا و کلمبیا احترام بگذاریم، آن ها در بزرگترین رویداد فوتبالی عملکرد فوق العاده ای داشتند. خاویر، آیا از این که دیگر در تمرینات پیش فصل حاضر نیستی خوشحالی یا دلت برای آن تنگ شده است؟
زانتی: الان وقت بیشتری برای صرف کردن با خانواده ام دارم و از این بابت خوشحالم، اما هر زمانی که موقعیت آن فراهم شود در زمین حاضر خواهم شد و فوتبال بازی خواهم کرد.
گیگز: اما من مطمئن نیستم که آیا دلم برای تمرینات تنگ می شود یا نه! اگرچه اعتراف می کنم همواره سر و صدا و همهمه ی بازگشت به تمرینات را دوست داشته ام. بازی نکردن عجیب خواهد بود اما برای شغل جدیدم بسیار هیجان زده ام. تو در حال حاضر نایب رئیس اینتر هستی و این چالش بزرگی است.
زانتی: بسیار عجیب است، با این حال چیزی که انتظارم را دارد چالش بزرگی برای من است. مهمترین چیز برایم باقی ماندن در خانواده اینتر بود. تو هم چالش بزرگی را پیش رو داری، به عنوان مربی در کنار لوییز فن خالی که جام جهانی فوق العاده ای داشت.
گیگز: نمی توانم برای شروع بیش از این صبر کنم. هنوز در سال های ابتدایی مربی گریم هستم پس کار با فن خال موقعیت فوق العاده ای برای من است. همانطور که می دانی، هر دویمان در این تابستان بازنشست شدیم. چقدر این تصمیم برای تو سخت بود؟ من مدت زمان زیادی به این موضوع فکر کردم...
زانتی: من می دانستم که دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد. خوش شانس بودم که تا 40 سالگی بازی کردم و پس پشیمانی برایم وجود ندارد. برای من جالب خواهد بود که بدانم که رایان، اگر فوتبالیست نمیشدی چه کاری در این سال ها انجام می دادی؟
گیگز: این سوال بسیار از من صورت می گیرد. قطعا فعالیتی مرتبط با ورزش انجام می دادم! احتمالا گلف. واکنشی که هواداران بعد از بازنشستگیم با من داشتند باور نکردنی بود. احتمالا تو هم در اینتر چنین چیزی را تجربه کرده ای.
زانتی: هواداران اینتر در طول دوران بازیم عشقشان را به من نشان داند. من نمی توانم به اندازه کافی از حمایت آن تشکر کنم. آیا برای تو زمان هایی وجود داشت که هواداران پشتت بایستند؟
گیگز: خب... این اتفاق بار ها در الدترافورد برایم افتاده است. وقتی در فصل 99 سه گانه را گرفتیم، 1-0 مقابل تاتنهام عقب اقتادیم، اما هوادارانمان فوق العاده بودند. می توانستی کمکشان را از سکو ها به طور کامل ببینی. ما آن بازی را 2-1 برنده شدیم و من هرگز آن را فراموش نمی کنم.
زانتی: مردم از من درباره بهترین لحظه بازیگریم می پرسند اما سخت است که آن را انتخاب کنم. آیا تو چنین لحظه ای را داری؟
گیگز: بسیار زیاد است! اما احتمالا باید بالا بردن جام لیگ قهرمانان اروپا در بارسلونای 1999 باشد. برای تو چطور؟
زانتی: برای من هم سخت است اما همانند تو، زمانی بود که چمپیونز لیگ را در مادرید برنده شدیم.
گیگز: اگر می توانستی یکی از بازی ها را دوباره بازی کنی، کدام بازی را انتخاب می کردی؟
زانتی: فینال جام یوفا مقابل لاتزیو در سال 98، دوست دارم تنها یک بار دیگر آن همه احساسات را حس کنم. اگر بخواهم چنین سوالی را از تو بپرسم، شرط می بندم که جوابت فینال مقابل بایرن در سال 99 باشد!
گیگز: قطعا! اگر چه دوست دارم تنها 5 دقیقه پایانی آن را دوباره بازی کنم. بردن سه گانه در 99 فوق العاده بود. وقتی تو در سال 2010 سه گانه را بردی چه حسی داشتی؟
زانتی: آن یک سال فراموش نشدنی برای هواداران اینتر بود. ما سه گانه را بردیم و بعد از آن 2 جام دیگر به دست آوردیم و مجموعا 5 جام بردیم. خب رایان، تو با بازیکنان زیادی همبازی بوده ای. با کدام یک رابطه بهتری داشته ای؟
گیگز: خاویر تو من را در موقعیت سختی قرار دادی! باید بگویم نیکی بات، گری و فیل نویل، پائول اسکولز و دیوید بکام. در سال 99 در مرحله ¼ نهایی مقابل شما بازی کردیم و بازی های سختی بود. یادت می آید؟
زانتی: البته! حتی دوئل دو نفرمان را هم به یاد دارم. تو یکی از سخت ترین حریفانی بودی که تا به حال با آن روبرو شده ام. مشتقانه منتظرم که در تابستان در آمریکا تو را ملاقات کنم و باعث ناراحتی است که نمی توانیم در مقابل یکدیگر بازی کنیم!
گیگز: می دانم! اما فکر می کنم اگر چنین اتفاقی می افتاد باید گارد صورت می پوشیدم... هنوز اون ضربه آرنجی که به من زدی را فراموش نکرده ام! هاها، به زودی می بینمت!
زانتی: هاها! از آن بابت عذر می خواهم. من هم به شدت منتظر آن هستم. این پیراهن را می بینی؟ این برای تو است.
گیگز: بسیار ممنوم. من هم برای تو پیراهنی را آماده کرده ام. در آمریکا آن را به تو خواهم داد. در واشنگتن می بینمت!