مهرداد عزیزییه بار رفتم ترکمن صحرا. چه مردمی هستن. کلا سردار یه جور انرژی منفی میده. ولی واقعا مردم محشری هستن. یه خونه تو بندرترکمن گرفتم و کل منطقه رو گشتم تو به هفته. یه شهر کوچیکیم بود اسمش یادم رفت. خونه های سنتی ترکمنی داشت. صاحبش اسحاق حمایتی بود اسمش. تا فهمید من کردم و سنی شروع کرد بحث مذهبی و سیاسی. کاملا وضعیت مشابهی داشتیم. انگار. عهد کردم هر چند سال یه بار برم.