طرفداری- از این پس قصد داریم در سری روزی روزگاری در لیگ قهرمانان اروپا، به قهرمانان و مسیری که آنها طی کرده اند بپردازیم.
توضیحات:
اول از همه باید این مسئله را بدانیم که لیگ قهرمانان در آن فصلها کمی متفاوت با زمان حال برگزار میشد. تیمها ابتدا مانند الان در هشت گروه قرار میگرفتند و سپس دو تیم اول به مرحله بعدی صعود میکردند. ولی تفاوت آن جاست که مرحله بعدی درواقع حذفی نیست و بازهم به صورت گروهی است. این بار 16 تیم صعود کننده در قالب 4 گروه به رقابت به یکدیگر میپردازند و بازهم تیمهای اول و دوم راهی مرحله حذفی میشوند.
پرده اول؛ قرارگیری در گروه قهرمان ها
رئال مادرید قهرمان لالیگا در فصل 2000/01 شده بود و سرمست از قهرمانی بزرگ خود پا به اروپا میگذاشت. تیمی که کهکشانی تر از همیشه به نظر میرسید و انتظارات بالایی از تیم ویسنته دلبوسکه وجود داشت. پیرمرد اسپانیایی در فصل اول(1999/2000) حضورش به عنوان سرمربی در مادرید، فاتح لیگ قهرمانان شده بود هرچند تیمش در فصل قبل مغلوب تیم هیتسفلد شد ولی فاتح اسپانیا شد تا روی نیکمت تیم کهکشانیها باقی بماند. سفیدها در قرعه کشی آنچنان خوش شانس نبودند و در گروهی قرار گرفتند که تمام تیمهای آن فصل گذشته جام به دست آورده و در شرایط مطلوبی به سر میبردند؛ آاس رم، لوکوموتیو مسکو و اندرلخت. تیم فابیو کاپلو با ستارههایی مثل باتیستوتا، توتی و مونتلا فاتح سری آ شده بود و از سویی دیگر لوکوموتیو مسکو هم فاتح جام حذفی کشورش شده بود. اندرخت هم مطابق انتظار تیم اول لیگ بلژیک شده بود. بازی اول برای شاگردان دلبوسکه رویایی شروع شد. بردن رم آماده آن روزها در المپیاکو رم، برق امید را در چشمان هواداران مادریدی انداخته بود. هرچند نیمه اول بازی با تساوی به پایان رسیده بود ولی 5 دقیقه از شروع نیمه دوم گذشته بود که فیگو سفیدها را پیش انداخت. 13 دقیقه بعد هم خود او یک گل را ساخت تا این بار گوتی عدد 2 را جلوی اسم رئال مادرید نمایان کند. توتی 10 دقیقه بعد یکی از گلها را از روی نقطه پنالتی جبران کرد ولی این موضوع کافی نبود تا رئال مادرید کارش را با پیروزی در برابر سخت ترین حریفش در گروه شروع کند. مادریدیها در دوبازی بعدی خود هر دوحریف را با چهار گل در هم کوبیدند تا با اقتدار کامل و 9 امتیاز صدرنشین گروه شوند. از آن سو رم هم توانسته بود چهار امتیاز از دوبازی خود بگیرد تا معادلات صعود تیم دوم گروه کمی پیچیده تر از قبل شود. بازیهای برگشت هم همه چیز خوب شروع شد. یک برد 2 بر 0 دیگر برابر اندرلخت کار صعود را تقربا قطعی کرده بود. در ادامه اما تیم دلبوسکه کمی دچار حاشیه شده و در لالیگا و لیگ قهرمانان دچار افت شد. افت با تساوی یک بر یک آنها برابر رم ادامه یافت و نگرانیها با باخت 2 بر 0 برابر لوکوموتیو در بازی آخر بیشتر شد. با این حال آنها این مرحله را سلامت پشت سر گذاشته بودند و با 13 امتیاز به عنوان صدرنشین صعود کرده بودند.
پرده دوم؛ فریاد قهرمانی در سکوت
هرچقدر دور اول گروه رئال مادرید نسبت به دیگر رقبا سخت تر بود، در دور دوم در گروهی قرار گرفت که به مراتب ساده تر بود تا شاگردان دلبوسکه نفسی راحت بکشند. هرچند پاناتینایکوس در دور اول در گروه C بالاتر از آرسنال به مرحله بعدی صعود کرده بود ولی بحران درون تیمی باعث شد این تیم در لیگ و لیگ قهرمانان اروپا دچار افت مقطعی شود. مادریدیها در بازی نخست خود در زمین اسپارتا پراگ با نتیجه سه بر دو و با دبل فرناندو مورینتس به پیروزی رسیدند. بازی بعد در برنابئو را با له کردن پاناتینایکوس و با درخشش کاپیتان رائول پشت سرگذاشتند و در آخرین بازی هم با تک گل سولاری پورتو را پشت سر گذاشتند. دور برگشت هم آنچنان سخت به نظر نمیرسید و همراه با پیروزی کهکشانیها در بازی برگشت برابر اسپارتا پراگ و پورتو شد. 15 امتیاز در 5 بازی و صدای فریاد پسران پایتخت نشین که در برنابئو پیچیده بود. آنها قهرمانی میخواستند. دلبوسکه هرچند در بازی آخر به اکثر بازیکنان خود استراحت داد ولی بازهم نباخت و تساوی دو بر دو برابر پاناتیناکوس و صعود به عنوان صدرنشین به مرحله بعدی که برای سفیدها رقم خورده بود.
پرده سوم؛ به وقت انتقام!
وقتی قرعه کشی به مرحله یک چهارم نهایی به پایان رسید، همه برای شروع مسابقات لحظه شماری می کردند. لحظه شماری ای که دو بعد مختلف داشت. اولی دیدن بازی تیم محبوب خود و بعد دوم دیدن جذاب ترین بازی این مرحله یعنی رئال مادرید و بایرن مونیخ که یک جنگ تمام عیار به نظر میرسید. برای دومین سال متوالی هیتسفلد و تیمش به دلبوسکه و مادریدیها خورده بودند. سال گذشته مونیخیها حریف خود را در نیمه نهایی کناره زده بودند و قهرمان شده بودند.
نفسها در سینه حبس شده است. بازی نخست در آلمان برگزار میشود اما خیلی زود این جرمی انجیتاپ است که پس از گذشت فقط 11 دقیقه، رئال مادرید را پیش میاندازد. هیتسفلد کمی مضطرب به نظر میرسد. بازی نه چندان خوب البر هم چیزی از اعتماد مربی به او کم نمیکند تا اینکه سرانجام در دقیقه 82 پاس البر به افنبرگ باعث مساوی شدن بازی میشود. مونیخی ها اما آرام و قرار ندارند و میخواهند حریف را شکست دهند. 6 دقیقه بعد تعویض طلایی هیتسفلد، کلودیو پیزارو و بازهم پاس گل از البر که ورزشگاه مونیخ را منفجر میکند. گزارشگر از البری میگوید که خود او از دقیقه 60 به بعد مدام تکرار میکرد که هیتسفلد باید او را تعویض کند ولی حالا او را به ستایش از مربی قرمزها وا داشته است.
به خوبی لالیگای آن سال را به یاد دارم. والنسیا و دپورتیوو لاکرونیا به طرز باور نکردنی در اکثر هفتهها بالاتر از رئال و بارسلونا بودند و در آخر نیز رتبه های اول و دوم را به دست آوردند. در مقطع بازی رئال مادرید و وبایرن مونیخ اما تیم دلبوسکه دوم بود و روزنامههای نزدیک باشگاه از فشار مدیران این تیم روی مربی اسپانیایی میگفتند. بازی برابر بایرن مونیخ آماده آن روزها حکم مرگ و زندگی را برایش داشت. فوتبال آن روزها همه چیز بود. بحث سر مرگ و زندگی بود و با زمان حال تفاوت زیادی داشت. شاید حالا یک صنعت جذاب و نوعی سرگرمی محسوب شود ولی آن روزها وقتی دو غول مثل بایرن مونیخ و رئال مادرید به مصاف یکدیگر میرفتند، بوی خون را از ماهها قبل حس میکردید. بازی برگشت هرچند تا دقیقه 69 بدون گل مساوی بود ولی همه چیز داشت. بازیکنان دو تیم خیلی زود با یکدیگر وارد درگیریهای مختلف شدند. فیگو آتش را روشن کرده بود و بازیکنان بایرن مونیخ آن را شعله ور کرده بودند. جو برنابئو هر لحظه سنگینتر میشد. تیرک زیدان انگار موتور سفیدها را روشن کرده بود و چند دقیقه بعد حرکت خوب روبرتو کارلوس و پاسش را ایوان هلگوئرا وارد دروازه کرد تا ورزشگاه منفجر شود. همه چیز تغییر کرده بود. حالا نام تیم صعود کننده هم عوض شده بود. بایرنیها جلو آمده بودند تا گل بزنند چون چیزی برای از دست دادن نداشتند. دلبوسکه مورینتس را بیرون کشید و گوتی را به بازی آورد. وقتی زمان بازی را نگاه میکردیم، عدد 85 نمایان میشد. دقیقه ای که رائول در محوطه جریمه بایرن مونیخیها چرخید و یکی از مدافعان بایرن به زمین افتاد و پاس رائول به گوتی و چیپ تعویض طلایی دلبوسکه و پایان داستان که برای آلمانیها رقم خورده بود. همه چیز تمام شد. درست مثل بازی رفت دقایق پایانی تعیین کننده بود و این بار رئال مادرید بود که انتقام سال گذشته را میگرفت و پا به نیمه نهایی میگذاشت.
پرده چهارم؛ ال کلاسیکویی از جنس لیگ قهرمانان اروپا
ال کلاسیکو در شرایط عادی هم یک فراتر از یک مسابقه فوتبالی محسوب میشود، حالا تصور کنید در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا و درحالی که دو تیم به نظر قهرمانی در اسپانیا را از دست داده اند، باید به مصاف هم بروند. یک نیمه همه چیز مثل آرامش قبل از طوفان بود. دو تیم در نیوکمپ هنوز نتوانسته بودند بازی همیشگی خود را به نمایش بگذارند اما در نیمه دوم زیدان آتش بازی خود را شروع کرد. حرکات، پاسها و دریبلهای زیدان انگار تازه شروع شده بود. ستاره فرانسوی ده دقیقه پس از شروع نیمه دوم و پاس رائول با یک ضریه پای راست حساب کار را یک بر صفر کرد. در ادامه هم تیم دلبوسکه سازمان یافته تر از چیزی که در مسابقات قبلی نشان داده بود ظاهر شد و نتیجه را حفظ کرد تا اینکه سرانجام در دقیقه 92 استیو مک منمن تیر خلاص را به قلب کارلس رکساچ و تیمش شلیک کرد.
در بازی برگشت هم خبری از کامبک نبود. در اواسط بازی پرس شدید کهکشانیها باعث شد کاتالان ها توپ را از دست بدهند. سپس زیدان توپ را به رائول پاس داد تا کاپیتان رئال مادرید با شلیک دیدنی از پشت محوطه جریمه توپ را به کنج دروازه حریف بچسبد. نیمه دوم بارسلونا تمام تلاشش را کرد تا به بازی برگردد و درهمان دقایق ابتدایی بود که ایوان هلگوئرا با یک گل به خودی بازی را به تساوی کشاند. امیدها هرچند زیاد شده بود ولی بازهم لوس بلانکوس با یک بازی سازمان یافته نتیجه را حفظ کرد تا دومین فینال خود در سه سال اخیر را با دلبوسکه تجربه کنند.
پرده آخر؛ زیدان و رائول، همه آنچه برای قهرمانی در اروپا نیاز دارید!
دلبوسکه قماری بزرگ در این فصل کرده و در یک قدمی پیروزی در آن است. او لالیگا را قربانی جاه طلبی خودش در اروپا کرده است. جاه طلبی ای که که میتواند او را در تاریخ باشگاه ثبت کند. از سوی دیگر بایرلورکوزن فوق العاده بوده است. منچستریونایتد سر الکس فرگوسن تسلیم تیم کلاوس تاپ مولر شده ولی سوال اصلی اینجاست که آیا رئال مادرید هم در این باتلاق گیر خواهد کرد؟ اگر دقایق نخست بازی را میدیدید میگفتید که این اتفاق نخواهد افتاد چرا که بازهم رائول روی پاسی که روبرتو کارلوس برایش فرستاد و با یک ضربه پای چپ خیلی زود و در دقیقه 9 سفیدها را پیش انداخت. اما این شادمانی فقط 4 دقیقه طول کشید تا اینکه ضربه سر لوسیو برزیلی بازی را به تساوی کشاند. بازی با بارسلونا در مجموع رفت و برگشت با درخشش زیدان و رائول همراه شد تا این دو ستاره رئال مادرید را در یک قدمی قهرمانی قرار دهند. حالا در فینال رائول بازهم گل زده و به نظر میرسد نوبت زیدان است تا با سانتر تماشایی روبرتو کارلوس، یک ضربهی روی پای دیدنی بزند.
گل زیدان را میشود بارها تماشا کرد. شلیکی به قلب حریف آلمانی که دیگر توانی برای بلند شدن دوباره در نیمه دوم نداشت. شلیکی بر اعماق دل هواداران فوتبال برای خیره شدن به صحنه ای فوق العاده که بدون هیچ تردیدی یکی از بهترین گلهای تاریخ لیگ قهرمانان اروپا را رقم زد. خبر بد در 20 دقیقه انتهایی بازی رقم خورد. جایی که سزار سانچز مصدوم شد تا یک ستاره ظهور کند. استرس را میشد در صورت تک تک اعضای کادر فنی و تماشاگران مادریدی دید ولی پسرک جوان با آرامش و اعتماد به نفس مثال زدنی خود پا به فینال میگذاشت. او کسی نبود جز ایکر کاسیاس که سالها بعد تبدیل به یکی از نمادهای باشگاه رئال مادرید شد. وقتی داور سوت پایان بازی را زد، هیچکس نمیدانست چه کند. بعضیها دلبوسکه را به آغوش میکشیدند که امپراطوری خود در اروپا را دوباره پس گرفته بود. برخیها به سمت زیدان و رائولی میرفتند که نقش غیر قابل انکاری را در این قهرمانی ایفا کرده بودند و برخیها هم کاسیاس جوان را به آغوش میکشیدند که نه تنها نقطه ضعف تیم نشده بود بلکه سنگر آرامش کهکشانیها در دقایق پایانی بود.