اختصاصی طرفداری-با غرور می گوییم که کیروش ما را به جام جهانی برد و این مرد پرتغالی در تاریخ فوتبال ایران، نام خود را به نیکی نوشت.
حسام صلحی
شرایط این روز های فوتبال ایران را با سال 2009 مقایسه کنید. جایی که برای رسیدن به جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی ناکام ماندیم. با کفاشیان به جام جهانی نرفتیم و حالا با آمدن کیروش و تدابیر مناسب او این روز های شیرین رقم خورده است.
کارلوس کیروش، سرمربی سابق تیم ملی پرتغال و دستیار سابق سرآلکس فرگوسن (سرمربی بازنشسته شده و سابق منچستریونایتد) با ورود به فوتبال ایران و دست و پنجه نرم کردن با پیشکسوتان فوتبال ما و همچنین داشتن مشکلات فراوان امکاناتی در ایران، در نهایت موفق شد ایران را در رقابت های مقدماتی جام جهانی سر بلند کند.
دریافت تنها 2 گل در 8 دیدار حساس و سرنوشت ساز، در تاریخ فوتبال ایران بی سابقه است.
دو گل دریافتی ایران یکی برابر ازبکستان در ورزشگاه آزادی بود که منجر به شکست 1-0 تیم ملی شد و دیگری هم در بیروت رقم خورد تا دومین شکست تیم ملی هم با همین نتیجه رقم بخورد. با نگاهی بر این دو گل متوجه خواهیم شد که اشتباهات فردی فاحش روی دو صحنه عامل اصلی گل خوردن تیم بود و تدابیر دفاعی کیروش همواره در رقابت های تیم ملی فوتبال ایران نتیجه بخش بوده است.
کیروش در سال 2008 که دستیار فرگوسن بود هم یکی از عوامل اصلی موفقیت منچستریونایتد و قهرمانی این تیم در لیگ برتر و لیگ قهرمانان اروپا بود. صحت حرف ما آنجا مشخص می شود که گری نویل، مدافع سابق منچستریونایتد در مورد دیدار نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا در سال 2008 چندی پیش گفت که کیروش با تدابیر عالی دفاعی خود باعث شد تا یونایتد در 180 دقیقه گلی را مقابل بارسلونا دریافت نکند و نهایتا فینالیست اروپا شود.
گری نویل در مورد نحوه مدیریت کیروش در آن دو بازی اعلام کرد که مرد پرتغالی برای هریک از بازیکنان در کارهای دفاعی وظایفی خاص را تعریف کرده بود. منچستریونایتد در سال 2008 و در لیگ قهرمانان اروپای آن فصل با تنها 6 گل خورده در 13 بازی قهرمان شد و در لیگ برتر هم در 38 بازی تنها 22 بار دروازه خود را باز شده دید و باز هم عنوان قهرمانی را کسب کرد.
عملکرد کیروش همراه با تیم ملی پرتغال در مقدماتی جام جهانی 2010 هم جالب بود. او در 7 دیدار از 10 دیدار برگزار شده در مرحله گروهی تیمش گلی را دریافت نکرد. پرتغال در آن زمان پس از دانمارک در رتبه دوم گروه قرار گرفت و به جام جهانی 2010 آفریقا جنوبی راه یافت.
در رقابت های جام جهانی هم کیروش سرمربی پرتغال و یاران کریستیانو رونالدو بود. جایی که در بازی نخست مرحله گروهی برابر ساحل عاج 0-0 کردند، در مقابل کره شمالی با حساب 7-0 پیروز شدند و برابر برزیل، مجدد 0-0 مساوی کردند. آمار خط دفاعی پرتغال خیره کننده بود.
آنها البته بدشانس هم بودند. پس از صعود به مرحله حذفی به عنوان تیم دوم، آنها رو در روی اسپانیا قرار گرفتند در نهایت با تک گل داوید ویا مغلوب قهرمان آن دوره از رقابت ها شدند.
پس از بازی برابر اسپانیا بود که رونالدو از تاکتیک های تدافعی کیروش انتقاد کرد و وی را عامل اصلی حذف تیم ملی پرتغال دانست. به هر حال کیروش ثابت کرده بود که در صورتی که با اسپانیا رو به رو نمی شد، احتمال طی کردن مراحل بالایی جام جهانی را هم داشت.
پس از انتخاب کیروش به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، ابتدا خیلی ها از این برگزیده فدراسیون فوتبال تقدیر کردند اما با گذشت زمان همان پیشکسوتانی که از عدم اعتماد فدراسیون به آنها رنج می بردند لب به انتقاد از تاکتیک های این سرمربی کارکشته گشودند.
هرچه بود، انتقاد از شاگرد سرآلکس و نقد و تحلیل تاکتیک های او هم افتخاری بود. کیروش ما را به جام جهانی برد آن هم با اقتدار. همان مربی که تا 1 ماه پیش 18 مربی لیگ پشتش را خالی کرده بودند، همان مربی که برنامه ریزی های نامناسبی داشت، با 3 برد شیرین پیاپی و با یک خط دفاع مثال زدنی، ایران را به جام جهانی برد. گل نخوردن از کره جنوبی در 180 دقیقه و تو دهنی مثال زدنی او به سرمربی گستاخ کره جنوبی یک طرف و اثبات مجدد قدرت ایران در سطح قاره آسیا هم یک سوی دیگر.
البته کیروش ضعف های کوچکی هم داشت که می توانیم آنها را نادیده بگیرم.
حضور کیروش در فوتبال ایران، فقط برای رفتن به جام جهانی سودمند نبود. کیروش نشان داد که تیم های تحت رهبری او تیم هستند و بازیکن سالاری در آن یعنی کشک. او هادی عقیلی و سید مهدی رحتمی را به راحتی از تیم ملی در حساس ترین زمان کنار گذاشت تا گوشی دست سایر بازیکن ها هم بیاید. حالا دیگر کسی جرات ندارد برای تیم ملی ایران تحت رهبری کیروش ناز کند.
او اتحاد را به تیم بازگرداند و غیرت را به تیم تزریق کرد. کیروش حرفه ای عمل کرد و حرفه ای گری را به ما یاد داد. تیمی که به یک بازیکن متکی باشد، تیمی که در آن کسی قدم بزند و تیمی که بازیکنانش برای گردشگری به آن دعوت شوند، دیگر تیم ملی ایران نیست.
یاد بگیریم که ارزش ها را بدانیم. از کیروش یاد بگیریم که چگونه باید رفتار کرد و چگونه باید حرف زد. او در جواب خبرنگارانی که مدام از او می پرسیدند تکلیف رحمتی و عقیلی چیست گفت شما برای ایران نیامده اید و برای رحمتی و عقیلی آمده اید و سپس کنفرانس خبری را ترک کرد. کیروش تنها مرد تاکتیک های فوتبالی نیست او مرد حرفه ای گری در خارج از زمین، مدیریت تیم و جنگ های روانی ضد تیم های حریف است.
از کیروش ممنون باشیم که اعتبار فوتبال ایران را بازگرداند و از او درس بگیریم.