فرشاد فدیدن قضیهی نیمار شده چوب دو سر طلا. هم باید میموند و نمیشد بیرونش کرد هم هوادارا ازش ناراحت بودن و خائن میدونستنش.
گفتن چه کنیم چه نکنیم یا شیخ؟
شیخ ناصر هم یه دستی به ریشاش کشید و بعد از اندکی تامل گفت: با حریفامون مصالحه کنیم. یکی بیشتر بهشون نمیزنیم ولی میذارن اون یکی رو نیمار بزنه.
مریدا هم از ترفند شیخ جامهها دریدند و فریادها کشیدند و سر به بیابان گذاشتن.