آرش فقط تیم ملییکی دبیرستا: بچه ها سر کلاس معلم عربی خیلی سروصدا می کردن منم گفتم گوساله ها آقای الیاسی مثل پدرتونه. طرف یههو با خودش گفت بزنمش یا نه
یکی دانشگاه: استاد ما حاجی دانشفر بود. بچه های احمق روز بعد عید غدیر 94 سروصدا می کردن چون کلاس ما تک جنسیتی بود اینم رد شده بود بهش برخورده بود به مسئول آموزش آقای سلیمانی گفته بود آقا اینا چرا اینجورین اصلا من نمیام. خلاصه وقتی برگشت گفت مگه اینجا طویله ست مگه عروسیه منم گفتم عروسی ننه حاجیه