حضرت جوکرمن یکبار ساعت ۷ صبح تابستون بیدار شدم کسی خونه نبود فقطم خربزه بود اونو ناشتا زدم
تا یکهفته شکم درد داشتم میمردم دقیقا یکهفته کل خونواده بودن مسافرت منو بخاطر کنکور نبرده بودن
هیچ وقت اون هفته گوه رو فراموش نمیکنم
حول حوش سه دست لباس کامل رو بخاط اسهال انداخت سطل اشخال..