ماشین کشتار #هیتلر و طغیان سیاسی اش علیه فکر مدرنیستی
(قسمت دوم)
قسمت اولم پاک شده ظاهرا این سایت هیتلر فن و طرفدار هیتلره که نقد به دیدگاه و شخصیت و منش سیاسی هیتلر نمیتونه تحمل کنه و مطلبو پاک میکنه و هنوز هم فاشیست فن داریم ...مشکلی نیست حداقل بزارید مخالفتونم حرفشونو بزنن نه اینکه مثل پیشوا رو بیارین به سرکوب و نتونین حرف مخالف قبول کنین...
هیتلر در حزب کوچک کارگران آلمان متوجه قدرت سخنوری خود شد.با مطالبات مکرری از توسعۀ ملی و ضدیت با بلشویسم یهودی و جنایات جمهوری ،موفق به عوام فریبی شد .او رئیس و رهبر حزب شد و که به حزب نازی(حزب ناسیونال سوسیال کارگران آلمان)تبدیل شد.
وقتی صاحب قدرت مطلق حزب شد "اسواران توفان" را پایه ریزی کرد که یک نیروی نظامی خصوصی متشکل از اجامر و اوباش چماقدار در پوشش محافظت از خود اما در اصل برای برهم زدن و سرکوب و جلوگیری از اجتماعات مخالفانش بود.
او به تقلید از دیکتاتور فاشیست دیگری به نام موسیلینی ایتالیایی سعی کرد توطئه براندازانه ایی علیه دموکراسی حاکم ترتیب دهد که شکست مفتضحانه اش پایانِ بخشِ اولِ فعالیت های سیاسی اش بود.5سال حبس شد در زندان ایده های تبه کارانه و فاشیستی خویش را در قالب کتاب "نبرد من" که بیانیۀ سیاسی او بود به نگارش در آورد.
◾️ایدئولوژی ناسیونال سوسیالیسم هیتلر
آموزۀ نژادی داروینیسم اجتماعی هستۀ این ایدئولوژی خودبزرگبینانه را می سازد.طبق این آموزه ضدبشری ،بشریت متشکل از نژادهای برتر و پَست است.نژادهای برتر این حق را دارند که نژادهای پستتر را به انقیاد خود در آورند و برای اهداف و مقاصد خویش از آنان استفاده کنند.به عقیدۀ هیتلر ،آریایی نژاد مردم آلمان و برتر از بقیه و انحصارن صاحب بزرگترین دستاوردهای هنری علمی و فناوری است،پس آنها بانی کل بشریت اصیل و الگوی نخستین هرآنچه از واژه انسان می فهمیم است.
❌این نژاد برتر باید خالص بماند و از آمیزش خون نازل غیر این نژاد حفظ شود و افزون بر این فضای زیست کافی نیز در اختیارش قرار گیرد از دید دیوانۀ جنایتکاری چون هیتلر سیاست خارجی یعنی هنرِ تامین فضای زیست با کمیت و کیفیت لازم برای مردم خاص.سیاست داخلی یعنی هنرِ حفظ ارزش نژادی و جمعیت مردم خاص برای اِعمال قدرت مورد نظر .
بدیلِ آرمانی ساختن آریایی، ضدِ سامیت متعصبانه است.ضدیت با نژاد سامی در آلمان ممکن است متکی بر سنتی کهن بوده باشد؛ولی با ظهور هیتلر ماهیتی جنون آسا و بی سابقه یافت.به عقیدۀ آدمخوارانۀ هیتلر:
یهودی تفالۀ بشریت است،خطر عمومی و آفتی سمی است ،که باید زدوده شود..یهودی انگل نمونه و یک طفیلی است که مانند میکروب تا محیط مناسب ببیند تکثیر می شود.تاثیر وجودش هم شبیه آدم های مفت خور است:هر جا که ظاهر شوند ،مردم میزبان دیر یا زود مضمحل می شوند.
پس یهودیت تهدید کنندۀ کل بشریت است.فرهنگ و هنر وهمه چیز را آلوده می کنند و زیبایی والایی و اصالت را بر می اندازند.مذهب توسطشان مورد تمسخر قرار گرفته و اخلاقیات، قدیمی و منسوخ وانمود شده،تا آخرین تکیه گاه ملت برای بقایش فرو بریزد.یهودیِ خلق دموکراتیک وقتی قدرت را در دست بگیرد به ظالمِ یهودی بدل خواهد شد و بعد از مدتی می کوشد روشنفکران ملی را از بین ببرد و مردم را از رهبری فکری محروم کنند.در ادمۀ توهمات کودکانه اش روسیه را مثال می زند که در آن یک عده روزنامه نگار یهودی و رهزنان بازار بورس بر ملتی بزرگ حکومت می کنند.
🔸هیتلر با جنونی خصمانه و غیر انسانی هشدار میدهد که اگر یهودیان با مرام مارکسیستی بر سایر ملتهای جهان غلبه یابند، بشریت نابود خواهد شد او صراحتن حماقت دینی قرون وسطایی و ضد مدرن خود را چنین بیان میکند:و به این دلیل من بنابر خواست پروردگار قادر متعال عمل میکنم:با دفاع کردن از خودم در برابر یهودی،در راه #خدا می جنگم.
◾️آموزه نژادی هیتلر پر از تناقض ابلهانه و ماقبل نقد و توحش آمیز مبتنی بر عدم بلوغ فکری و دیگرستیزی متوهمانه است.مفهوم نژاد را تعریف نمی کند و مردم ،قبیله،گونه،نژاد،ملت و..را به یک معنی بکار می برد.اگر چه هیتلر مسئلۀ نژادی را"کلید تاریخ جهان "می داند،اما از رنگ پوست به ندرت سخن می گوید.واقعیات زیست شناسی و تاریخی به او ارتباطی ندارد ؛نظریه اش منحصرن در خدمت تببین و توجیه نفرت و تعصبی است که در جوانی و دورۀ وین بر اثر بی لیاقتی و حقارتش در او شکل گرفته.یهودی در ذهن بیمار هیتلر سپرِ بلای اوست، یهودی جانشینیست برای همۀ آدمها،نیروها و نهادهایی که که به طور مستقیم یا غیر مستقیم خودانگارۀ کاذب و قدرت طلبی هیتلر را مورد تردید قرار داده اند.تفکر فاشیستی او دشمنانش را بدون استثنا یهودی می خواند؛از نظر چنین مجنون بی تمیزی، دموکراسی و جامعۀ ملل،صلح طلبی،مارکسیسم و هنر مدرن ،ابداعات یهودی اند؛اتحاد شوروی،مرکز بازار بورس،انقلاب 1918 آلمان ،جمهوری وایمار و معاهدۀ وِرسای؛همۀ اینها را یهودیت بین الملل پدید آورده اند!