دههی آخر ماه مبارک رمضان همزمان شده با یکی از حساسترین هفتهها در تاریخ کوتاه مدت یوونتوس. تا کمتر از یک هفته دیگر فینال لیگ قهرمانان و فینال لیگ اروپا برگزار میشوند و سپس نامی که مدت هاست بر سر آن جنگ است مشخص خواهد شد.
صحبتهای پاراتیچی کاملا واضح اما قابل پیشبینی بود. «هیچ ارتباطی با گواردیولا نداشتیم و هیچگاه به او فکر نکردیم.» به شفافترین شکل ممکن پاسخ شایعات را داد اما اگر از خودتان بپرسید که به فرض محال واقعا قرار بود پپ مربی یوونتوس شود، آیا پاراتیچی در یک فلش اینترویو آن را اعلام میکرد؟ تنها صحبت شفاف و قابل استناد پاراتیچی این بود: « به خاطر احترام به همه، تا پایان تمام شدن همه رقابت ها صبر خواهیم کرد.» احترام به مربیان و باشگاه هایی که در فینال لیگ اروپا و لیگ قهرمانان بازی دارند یعنی یوونتوس تا پیش از این دو فینال کاری نخواهد کرد.
مربیانی که سرگرم این دو بازی هستند، اونای امری، یورگن کلوپ، مائوریتسیو ساری و مائوریتزیو پوچتینو هستند. با توجه به شرایط میتوان مطمئن کسی به امری و کلوپ کاری ندارد و آنها در تیمشان خواهند ماند. اما دو مرد دیگری که یوونتوس به آنها احترام می گذارد و صحبتی نمیکند ساری و پوچتینو هستند. کسانی که با این حرف پاراتیچی میتوانند گزینه یوونتوس برای نیمکت باشند یا ... شاید گزینه نشستن روی صندلی کسی که به یوونتوس می آید.
این 10 روز همه چیز را مشخص خواهد کرد. 10 روزی که بسیار داغ خواهد بود. در این مدت کونته به اینتر خواهد رفت. انسانی سیاه و سفید که قرار است حالا همه چیزش را برای آبی و مشکی بدهد. کونته ترسناک است، سلطه یوونتوس در ایتالیا دیر یا زود تمام خواهد شد و حالا ترس هوادارن یوونتوس این است که این پایان به دست مردی از جنس خودشان باشد، مردی که این سلطه را شروع کرد و پایههایش را محکم کرد و بنزینی که در باکش ریخت تا چند سال بعد از خودش هم ماند. پایان این سلطه اجتناب ناپذیر است اما زیبا نیست اگر این اتتفاق به دست کونته بیفتد.
بودن کونته در اینتر افتضاح است. دیدن فشار دادن نشان اینتر که روی کت او نقش بسته زیر ضلع شمالی سن سیرو در مقابل هوادارن افراطی اینتر افتضاح است. دیدن بالا و پایین پریدن های دیوانهوار او، این برای برای موفقیت اینتر دیوانه، دیدن غرش های شیرانه اش برای موفقیت اینتر افتضاح است. این افتضاح بزرگتر هم می شود اگر نامی اشتباه روی نیمکت یوونتوس بنشیند. کونته که قراردادش با اینتر را امضا کند، این روزهای معماگونه و پر تنش یوونتوس سخت تر هم خواهد شد.
رسانه ها از 2 نام برای نیمکت یوونتوس صحبت می کنند. مائوریتسیو ساری و پپ گواردیولا.
در سمتی دی مارزیو، گواردالا، بونان، آلسیاتو، کارسا، رومانو از اسکای؛ ساباتینی، ریموندی، بارگیجیا از مدیاست؛ ونراتو از رای، کریشیتیلو و پدولا از اسپورت ایتالیا، تمامی دفتر دستک توتو اسپورت، کوریره دلو اسپورت و گاتزتا دلا اسپورت، گل و سایت های انگلیسی و اسپانیایی از آمدن ساری به یوونتوس می گویند. در سمت دیگر این نبرد، لوکا مومبلانو، رادیو اسپورتیوا و آژانس خبرنگاران ایتالیا به علاوه چند جوان بیکار و علاف در فیسبوک و توییتر از گواردیولا می گویند. صحنه زیبایی است. 3 خبرنگار نصف و نیمه در مقابل کل خبرنگارن دنیا. انسان عاقل حرف کدام را باور میکند؟
دو قطبی پپ و ساری می تواند زمانی تنش بیشتری در جامعه هواداران یوونتوس بیافریند که آنتونیو کونته هم با لباس سیاه و آبی اینتر عکس بگیرد.
در یک سو ساری است. مربی ای که یک بار به خاطر شوت کج شده ی زاتزا قهرمانی را به یوونتوس باخت، یک بار هم در هتل. بازی مالکانه، پاس های کوتاه، ترکیب ثابت و بدون تغییر، دفاع یک لایه که بیشتر از دفاع خط ابتدایی حمله است، فصل بدون مصدومیت و کلی مسئله دیگر که همه تحت تاثیر مدیریت ضعیفش قرار میگیرد. او در فصلی که شعار «فااک ساری-بال» بلندترین آواز استمفوردبریج بود در رقابتیترین فصل تاریخ انگلستان با ترکیبی نه چندان قوی سوم شد و به فینال لیگ اروپا هم رسید.
همه حرفهای بالا صحیح ولی در سبک ساری، بهترین گزینه گواردیولاست. معنایی ندارد که یوونتوس بهترین را رها کند. اگر سبک فوتبال مالکانه قرار است استفاده شود، حداقل بهترین گزینه باید جذب شود. کسی که بهترین بازی چند دهه اخیر را به نمایش گذاشته است، کسی که عناوین مختلف قهرمانی را برده است. کسی که قادر است انقلاب کند، بسازد، تازه کند.
هفته افتضاحی خواهد بود. سپرها و شمشیرها را آماده کنید، یک گوشه لم بدهید و لذت ببرید زیرا هر اتفاقی بیفتد دیگر آلگری پدرسوخته روی نیمکت یوونتوس نخواهد بود.