marco-negri.jpg
مارکو نگری دوران فعالیت حرفه ای عجیبی داشت. این مرد ایتالیایی از مهلک ترین مهاجم در دنیای فوتبال یک شبه تبدیل شد به یک مرد فراموش شده. نگری زمانی که در پروجا بازی می کرد شناخته شد و در سال 1997 به رنجرز انتقال یافت. فعالیت حرفه ای او در اسکاتلند با درخشش او شروع شد. مارکو نگری در ده دیدار اول خود 23 گل به ثمر رساند از جمله پنج گل در پیروزی 5-1 تیمش در یک دیدار. با این حال، انگار نگری چیزی کم داشت. وی از شادی پس از گل امتناع می کرد و به کلی شخصیتی ضداجتماعی داشت، و تمام زمان خود را فقط با سرجیو پورینی، یک دفاع آخر ایتالیایی دیگر، سپری می کرد. نگری زمانی که مشغول بازی اسکواش بود در اثر برخورد توپ درست وسط دو چشمانش، به نظر توانایی گلزنی خود را از دست داد. نگری در قامت مردی متفاوت از مصدومیت رهایی یافت. وی سه سال دیگر به فعالیت حرفه ای خود ادامه داد اما به ندرت به عنوان بازیکن ثابت به کار گرفته می شد. این مهاجم ایتالیایی در سال 2010 به ایتالیا بازگشت اما به ندرت پایش به گلزنی یا حتا حضور در میادین باز می شد. نگری یکی از بدترین مهاجمان تاریخ فوتبال است، زیرا می توانست در میان بهترین ها جای بگیرد، که نگرفت.
9. آده آکینبی
Ade-Akinbiyi.JPG
آده آکینبی به واسطه ی عشق خود به تغییر باشگاه شناخته می شود. وی در میان بدترین فورواردهای تاریخ لیگ برتر قرار می گیرد و به این ترتیب باید در میان بدترین های دنیا نیز دانسته شود. همه چیز می توانست برای آکینبی بهتر تمام شود، این مهاجم در بازی های قهرمانی همیشه مهلک بود، اما نمی توانست این توانایی خود را به بازی های لیگ برتر انتقال دهد. وی برای شماری باشگاه ها ایفای نقش کرد که از جمله ی آن ها می توان به لستر سیتی، استوک سیتی و برنلی در مدت فعالیت 20 ساله اش اشاره کرد، تا این که در سال 2015 به فعالیت خود در فوتبال خاتمه داد.
8. جولیوس آگاهووا
agahowa1.jpg
جولیوس آگاهووا مانند برخی نفرات دیگر موجود در این فهرست، به این دلیل اینجاست که می توانست بهتر از آن چه بود باشد. آگاهووا یکی از بهترین مهاجمان جوان دنیای فوتبال در چند فصل ابتدایی بازی خود در اروپا شناخته می شد. آگاهووا بخشی از آن نسل طلایی فوتبال نیجریه بود و توانست در سال 2000 راهی شاختار دونتسک شود. وی خیلی زود در این تیم جا افتاد و با سرعت نفس گیر، مهارت های پا به توپ و قابلیت گلزنی خود توجه بسیاری از باشگاه های بزرگ اروپایی را به خود جلب کرد. وی تا سن 20 سالگی 12 گل ملی و 18 گل در 35 دیدار برای شاختار به ثمر رسانده بود. با این حال، او نیز به نظر چیزی کم داشت. وضعیت خوب او به نظر تا 22 سالگی دوام آورد و از آن به بعد همه چیز متوقف شد. عملکردهای او به نحو دراماتیکی سقوط کرد و چند فصل بعد هم شاختار را به مقصد ویگان اتلتیک در لیگ برتر ترک کرد. وی در 18 ماه حضور خود در انگلستان حتا یک گل هم به ثمر نرساند و بعد از مدتی حضور در لیگ ترکیه، بار دیگر راهی شاختار شد. آگاهووا برای همیشه تمام شده بود و در سال 2013 هم پس از ناتوانی در پیدا کردن حتا یک باشگاه، از دنیای فوتبال کناره گرفت.
7. نیک پروشویتز
proschwit.jpg
نیک پروشویتز مهاجمی است که برای چهار باشگاه مختلف انگلیسی ایفای نقش کرده و به هیچ وجه نتوانسته تأثیر گذار باشد. پروشویتز در آلمان شرقی متولد شد و در دوران حضور خود در باشگاه های آلمان و سوئیس عملکردی چشمگیر داشت. پروشویتز در سال 2012 در ازای 2.6 میلیون پوند به خدمت هال سیتی درآمد و هواداران مشتاق بودند تا عملکرد این بازیکن تازه وارد خود را تماشا کنند. پروشویتز چیزی از خودش بروز ندارد. وی در سه سال حضور خود فقط سه بار گلزنی کرد. در دیدار تیمش برابر کاردیف در سال 2013 یک پنالتی را از دست داد و این تیم در دقایق پایانی کار را به تساوی کشاند. اگر واتفورد در آن دیدار به لیدز نمی باخت، پروشویتز پول کلانی را که بر او سرمایه گذاری کرده بودند، یک جا به باد می داد. پروشویتز سپس به خدمت بارنزلی، برنتفورد و کاونتری درآمد و در هیچ یک از آن ها درخششی نداشت. وی این روزها در لیگ دست دومی بلژیک ایفای نقش می کند.
6. برونت های
brunet-hay.jpg
وی گواهی از این مطلب است که چرا نباید هر چیزی را که در اینترنت می بینید باور کنید. این مهاجم در پاناما متولد شد و در لیگ پاناما گلهای زیادی به ثمر رساند. گلهای او و همچنین آمار مربوط به او فوق العاده هستند، و به همین خاطر بود که سایر باشگاه های فوتبالی به او علاقمند شدند. تا این که کار به باشگاه اوربرو از سوئد رسید. استعدادیاب های این باشگاه این بازیکن را اینترنتی ارزیابی کردند و وی را به طور قرضی به کار گرفتند. نتیجه، چندان چشمگیر نبود. در اولین جلسه ی تمرینی، برونت توپ را به قدری بلند شوت کرد که به شکسته شدن یک پنجره ی داخلی باشگاه منجر شد. وی پیش از بازگشت به آمریکای جنوبی، فقط ده دقیقه برای این باشگاه ایفای نقش کرد.
5. مارکو بوگرز
Marco-Boogers87264000.jpg
هری ردنپ این بازیکن را بدترین خرید تاریخ معرفی کرد، که با توجه به وضعیتی که مارکو داشت، جای تعجب ندارد. مارکو یک دهه در لیگ هلند موفق بود تا این که در سال 1995 در ازای 1 میلیون پوند راهی وستهام شد. به نظر می رسد ردنپ تا آن زمان چنین بازیکنی به چشم ندیده بود. بوگرز با تکل هولناکی که روی پای گری نویل در جریان دیدار تیمش برابر منچستر یونایتد رفت، برای مربیان خود دغدغه آفرین شد. بوگرز محروم شد و بعد هم به دلیل مصدومیت مدتی از حضور در میادین بازماند. داستان زمانی شکل عجیبی به خود گرفت که خبرگزاری سان یک مقاله ی ساختگی درباره ی او نوشت به شرحی که بوگرز آن روزها در یک کاروان هلندی زندگی می کند. داستان نادرست بود، اما بوگرز هم فقط در دو دیدار دیگر توانست وستهام را همراهی کند.
4. وینی موکندی
mukendi.jpg
وینی موکندی هنوز 24 سال سن دارد اما برای 13 باشگاه مختلف بازی کرده. شگفت انگیزترین چیز درباره ی او این است که هنوز باشگاه های زیادی خواهان جذبش هستند. موکندی بر حسب میزان گلزنی، درواقع بدترین در این فهرست است. وی دوران فعالیت حرفه ای خود را با باشگاه مک کلسفیلد آغاز کرد و این باشگاه نسبت به او خوشبین بود. مهاجم ما، فرصت خودنمایی در چند دیدار را پیدا کرد اما برنامه ها آن طور که انتظار می رفت پیش نرفت. موکندی 47 بار برای باشگاه شهر زادگاهش به میدان رفت و فقط 3 بار موفق شد گل بزند. این نرخ گلزنی فوق العاده در ادامه ی فعالیتش نیز ادامه یافت. موکندی در فاصله ی سالهای 2012 تا 2015 فقط 1 گل به ثمر رساند.
3. نی لمپتی
Nii-Lamptey-18-years-old-PSV.jpg
نی لمپتی بیچاره. این مهاجم غنایی نمونه ای است از این مطلب که یک بازیکن جوان را پس از دنباله ای از تصمیم های اشتباه چطور نباید مدیریت کرد و سرانجام فشارهایی که بر او رفت مانع از شکوفایی استعدادهایش شد. لمپتی در دوران حضور خود در پی.اس.وی توجه بسیاری از باشگاه ها را به خود جلب کرد. وی دوران کودکی پر دردسری داشت و زمانی که گذشته ی او برملا شد، رفتار مناسبی با او صورت نگرفت. وی به عنوان یک بازیکن جوان وارد معامله با یک مدیربرنامه ی ایتالیایی به نام آنتونیو کالیندو می شود که به زعم یک فوتبال نویس حرفه ای : "حقوق نقل و انتقال او را مانند یک برده دار که برده اش را می فروشد، نزد خود حفظ کرد." لمپتی در سال 1994 راهی استون ویلا شد اما در این باشگاه نتوانست گلی به ثمر برساند. وی باقی دوران فعالیت خود را از باشگاهی به باشگاهی دیگر می رفت و نمی توانست آن چه استعداد واقعی اش است را به نمایش بگذارد.
2. علی دیا
ali-dia.jpg
هرکس می تواند خود را جای فوتبالیست محبوبی جا بزند. گریم سونس حتماً خیلی خوشحال بود زمانی که ژرژ وه آ، دارنده ی توپ طلای سال، با وی تماس گرفت تا چیزی درباره ی پسر عموی خود به او گفت. وه آ به سونس درباره ی بازی های خوب پسر عمویش می گفت و این که این بازیکن باید هر چه سریع تر به خدمت ساوتهمپتون در اید. سونس با پیشنهاد وه آ موافقت کرد و علی دیا را در سال 1996 به خدمت گرفت. متأسفانه، این وه آ نبود که پشت خط تلفن صحبت می کرد و علی دیا هم یک شخصیت جعلی بود. دیا هرگز یک فوتبالیست حرفه ای نبود اما یک دیدار افتضاحاً به یادماندنی برابر لیدز به نمایش گذاشت. زمانی که حقیقت برملا شد، دیا فوراً از تیم اخراج شد و دیگر هرگز در میادین رؤیت نشد.
1. کارلوس هنریک کایزر
kaiser-hen.jpg
کارلوس هنریک کایزر حتا بعد از علی دیا می آید. علی دیا زمانی یک باشگاه را فریب داد، کارلوس کایزر در تمام دوران خود چنین می کرد. گزارش شده که وی با برخی از بهترین بازیکنان برزیل در دوران فعالیت حرفه ای خود رفاقتی به هم می زند. داستان از این قرار است که کایزر از دوستانش برای ترغیب مربیان جهت به خدمت گرفتن او استفاده می کرده. وی پس از عقد قرارداد و دریافت مبلغ، هنگام بازی ها خود را به مصدومیت می زده. اما در یک دیدار، زمانی که برای تیم بانگو ایفای نقش می کرده، مربی او از او می خواهد دست کم روی نیمکت تیم بنشیند. بانگو در حال باخت بود و مربی از هنریک می خواهد که خودش را گرم کند و آماده ی رفتن به زمین شود. کایزر باید سریعاً فکری می کرد و دست به کار می شد. او در میدان از هواداران خداحافظی کرد. حسب ادعا، قرارداد او شش ماهه بود.