با بررسی انتقال آلفردو دی استفانو متوجه می شویم چگونه یک انتقال مسیر تاریخ فوتبال اروپا را تغییر داد.
سال 1953 است و بارسلونا به دو قهرمانی پیاپی در لیگ رسیده و در مجموع 5 عنوان تصاحب کرده است. رئال مادرید در تاریخ خود فقط موفق به کسب دو قهرمانی لیگ شده که هر دو به 20 سال پیش باز می گردد. در واقعیت در آن مقطع رئال مادرید هرگز مانند امروز باشگاهی معتبر نبود اما یک انتقال، روند تاریخ فوتبال اروپا را تغییر داد.
دهه 50 در اسپانیا دوران متفاوتی بود. ژنرال فرانکو از زمان پایان جنگ داخلی در سال 1939 حکومت می کرد. "ترور سفید" جایی که فرانکو اساسا هر کسی که با رژیم خود موافق نبود در اسپانیا را محو کرد، چند سال پیش به پایان رسید بود، اما سرکوب و ترس در دل اسپانیایی ها حک شده بود. برخی باشگاههای فوتبال مجبور بودند نام باشگاه را از زبان منطقه ای به اسپانیایی تغییر دهند.
آلفردو دی استفانو بازیکنی بود که با ریور پلاته قرارداد داشت. تیم آرژانتینی وی را به باشگاه کلمبیایی میلوناروس قرض داده بود. هم بارسلونا و هم رئال مادرید می دانستند که دی استفانو چقدر باکیفیت است و هر دو وی را می خواستند.
ضربه اول را کاتالان ها زدند. آنها با ریور پلاته، صاحبان اصلی قرارداد دی استفانو معامله کردند اما رئال مادرید تصمیم گرفت با میلوناروس وارد مذاکره شده و توافق کند.
دی استفانو در سال 1954 مجبور شد به ریورپلاته بازگردد اما با توجه به نارضایتی این بازیکن، وی مستقیما به بارسلونا رفت و در آنجا او در جلسات تمرینی این تیم شرکت کرده و حتی در چند دیدار دوستانه نیز بازی کرد. با اطمینان می توان گفت بارسلونا با لوییس کوبیلا و دی استفانو تبدیل به تیمی غیرقابل توقف می شد. اما پس از سپری شدن یکسری پیچیدگی های قانونی، دولت اسپانیا به یک نتیجه بسیار ساده و عجیب رسید؛ هر یک از دو تیم به مدت یک سال از دی استفانو استفاده کنند.
مشخص بود که نه بارسلونا، نه رئال مادرید و نه استفانو از این راه حل راضی نبودند. در این شرایط بارسلونا به نهایی کردن قرارداد نزدیک شده بود و آنها فقط باید با میلوناروس توافق می کردند. اما در این شرایط برنابئو (رئیس وقت باشگاه رئال مادرید) به مذاکره کنندگان خود دستور داد تا به تیم میلوناروس بگویند که هر پیشنهادی از بارسلونا رسید، رئال مادرید مبلغ بیشتری پرداخت خواهد کرد.
اما اسپانیا یک دیکتاتوری متمرکز بود و باشگاه بارسلونا همیشه به مثابه یک دشمن دیده می شد. علیرغم انتخاب در هیئت مدیره بارسلونا از سوی دولت، همیشه نسبت به این تیم یک سوء ظن وجود داشت. انریک مارتى رئیس بارسلونا در آن مقطع، با دریافت انواع و اقسام تهدیدات و فشارها از حق خود در مورد جذب دی استفانو منصرف شد. حتی بعدها خود دی استفانو نیز تایید کرد که در آن زمان اخباری در این مورد را شنیده است. بدین ترتیب انریک مارتی تنها یک سال پس از حضور در سمت ریاست باشگاه بارسلونا استعفا داد.
البته انتقال دی استفانو به رئال مادرید را نمی توان دلیل محکمی برای طرفداری حکومت از این تیم دانست. حقیقت چندان ساده نیست زیرا رژیم تا آن مقطع از رئال مادرید طرفداری نکرده بود و فراهم کردن شرایط انتقال دی استفانو به رئال مادرید را می توان تنها به این واقعیت نسبت داد که رئال تیمی پایتخت نشین بود و بارسلونا اینگونه نبود.
در این شرایط دی استفانو خیلی اهمیتی به مقصد نمی داد و همانطور که وی بعدها گفت؛ برایش اهمیتی نداشت برای چه تیمی بازی کند و او فقط می خواست به میدان برود.
انتفال دی استفانو به رئال مادرید نشان می دهد که یک بازیکن چه تاثیری در موفقیت تیم می تواند داشته باشد. بارسلونا تا سال 1953 موفق ترین باشگاه اسپانیا بود اما با انتقال دی استفانو، رئال مادرید تبدیل به موفق ترین باشگاه در قرن بیستم شد و بارسلونا با فاصله ای طولانی از رقیب دیرینه عقب افتاد که البته این شرایط در ابتدای قرن بیست و یکم با خرید رونالدینیو و بعدها لیونل مسی تغییر کرد.
این درگیری های کوچک بین تمام باشگاه های بزرگ وجود دارد. بارسلونا قبلا در رئال مادرید این فرصت را داشت تا مارکو آسنسیو را به خدمت بگیرد و رئال مادرید نیز فرصت خوبی برای جذب آنسو فاتی، ستاره شگفت انگیز و 16 ساله بارسلونا داشت. جالب است بدانید که فقط یک ورق کاغذ یا امضا چقدر می تواند در آینده یک باشگاه تاثیر بگذارد.