جزیره تنهاییمن رفتم ، پیش یک فالگیر حرفه ای البته بقیه میگفتن، نه من!! ،،
تو یک روستا بود اسم روستا بماند ، کل مردم میرفتن پیشش همه میگفتن کارش حرف نداره آینده رو مو ب مو گزارش میکنه,! منم خر شدم ب همراه رفیقم رفتم، یه پولی ازمون گرفت ، شروع کرد اول از گذشته ام گفت ک تا حدودی درست بود ، بعد شروع کرد در مورد آینده گفتن ، سخنران قهاری بود ، نزدیک چهار پنج مورد از آینده برام گفت ک فقط یک مورد روی داد بقیه اش کشک بود دقیقا برعکس شد!!