طرفداری - فروش لوکاس هرناندز، رودری و آنتوان گریزمان در یک بازه زمانی کوتاه باعث شد تا اتلتیکومادرید با منابع مالی قوی به سراغ پنجره نقل و انتقالات تابستانی بیاید.
از میان این سه بازیکن، اما مطابق انتظار خرید جانشین آنتوان گریزمان آن مسئله ای بود که بسیاری منتظر تحققش بودند. گریزمان، مهم ترین مهره دیگو سیمئونه در فاز تهاجمی بود که نقش پر رنگی طی سالیان اخیر در موفقیت های اتلتی داشت. دیگو سیمئونه اما با توجه به منابع مالی عظیمش دست به انتقالی زد که کمتر کسی آن را پیش بینی می کرد: خرید ژائو فلکیس، استعداد 19 ساله بنفیکا، با پرداخت مبلغ فسخ قرارداد به ارزش 126 میلیون یورو! مبلغی عظیم حتی برای اَبَر باشگاه هایی که ترسی از پرداخت چنین مبالغی ندارند.
ژائو فلیکس از همان ابتدایی ترین لحظات حضورش در اتلتی، تبدیل به مورد توجه ترین بازیکن برای تاکتیک نویسان در فصل پیش رو شد. هم به علت مبلغ عظیمی که برایش پرداخت شده و بازدهی که با توجه به قیمتش می تواند داشته باشد و هم به علت نقش خاص و منحصر به فردی که در زمین مسابقه دارا است. ژائو فلیکس از آن جنس بازیکنانی است که ما در دهه های دورتر در فوتبال دنیا علی الخصوص در کشورهای آمریکای جنوبی، ایتالیا و یا پرتغال زیاد می دیدیم اما طی سالیان اخیر به شدت نایاب شده اند. یا نایاب شده اند و یا اگر هم بوده اند نتوانسته اند دوران موفقی را در تیم های بزرگ سپری کنند. حالا اما ژائو فلیکس این امیدواری را به وجود آورده تا بار دیگر زیبایی های این نقش در فوتبال روز دنیا رخ نمایی کند.
در دهه های دورتر در تیم های باشگاهی و یا ملی بزرگ، معمولا یک بازیکن با استایل و کیفیت فنی خاصی وجود داشت که فوتبال را بسیار متفاوت با دیگران بازی می کرد. فوتبالی مبتنی بر حس و غریزه که زیبایی های منحصر به فردی داشت. این بازیکنان گرچه لزوما فعال ترین بازیکن در فاز تهاجمی نبودند، اما تاثیرگذارترین محسوب می شدند. به این معنی که در همان زمان هایی که توپ را لمس می کردند، می توانستند تفاوت را رقم بزنند و تاثیر بالایی در کیفیت تیم داشته باشند. بسیاری ار پارامترهای فنی این بازیکنان با دیگران متفاوت بود. از مهم ترین پارامترها می توان به نحوه دویدن، لمس توپ (و انواع پارامترهای جزئیِ لمس توپ) و نحوه پاس دادن (دید در زمین مسابقه) اشاره کرد. پارامترهایی که همان طور که اشاره کردیم، بیشتر غریزی و خدادادی است و البته در تمرینات نیز می توان به بخشی از آن ها دست پیدا کرد.
تاکتیک نویسان ایتالیایی به این دست از بازیکنان «فانتزیستا» (Fantasista) می گویند و به علت تعدد چنین بازیکنانی در این کشور، این نقش با همین واژه و عنوان در میان تاکتیک نویسان سراسر دنیا معروف شد. بازیکنانی که بیشتر در کشورهای آمریکای جنوبی (برزیل و آرژانتین)، پرتغال، ایتالیا و هلند با توجه به نوع خاص فوتبالی که این کشورها بازی می کنند، رشد پیدا کرده اند. کاکا، فرانچسکو توتی، روبرتو باجو، آندره آ پیرلو، دنیس برکمپ، روی کاستا و یا مسوت اوزیل از این نمونه ها هستند. بازیکنانی که معمولا نقش محوری و رها در زمین مسابقه عهده دار هستند و اصلی ترین وظیفه شان تاثیرگذاری در یک سوم تهاجمی حین مالکیت توپ است. به گردش درآوردن سریع توپ در فاز تهاجمی در راستای خلق موقعیت با توجه به توانایی های خاص در پارامترهای مربوط به لمس توپ، دادن پاس های کلیدی و نهایی درون باکس و حتی توانایی های خاص در گلزنی از مهم ترین ویژگی های این دست بازیکنان است.
ژائو فلکیس از پرتغال، جدیدترین بازیکنی است که پس از مدت ها در این نقش مطرح شده و این امید می رود تا بار دیگر نسل بازیکنان «فانتزیستا» را زنده کند. فوتبال هر چه مدرن تر شد و با اعداد، آمار و نقش های تخصصی گره خورد، چنین بازیکنانِ رها و آزاد که فوتبال را به طور غریزی بازی می کنند، محدودتر شدند. ژائو فلیکس اما بازیکنی است که این امیدواری را به وجود آورده تا بار دیگر زیبایی که بازیکنان «فانتزیستا» به فوتبال هدیه می دهند، به مستطیل سبز بازگردد.
ژائو فلیکس فصل گذشته عضو ثابتی از ترکیب بنفیکا در لیگ پرتغال و رقابت های اروپایی محسوب می شد. او اکثر بازی های فصل را در قالب سیستم 2-4-4 (1-1-4-4) روی ویتوریا و پس از او برونو لاژ، به عنوان مهاجم دوم (Second striker) معمولا عقب تر از سفیروویچ که شماره 9 بنفیکا محسوب می شد، انجام وظیفه می کرد. مهم ترین نکته در مورد فلیکس در بنفیکا، نقش آزاد، رها و محوری او در پازل تاکتیکی تیم بود. به این معنی که فلیکس آزادی عمل کافی را در اختیار داشت تا در نقاط مختلف زمین علی الخصوص فاز تهاجمی حرکت کند و با توجه به توانایی های منحصر به فردش، در یک سوم تهاجمی حین مالکیت توپ، بیشترین تاثیرگذاری را داشته باشد. مهم ترین ویژگی ژائو فلیکس که جای صحبت بسیار دارد، همان ویژگی است که تمامی بازیکنان «فانتزیستا» آن را به بهترین شکل در خود می بینند: لمس توپ. لمس توپ یک پارامتر بسیار مهم و آکادمیک در فوتبال مدرن است که جزئیات زیادی را در خود دارد.
آلفرد گالستین، تاکتیک نویس مشهور و یکی از بهترین مربیان فوتبال پایه که با مطرح ترین باشگاه های دنیا همکاری می کند، مهارت مشهوری تحت عنوان «First touch pass - Two touch play» را مطرح می کند که در واقع یکی از مهم ترن مهارت های بازیکنان «فانتزیستا» نیز محسوب می شود. منظور از این مهارت، استفاده از هنر لمس توپ در راستای به گردش درآوردن سریع توپ و ارائه فوتبال بدون فوت وقت در یک سوم تهاجمی است. به این معنی که شما بتوانید با همان اولین لمس توپ (یا حدکثر دو لمس توپ) در یک سوم تهاجمی، برای هم تیمی ها ایجاد موقعیت کنید و یا باعث ایجاد موقعیت شوید. به زبان ساده تر یعنی با کم ترین لمس توپ، بیشترین بهره برداری را در یک سوم تهاجمی داشته باشید.
برای درک بهتر این مهارت لازم است تا مثال های متعددی را با یکدیگر مرور کنیم. به تصاویر زیر دقت کنید که مربوط به فصل 2018-2017 می شود. یعنی فصلی که فلیکس در تیم دوم بنفیکا در یک سطح پایین تر در فوتبال پرتغال بازی می کرد. فلیکس در تیم دوم بنفیکا نیز نقشی آزاد و رها درون زمین داشت و مطابق انتظار با توجه به خصوصیاتش در نقاط مرکزیِ یک سوم تهاجمی، نزدیک به باکس، بیشترین تاثیرگذاری را از خود نشان می داد. در تصاویر زیر می بینیم که او عقب تر از مهلکه و درگیری های مهاجمان بنفیکا و مدافعان حریف، جایگیری کرده و هدف پاس به عقب بازیکن هم تیمی اش (دایره قرمز) قرار گرفته است.
دو تصویر بعد آغاز هنرنمایی ژائو فلیکس در «First touch pass» است. در شرایطی که بسیاری از بازیکنان در این موقعیت احتمالا توپ را کنترل کرده و سپس اقدام به تصمیم گیری می کنند، فلیکس با استفاده از هوش ذاتی، دید درست و توانایی اش در لمس توپ، بلافاصله و بدون فوت وقت در همان اولین لمس توپ، اقدام به ارسال پاس برای مهاجم بنفیکا می کند. پاسی دقیق و بلند که مهاجم بنفیکا را پشت مدافعان حریف در مصافی تک به تک قرار می دهد. این معنای واقعی «First touch pass» است. مهارتی که مربیان فوتبال پایه در بزرگ ترین آکادمی های دنیا زمان زیادی را برای آموزش آن به بازیکنان خردسال و نوجوان صرف می کنند.
یک مثال دیگر را از این توانایی فلیکس باز هم در تیم دوم بنفیکا مرور می کنیم. در دو تصویر اول باز هم می بینیم که فلیکس (دایره آبی) در نقاط مرکزی و نزدیک به باکس جایگیری کرده و پشت به دروازه هدف پاس هم تیمی اش (دایره قرمز) قرار گرفته است.
در تصاویر بعد باز هم نبوغ ذاتی و دید فوق العاده فلکیس (دایره آبی) رخ نمایی می کند. او به خوبی هم تیمی دیگرش را (دایره قرمز) در موقعیتی ایده آل می بیند و با اولین لمس توپ، پاسی پشت پا برایش ارسال می کند تا او بار دیگر در مصافی تک به تک با دروازه بان حریف قرار گیرد. باز هم «First touch pass» این بار با پشت پا و پشت به دروازه! کاری که بازیکنان فانتزیستا به دفعات قادر به انجام آن هستند. این نمایی پر تعداد از ژائو فلیکس است که در بازی های مختلف تکرار شده است.
مثال هایی از فصل گذشته را با یکدیگر مرور می کنیم. فصلی که فلیکس به تیم اصلی بنفیکا در بالاترین سطح فوتبال پرتغال راه پیدا کرد و به عنوان مهاجم دوم در اکثر مواقع عقب تر از سفیروویچ در سیستم 2-4-4 (1-1-4-4) انجام وظیفه می کرد. به تصاویر زیر دقت کنید. باز هم رخ نمایی فلیکس (دایره آبی) به عنوان بازیکن رها و آزاد تیم در نقاط مرکزیِ نزدیک به باکس. می بینیم که او هدف پاس هم تیمی اش (دایره قرمز) پشت باکس قرار گرفته و باز هم با استفاده از دید مناسبش بازیکن شماره دو را پیش از رسیدن توپ، هدف قرار داده است. فلیکس به محض رسیدن توپ باز هم در اولین لمس توپ اقدام به ارسال پاس فانتزی اش می کند تا سه بازیکن حریف را پشت باکس از دور خارج کند تا بازیکن شماره دو بدون مزاحمت فرصتی ایده آل برای شوت زنی صاحب شود.
یک نمای دیگر را نیز از فصل گذشته با یکدیگر مرور می کنیم. باز هم پشت به زمین حریف و این بار در نیمه زمین خودی. می بینیم که او باز هم هدف پاس هم تیمی اش (دایره قرمز) قرار گرفته و مطابق انتظار با دید مناسبش بازیکن شماره دو را در فضایی ایده آل و خالی، هدف قرار داده است. فلیکس باز هم هنر «First touch pass» را معنی می کند و در اولین لمس توپ اقدام به ارسال پاس می کند. می بینیم که بازیکن شماره دو در فضایی باز و آزاد اقدام به فرار در زمین حریف می کند تا موقعیت ایده آل نصیب بنفیکا شود.
دومین نکته قابل ذکر در مورد ژائو فلیکس به عنوان یک «فانتزیستا»، دید فوق العاده اش در یک سوم تهاجمی جهت دادن پاس های کلیدی و منجر به موقعیت گل است. پاس هایی خاص که نشان از نبوغی ذاتی دارد. بهترین موقعیت مکانی برای فلیکس همان طور که اشاره کردیم همچون دیگر بازیکنان «فانتزیستا» برای تاثیرگذاری، نقاط مرکزی پشت باکس حریف در یک سوم تهاجمی است. در این مورد نیز باید مثال های مختلفی را با یکدیگر مرور کنیم.
ابتدا باز هم از تیم دوم بنفیکا شروع می کنیم. فلیکس (دایره آبی) توپ را پشت باکس در اختیار دارد و به دروازه حریف نزدیک می شود. یکی دیگر از مهارت های بازیکنان «فانتزیستا» توانایی فوق العاده در ارسال پاس های چیپ (Chip) است. پاس هایی که باز هم نشان از نبوغ ذاتی این بازیکنان دارد. می بینیم که فلیکس نیز به خوبی با استفاده از این هنر، پاسی چیپ از بالای سر مدافعان برای مهاجم بنفیکا (دایره قرمز) ارسال می کند تا این بازیکن باز هم درون باکس صاحب موقعیتی ایده آل شود.
به فصل گذشته لیگ پرتغال باز می گردیم. در دو تصویر اول می بینیم که فلیکس باز هم در نقاط مرکزی پشت باکس در یک ضد حمله سریع در حال نزدیک شدن به دروازه حریف است.
در دو تصویر بعد نمایی متفاوت از هنر او را می بینیم. دقت کنید که او این بار چگونه در شرایطی خاص، صبر می کند و به مدافع حریف اجازه می دهد تا به او نزدیک شود. صبر فلیکس و خودداری از دادن پاس سریع در این نمای خاص باعث می شود تا با نزدیک شدن مدافع به او فضایی مناسب برای دیگر بازیکن بنفیکا پشت مدافعان حریف ایجاد شود. می بینیم که فلیکس در لحظه آخر همزمان با تکل مدافع حریف اقدام به ارسال پاس نهایی می کند تا هم تیمی اش در مصافی تک به تک با دروازه حریف قرار گیرد.
یک نمونه دیگر از فصل گذشته را با یکدیگر مرور می کنیم. تکرار می کنیم که فلیکس بیشترین تاثیرگذاری را به عنوان یک «فانتزیستا» زمانی در بازی دارا است که در نقاط مرکزی پشت باکس صاحب توپ شود. در تصاویر زیر هنر فلیکس در دادن پاس منجر به موقعیت گل را در یک موقعیت سخت و فشرده شاهد هستیم. در شرایطی که چهار بازیکن حریف از دو سمت او را محاصره کرده اند، فلیکس باز هم از تنها روزنه ایجاد شده استفاده می کند و با دادن پاسی کوتاه و دقیق مهاجم تیمش را در مصاف تک به تک با دروازه بان حریف قرار می دهد.
فانتزیستا در تیمِ سیمئونه؟ |
احتمالا بعد از بررسی مفصل خصوصیات اصلی فلیکس سوال اصلی در ذهن شما این باشد که چنین بازیکنی با این خصوصیات چگونه قرار است در تیم دیگو سیمئونه خودنمایی کند؟ سوال بسیار جدی و مهم است. دیگو سیمئونه سرمربی با رویکردی مشخص است. اولین نکته مهم نحوه قرار گرفتن فلیکس در ترکیب اتلتی است. نکته امیدوار کننده تشابه آرایش اتلتی و بنفیکا در فصل گذشته است.
همان طور که گفتیم فلیکس در فصل گذشته به عنوان مهاجم دوم در ترکیب دو مهاجمه بنفیکا قرار داشت. دیگو سیمئونه نیز معمولا تیمش را با همین آرایش پایه وارد میدان می کند. آرایش دو مهاجمه با حضور یک مهاجم دومِ آزاد و رها و یک مهاجم نوک. اینجا به طور مفصل در مطالعه تخصصی سبک بازی آنتوان گریزمان به نحوه عملکرد مهاجم دوم در رویکرد دیگو سیمئونه پرداخته ایم. مهاجم دومی که تا فصل گذشته آنتوان گریزمان بود و در این فصل می تواند ژائو فلکیس باشد. با توجه به نکاتی که با یکدیگر مرور کردیم، به نظر می رسد بهترین حالت برای فلیکس، قرار گرفتن او به عنوان مهاجم دوم در آرایش 2-4-4 سیمئونه پشت مهاجم نوک باشد. مهاجم نوکی که می تواند آلوارو موراتا باشد و یا دیگو کوستا.
البته سیمئونه در برخی بازی های پیش فصل از فلیکس در کناره های زمین نیز استفاده کرد. در چنین شرایطی اگر قرار باشد فلیکس در کناره ها به بازی گرفته شود، بهترین نقش برای او «Interiores» (توضیح مفصل فنی پیرامون این نقش) است که باعث شود در نهایت او باز هم به نقاط مرکزی و «Half space» (توضیح مفصل فنی پیرامون این نقطه از زمین) میل پیدا کند. در چنین شرایطی نیاز به ایجاد هماهنگی زیاد میان او و مدافع کناری خواهد بود.
نکته کلیدی بعدی نحوه پیشرفت ژائو فلیکس در پارامترهای تدافعی است. دیگو سیمئونه بدون توپ علی الخصوص در برابر تیم های بزرگ و در لیگ قهرمانان اروپا به رویکرد «Low Block»(توضیح مفصل فنی پیرامون این رویکرد) اعتقاد دارد و 10 بازیکن پشت توپ باید به شکل فشرده اقدام به دفاعِ موثر کنند. اینجا به طور مفصل توضیح دادیم که سیمئونه توانست طی فصول مختلف آنتوان گریزمان را در پارامترهای تدافعی به خوبی پیشرفت دهد و اکنون انتظار می رود تا ژائو فلیکس نیز راه گریزمان را طی کند. در فاز تهاجمی اما سریع بودن و نوع فوتبالی که فلیکس بازی می کند می تواند در ضد حملات برای سیمئونه فوق العاده باشد و البته که نباید فراموش کرد فلیکس از قدرت گلزنی خوبی نیز بهره می برد.
ژائو فلیکس همین حالا در پیش فصل بسیاری را شگفت زده کرده و پتانسیل و هنر ذاتی اش را به خوبی نشان داده است. آنچه از او با شروع فصل انتظار می رود، ادامه همین روند و پیشرفت در فوتبال اسپانیا است. بسیاری از تاکتیک نویسان در سراسر دنیا منتظر هستند تا با شروع لالیگا و لیگ قهرمانان اروپا به تماشای ژائو فلیکس بنشینند، بازیکنی که این پتانسیل را دارد تا هواداران حرفه ای فوتبال را به دهه های دورتر ببرد.