برخی اساتید اصرار دارند که بر روی عبارت مزخرفی مثل "تیکی تاکا" تاکید داشته باشند و بگویند که مثلاً تیکی تاکا به معنای یک معجزه تاکتیکی خلق شده توسط گواردیولا بوده و سایر مربیان جهان هم به تبعیت از "سبک" و " تاکتیکها " ی مورد استفاده توسط وی میخواهند تیمهایی بسازند که تیکی تاکا بازی کنند.
پاسخ
یک مثال : شما فرض کنید 5-6 تا از بازیکنان قدیمی تیم ملی یک کشور بخواهند یک بازی دوستانه و نمایشی برای مقاصد خیریه با یک تیم از هنرمندان برگزار کنند. آیا ما شاهد صحنه هائی زیبا از دریبلینگ و پاسهای تو در و یک و دو های جذاب نخواهیم بود ؟ البته که این مسائل وجود خواهند داشت و تیم فوتبالیستهای بازنشسته به علت اینکه واقعاً "فوتبالیست " هستند به راحتی همدیگر را در زمین پیدا میکنند و صحنه های زیبائی هم خلق میکنند.
یک توضیح: گواردیولا در چه تیمهایی مربیگری کرده و با چه شرایطی حاضر به امضای قرارداد با آنها شده است ؟ بارسلونا در اسپانیا ( با حضور جادوگرانی پرشمار از جمله مسی و ژاوی و اینیستا و ....) ، بایرن مونیخ در آلمان که تکلیفش مشخص است و نهایتاً سیتی و دلارهای تزریق شده از چاههای نفت ابوظبی. آن تیم بارسلونا بعدها با مربیان مختلف بازهم قهرمانیهای راحت آورد و شاکله همان تیم هم قهرمانی جهان آورد. آیا همه ی آن مربیان داشتند معجزات تاکتیکی خلق میکردند ؟ خیر بازیکنها یک سر و گردن بالاتر از رقبا بودند. آیا هرکس با بایرن مونیخ در آلمان قهرمان شده یک شاعر فوتبال است و خدای تاکتیک ؟ خیر، شما اگر بایرن را بتوانی نائب قهرمان کنی یعنی کار سختی انجام دادی.
توضیح دو: گواردیولا حتی قبل از پیوستن به دو تیم بایرن و سیتی ، مدتها مشغول چانه زنی و محقق کردن بندهای مختلف بود. به نوعی میتوان گفت او اول از مسئولان باشگاه تضمین میگیرد که باشگاه خودش اتوماتیک قهرمان لیگ داخلی میشود (!) و تازه بعداً امضا میکند که مبادا چهره اش خراب شود. سخت نخواهد بود حدس اینکه بعداً قرار است کجاها برود. مقاصد احتمالی او را همه میشناسند. پاریس سن ژرمن و یوونتوس ! چرا ؟ میتوانید حدس بزنید؟
بررسی مختصر حال و روز گواردیولا در سیتی : تیم نفتی ابوظبی سیتی علی رغم وصل بودن به پول های "خاصی" که از امارات متحده عربی میرسد تا به حال در مقابل غولهای جزیره به دفعات به زمین خورده است ( اگر این تیم در هر کشور دیگری بود ، فاتحه همه خوانده شده بود) فرگوسن با یونایتد، کونته با چلسی ، و امسال کلوپ با لیورپول بر این هیولای فساد به جنگ برخاسته و آنرا از بین برده اند. پس به راحتی میتوان نتیجه گرفت که هم کونته، هم فرگوسن ، هم کلوپ " مربی" به معنای واقعی بوده و هستند. آنها توانسته اند در یک جنگ نابرابر با یک دشمن کثیف پیروز شوند.
چرا شرق و غرب عاشق شطرنج هستند و آنرا معیار خوبی برای استعداد یابی میدانند؟ زیرا دو طرف در این بازی نیروی یکسان دارند و تنها دانش فنی و هوش میتواند شما را به پیروزی برساند برخلاف فوتبال.
چرا مورینیو مربی است ؟ زیرا با پورتوی ضعیف کار کرد و موفق بود، زیرا با اینتری که از نظر بودجه به هیچ وجه در سطح غولهای اقتصادی اروپا نبود وارد گود شد و معجزه کرد و زیرا او به راحتی به چالشی مثل یونایتد و تاتنهام هم نه نمیگوید و خودش را در هر محیطی ثابت کرده است.