خودم :سلام
یارو : علیک
خودم :حاجی از اون آدامس خرسی های قدیم داری
یارو : نه فقط شیک و بایودنت هست میخوای؟
خودم :بیخیال ، یه دونه ماست بده بریم
یارو :کم چرب یا پر چرب
خودم : ماست کل سی وی تا بده
یارو : ندارم
خودم :حاجی یه ماالشعیر بده اصن
یارو : هلوشو بدم ،لیموشو بدم ، کدومو بدم ؟
خودم : (لبخند تلخ ) حاجی هیچکدوم اصن چیزی نمیخوام الکی اومدم
یارو : گرفتی ما رو
خودم : والا نمیدونم چی میخوام با این نوناشون
(در سکوت متقابل مغازه رو ترک کردم و راه منزل را در پیش گرفتم )